داستان‌های ساختگی در مورد پیشوایان خود

  • 1396/09/25 - 12:02
یکی از کارهایی که حنابله درباره علمای خود انجام داده‌اند، غلو نسبت به آن‌ها می‌باشد، که با این داستان‌های دروغین قصد بزرگ نمودن پیشوایان خود را دارند؛ اما شیعیان که روایات فضائل امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب و سایر ائمه (علیهم السّلام) که صحیح بوده و بزرگان فرقه‌های مختلف اسلامی نقل نموده‌اند را بیان می‌کنند، به غلو متهم می‌شوند.

یکی از کارهایی که حنابله در کتب خود درباره پیشوایان و علمای خود انجام داده‌اند، غلو نسبت به آن‌ها می‌باشد، که با این داستان‌های ساختگی و دروغین قصد بزرگ نمودن پیشوایان خود را دارند؛ اما شیعیان که روایات فضائل امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب و سایر ائمه (علیهم السّلام) که صحیح بوده و بزرگان فرقه‌های مختلف اسلامی نقل نموده‌اند را بیان می‌کنند، به غلو متهم می‌شوند.

حنابله در مورد یکی از بزرگان خود ـ حسن بن علی بن خلف معروف به بربهاری، متوفای 329 هجری قمری، مسبب اصلی فتنه‌هایی که بین طوائف مختلف اهل‌سنت در بغداد رخ داد[1] ـ به مطالب غیر واقعی و اغراق‌آمیز پرداخته‌اند. که در این مقاله به یک مورد از آنها اشاره می‌نماییم:

- نماز خواندن ملائکه بر جنازه بربهاری؛ بربهاری حدود یک ماه در خانه خواهر توزون مخفی بود. هنگامی که بربهاری از دنیا رفت، خواهر توزون خادمش را سراغ کسی فرستاد تا او را غسل دهد. خادم نیز شخصی را برای غسل دادن بربهاری آورد و او را غسل داد. خادم برای این که کسی از فوت بربهاری مطلع نشود، تمام درها را بست و به تنهایی مشغول خواندن نماز بر جنازه بربهاری شد. هنگامی که خواهر توزون وارد شد، خانه را مملو از مردانی دید که لباس‌های سفید و سبز بر تن کرده‌اند و مشغول خواندن نماز بر جنازه بربهاری هستند. خواهر توزون از این که مردم متوجه فوت بربهاری شده و در نماز او حاضر شده بودند از دست خادم عصبانی شد و به او گفت: این کار تو باعث مرگ من می‌شود. خادم نیز که تمامی درها را بسته بود، از حضور این عده متحیر شد و با نشان دادن کلیدها به خواهر توزون گفت: من تمامی درها را بسته بودم و نمی‌دانم این مردان از کجا آمده بودند. آنان یقین کردند که ملائکه در نماز بربهاری حاضر شده‌اند. بربهاری را در خانه خواهر توزون دفن کردند و خواهر توزون وصیت کرد که پس از مرگ، در کنار بربهاری دفن شود.[2]

پی‌نوشت:

[1]. «کان تقع الفتن بین الطوائف بسببه، فتقدم الإمام «القاهر» إلی وزیره «أبی علی بن مقلة» بالقبض علیه، لتنقطع الفتن.» الوافی بالوفیات، صفدی شافعی، ج 12، ص 90.
[2]. «کان أبو محمد البربهاری قد اختبأ عند أخت توزون بالجانب الشرقی فی درب الحمام فی شارع درب السلسة، فبقی نحوا من شهر، فلحقه قیام الدم، فقالت أخت توزون لحادمها لمّا مات البربهاری عندها مستترا: انظر من یغسله. فجاء بالغاسل، فغسله و غلق الباب حتّی لا یعلم أحد و وقف یصلّی علیه وحده... .» طبقات الحنابلة، محمد بن ابی یعلی، دا المعرفة، بیروت، ج 2، ص 45.

تنظیم و تدوین

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.