اولین تلاش بهاءالله برای تحقق آموزه‌ی صلح عمومی

  • 1396/07/17 - 10:01
مبلّغان بهائی در توضیح اصل صلح در این فرقه، مدعی شدند که هيچ بنايی با جنگ پایدار نمانده و برای تحقق صلح، نمی‌توان جنگ به راه انداخت. این ادعا در حالیست که عملکرد پیامبرخوانده‌ی بهائیان در عراق، حکایت از کشتار و سرکوب مخالفین دارد. حال اگر نمی‌توان برای صلح جنگ به راه انداخت، پس جنایات پیامبرخوانده‌ی شما، چگونه قابل توجیه است؟!

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در یکی از کانال‌های تبلیغی تشکیلات بهائیت، مبلّغان بهائی در بیان تمایز اسلام با بهائیت عنوان داشتند: «هدف غایی ديانت (فرقه‌ی) بهائی وحدت عالم انسانی است و بدون شک مهم‌ترين وسيله‌ی اخلاقی که می‌تواند ما را به آن هدف برساند، صلح و آرامش است. هيچ بنايی با جنگ پایدار نمانده... مگر می‌توان برای برپا داشتن صلح، جنگ به راه انداخت؟!»
در پاسخ به این پرسش تشکیلات بهائیت، بد نیست تا کمی تاریخ پیشوایان بهائی را ورق بزنیم. بهائیان مدعی‌اند که هیچ بنایی با جنگ و خشونت باقی نمی‌ماند و برای برقراری صلح، نمی‌توان جنگ به راه انداخت. این در حالیست که «عزّیه نوری» خواهر پیامبرخوانده‌ی بهائیان، جنایات پیشوای این فرقه را در جمع‌آوری اَراذل و اوباش (برای تثبیت جایگاه خود)، هنگام ورود به عراق اینگونه تعریف می‌کند: «(مزدوران پیامبرخوانده‌ی بهائیان) به هیچ مذهبی داخل نشده و به هیچ پیغمبری ایمان نیاورده و جز آدم‌کشی کاری نیافته و به غیر از مال مردم بُردن به شغلی نشتافته... و این کار برای قطع کردن (کُشتن) هر نفس (شخص) بود که در رِضای غیر از حسینعلی برآید یا غیر از محبّت او در دلش خطور کند! این کار باعث فراری شدن عدّه‌ی زیادی از مخالفان او به نقاط مختلف از جمله کربلا و نجف شد. عدّه‌ای را شبانه کشتند و جسدهایشان را به دجله انداختند و...».[تنبیه النائمین، ص 11] در نتیجه؛ اگر نمی‌توان برای برقراری صلح جنگ به راه انداخت، پس جنایات پیامبرخوانده‌ی شما در عراق، با چه تفسیری قابل توجیه است؟!

پی‌نوشت:
عزیه نوری، تنبیه النائمین، بی‌جا: بی‌نا، بی‌تا، ص 11.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.