نقد یک برهان عقلی عبدالبهاء

  • 1396/10/10 - 12:04
بهائیان استقامت و شهرت را به عنوان دلیلی بر حقانیت خود معرفی می‌کنند. این ادعا در حالیست که استقامت و شهرت پیشوایان بهائی را نمی‌توان پذیرفت (چرا که بهائیت در دو قرن فعالیت تنها 7 میلیون جمعیت دارد و پیشوایان این فرقه عملا خود را تکذیب کرده‌اند) و بر فرض پذیرش لازم می‌آید پیامبرانی چون حضرت موسی (علیه السلام) تکذیب گردند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بهائیان تقریر، استقامت و شهرت را به عنوان دلیلی بر حقانیت پیشوایان خود معرفی می‌کنند. به این بیان که اگر کسی ادعای رسالت نماید و ادعایش شهرت یابد، دلیل بر حقانیت اوست. همچنان که عبدالبهاء در حقانیت پدر خود می‌گوید: «یک برهان عقلی دیگر گویم... این شخص جلیل (حسینعلی‌بهاء) در سجن أعظم (زندان بزرگ) امرش را بلند کرد و نورش باهِر (آشکار) شد و صیتش (شُهرتش) جهانگیر گشت و آوازه بزرگواریش به شرق و غرب رسید و إلی یومنا هذا چنین امری در عالم واقع نشده».[1]
در پاسخ به این ادعا خواهیم گفت، هرچند که بهائیت نسبت به این استدلال، سالبه به انتفاء موضوع است (چرا در نزدیک به دو قرن فعالیت، تنها هفت میلیون پیرو یافته و این دلیل بر آن صدق نمی‌کند)؛ اما بر فرض تصدیق چنین دلیلی با بهائیت، این استدلال با اشکالاتی مواجه است.
اول: انسان به وسیله‌ی عقل می‌تواند پیامبران الهی را تصدیق و مدعیان دروغین را تکذیب کند. چرا که راه تشخیص حق و باطل این نیست که خداوند از روی جبر، مانع از ادعاهای مدعی کاذب گردد و مانع پیشرفت آن شود.
دوم: اگر استقامت و شهرت دلیل بر حقانیت مسلکی است، در همان عصر پیشوایان بابی و بهائی، مسلک قادیانی‌گری نیز شکل گرفت و طرفداران بسیاری پیدا کرد. همچنان که پیامبرخوانده‌ی بهائیان از فراگیری این فرقه ابراز نگرانی کرده و می‌گوید: «نفسی از اهل‌سنت و جماعت در جهتی از جهات ادعای قائمیت نموده و الی حین قریب صدهزار نفس اطاعتش نمودند و به خدمتش قیام کردند...».[2]
سوم: برخی از پیامبران نظیر حضرت نوح (علیه السلام)، 950 سال قوم خود را به خداپرستی دعوت نمود، اما جز اندکی به او ایمان نیاوردند. این در حالیست که اگر دلیل تقریر را بپذیریم، لازمه‌اش تکذیب پیامبری حضرت نوح (علیه السلام) است.
چهارم: در جواب عبدالبهاء که گفته آوازه‌اش به شرق و غرب رسید، می‌گوییم آوازه‌ی خدایی فرعون: «فَقالَ أَنَا رَبُّکُمُ الْأَعْلي [نازعات/24]؛ و گفت: من پروردگار برتر شما هستم». بیش از بهاء به گوش جهانیان رسیده است.
​پنجم: بهائیان که دم از استقامت پیشوایانشان می‌زنند، گویا فراموش کرده‌اند که علی‌محمد شیرازی، چندین مرتبه ادعاهای خود را تکذیب نمود [3] و یا بهاء و عبدالبهاء به سبک مسلمانان نماز می‌گذاردند.[4]

پی‌نوشت:
[1]. عباس افندی، مفاوضات، مصر: بی‌نا، 1920 م، صص 28-27.
[2]. حسینعلی نوری، اشراقات، تصحیح: صادق عرفانیان، بی‌جا: آوریل 2005 م، صص 8-7.
[3]. فاضل مازندرانی، اسرارالآثار خصوصی، بی‌جا، مؤسسه ملّی مطبوعات امری، 124 بدیع، ج 1، ص 182-180؛ ابوالفضل گلپایگانی، کشف الغطاء، چاپ ترکستان: بی‌نا، بی‌تا، ص 205-204.
[4]. جی. ای اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، منشورات دارالنشر البهائیه فی البرازیل: ترجمه: ع. بشیر اللهی، ه. رحیمی، ف. سلیمانی، 1988 م، ص 78.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.