روش پیامبر اکرم در عزاداری

  • 1396/08/16 - 13:31
رفتار و برخورد پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) با برگزاری مراسم عزاداری، حزن و اندوه آن حضرت از وقوع برخی حوادث، ابراز تألم از تلخی و ناگواری حوادث آینده، گریه آن حضرت در مرگ عده‌ای و سفارش به برگزاری مجالس عزا نه تنها مشروعیت عزاداری که وهابیان با آن مخالفند را اثبات می‌کند، بلکه استحباب و رجحان آن را نیز ثابت می‌کند.

یکی از مسائل و موضوعات اختلافی میان مسلمانان و وهابیان، مسأله «سوگواری و عزاداری» است. وهابیان هر چند با استناد به گریه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در مرگ فرزندش ابراهیم[1]، اصل گریه کردن بر اموات و اشک ریختن در غم فراق عزیزان را پذیرفته‌اند؛ اما برگزاری مراسم عزاداری و سوگواری را بدعت می‌دانند.

در پاسخ به این مسأله باید گفت که همه مسلمانان معتقدند که سنت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) که شامل گفتار، کردار و تقریر آن حضرت می‌باشد، دومین منبع تشریع و شناخت احکام و دستورات دین اسلام پس از قرآن می‌باشد. سیره و سنت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در تمام ابعاد برای مسلمانان الگو و سرمشق و راهگشاست. درباره جواز و رجحان یا تحریم عزاداری نیز که یکی از مسائل مهم فکری و مورد ابتلای مسلمانان است، روش و رفتار آن حضرت می‌تواند بهترین راهنما باشد.

رفتار و برخورد پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) با برگزاری مراسم عزاداری، حزن و اندوه آن حضرت از وقوع برخی حوادث، ابراز تألم از تلخی و ناگواری حوادث آینده، گریه آن حضرت در مرگ عده‌ای و سفارش به برگزاری مجالس عزا نه تنها مشروعیت عزاداری، بلکه استحباب و رجحان آن را نیز ثابت می‌کند. برای آشنایی بیشتر با سیره پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)، از باب نمونه به یک مورد از آن موارد اشاره می‌نماییم:

- عزاداری در سوگ شهدای احد و حضرت حمزه (علیه السّلام)؛ جابر بن عبدالله می‌گوید: هنگامی که خبر کشته شدن حضرت حمزه را به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) دادند، آن حضرت گریه کرد؛ اما زمانی که با بدن مثله شده حضرت حمزه مواجه شد، با صدای بلند ناله و گریه کرد.[2] عبدالله بن مسعود می‌گوید: پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به اندازه‌‌ای که برای حمزه گریه کرد، برای هیچ کس گریه نکرد. هنگامی که جنازه حمزه را برای اقامه نماز آماده کردند، کنار بدن مطهر حمزه ایستاد و با صدای بلند گریه کرد و پس از مدتی بیهوش شد.[3]

پی‌نوشت:

[1]. «عن أنس بن مالک قال: دخلنا مع رسول الله (صلی الله علیه و آله) علی أبی سیف القین و کان ظئرا لإبراهیم (علیه السّلام) فأخذ رسول الله (صلی الله علیه و آله) ابراهیم، فقبّله و شمّه، ثمّ دخلنا علیه بعد ذلک ... .» صحیح بخاری، بخاری، دارالمعرفة، بیروت، ج 1، ص 226.
[2]. «لمّا رأی رسول الله (صلی الله علیه و آله) حمزة قتیلا بکی، فلمّا رأی ما مثل به شهق.» أسد الغابة فی معرفة الصحابة، ابن اثیر جزری، مکتبة الاسماعیلیة، تهران، ج 2، ص 48.
[3]. «ما رأینا رسول الله (صلی الله علیه و آله) باکیا أشدّ من بکائه علی حمزة، وضعه فی القبلة، ثمّ وقف علی جنازته و انتحب حتّی نشق أی شهق، حتّی بلغ به الغشی یقول: یا عمّ رسول الله! و أسد رسول الله! یا حمرة!... .» السیرة الحلبیة فی سیرة الأمین المامون، حلبی شافعی، دار الباز للنشر و التوزیع، بیروت،  ج 2، ص 534.

برچسب‌ها: 
تنظیم و تدوین

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.