عظمت خانقاه درنظر صوفیه

  • 1396/10/18 - 09:51
بزرگان تصوف خانقاه را مکانی مطهر و مقدس معرفی می‌کنند و در مقابل آن اعتباری برای مسجد قائل نیستند و ارزشی که برای خانقاه قائل‍ند برای مسجد نیستند و مسجد واقعی را دل اهل خانقاه می‌دانند و از شرکت در مساجد اجتناب می‌کنند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ صوفیه با ساختن خانقاه صف خود را از بقیه مسلمین جدا کردند و آن‌جا را مکانی مقدس و مطهر معرفی کردند. اما در طرف مقابل، در بین سخنان و اشعار خود تعرض و جسارتی به مسجد و اهل آن می‌کردند و مسجد را طوری معرفی می‌کردند که در چشم مریدان خوار شمرده شود. چنانچه در اشعار خود، اهل خانقاه را اهل‌دل معرفی کرده که مسجد و محل عبادت در دل و درون آن‌هاست و مسجد را مکانی معرفی کرده اند که جز ابلهان، کسی آن را بزرگ نمی‌داند! درحالی‌که آیات و روایات، مسجد به عنوان خانه خدا و محبوب‌ترین بقعه‌ها نزد خداوند متعال معرفی شده است. [من لایحضره الفقیه، ج 1، ص 240]  در واقع دور کردن مریدان صوفیه توسط مشایخ آنها از مسجد برای برملانشدن انحرافات صوفیه است.

پی نوشت:
ابن‌بابویه، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، نشر صدوق، تهران، 1367، ج 1، ص 240

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مسجد در اسلام به‌عنوان یکی از مقدس‌ترین اماکن اسلامی یاد می‌شود که در منابع اسلامی به‌عنوان خانه خدا معرفی شده است. اما صوفیه با ساختن خانقاه صف خود را از بقیه مسلمین جدا کردند و از حضور در مساجد و شرکت در نماز جماعت آن خودداری می‌کنند. بزرگان تصوف همواره به مدح و ثنای خانقاه و اهل خانقاه پرداخته و آن را مکانی مقدس و مطهر معرفی کردند. گاه‌گاهی نیز در بین سخنان و اشعار خود، تعرض و جسارتی به مسجد و اهل آن کرده و مسجد را طوری معرفی می‌کردند که در چشم مریدان خوار شمرده شود. چنانچه مولوی در مثنوی می‌گوید:
ابلهان تعظیم مسجد می‌کنند
در جفای اهل دل، جد می‌کنند
آن مجازست این حقیقت ای خران
نیست مسجد جز درون سروران
مسجدی کان اندرون اولیاست
سجده‌گاه جمله است آنجا خداست [1]

در این اشعار اهل خانقاه را اهل‌دل معرفی کرده که درواقع مسجد و محل عبادت در درون و دل آن‌هاست و مسجد را مکانی معرفی کرده است که جز ابلهان، کسی آن را بزرگ نمی‌داند. معروفی از مشایخ فرقه گنابادی نیز به نحوی از خانقاه و آداب آن سخن می‌گوید که گویا آداب مسجد با عظمت خانقاه در تضاد است و بی‌احترامی به خانقاه است چنانچه می‌گوید: «در مجلسی که به دستور مجاز تشکیل شده و ذکر خدا گفته می‌شود به‌طور جمعی، باید سکوت را برقرار کرد. در اینجا صلوات فرستادن جایز نیست، نه اینکه اشکالی داشته باشه، اون واجب تره... اینجا صلوات رو باید به‌موقع فرستاد. نه مثل مسجد بلند بلند صلوات بفرسته. این در مجلس فقری درست نیست. باید قدر این مجلس را بدانیم. حرمت مجلس را نگه داریم باید قدر این مجلس را بدانیم. حرمت مجلس را نگه داریم.» [2] این سخنان یعنی بزرگ شمردن خانقاه و کوچک کردن مسجد در چشم مریدان ساده‌دلی که به امید وصال و معرفت به خداوند متعال روی به این اشخاص آورده‌اند. ولی در عوض، مسجدی که در آیات و روایات ائمه اطهار (علیهم السلام) بزرگ و محبوب خوانده شده است توسط صوفیه کوچک شمرده می‌شود. درحالی‌که در روایات، مسجد را خانه خدا و محبوب‌ترین بقعه‌ها نزد خداوند متعال است. [3] یا اینکه ائمه اطهار (علیهم السلام) برترین و بهترین جایگاه و مکان روی زمین را مسجد معرفی کرده‌اند. [4]
در حقیقت صوفیان حق دارند که به خانقاه روی بیاورند و برای آن قداست قائل شوند و از مسجد گریزان باشند. چراکه حضور مریدان آن‌ها در مساجد برابر است با آشکار شدن حقایقی که از به انحراف کشیده شدن آن‌ها جلوگیری می‌کند و انحرافات مسلک تصوف را بر مریدان آشکار می‌کند. بنابراین در سخنان و اشعار خود خانقاه را مقدس خوانده و از مسجد طوری صحبت می‌شود که در چشم مریدان خار شمرده شود.

پی‌نوشت:
[1]. مولوی، جلال‌الدین محمد، مثنوی معنوی، نشر هرمس، تهران، 1382، دفتر دوم
[2]. سخنرانی معروفی (صادق علی)، منتشر شده توسط کانال وابسته به فرقه گنابادیه، 30 / 9 / 1396
[3]. ابن‌بابویه، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، نشر صدوق، تهران، 1367، ج 1، ص 240
[4]. متقی، علی بن حسام‌الدین، کنز العمّال، نشر دارالکتب العلمیه، بیروت، 1419 ه ق، ح 20748

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.