ابهام، در نوشته‌های پائولو

  • 1396/03/25 - 15:13
ابهام گویی موضوعی است که پائولو کوئلیو در داستان‌هایش از آن استفاده می‌کند. وی با مطرح کردن «افسانه‌ی شخصی» رضایت خداوند و سعادت را در تحقق آرزوها قلمداد می‌کند. سؤالی که مطرح است، این است که چه دليلی وجود دارد با تحقق رؤیاهای کودکی، خداوند از انسان راضی شود و وصول به رتبه «شهود و اشراق» حاصل شود؟

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی‌ از مباحثی که پائولو کوئلیو در داستان‌هایش به آن پرداخته، مسئله «افسانه‌ی شخصی» است. برداشت‌های متعددی می‌توان گرفت، ولی آن‌چه مهم به‌نظر می‌رسد این است که پائولو بر این باور است که هدف از آفرینش، رسیدن اشخاص به آرزوهای خود است و این‌گونه است که بنده به خدا تقرب می‌یابد. اساسی‌ترین سؤالی که معنويت کوئيلو را به ابتذال می‌کشاند، اين است که چگونه انسان با تجلی رؤیاهایش به  خدا وصل می‌شود؟ به‌راستی چه دليلی وجود دارد که با تحقق رؤیاهای کودکی، خداوند از انسان راضی ­شود و در ادامه به رتبه‌ی «شهود و اشراق» واصل شویم؟ چه اطمينانی وجود دارد که هدف هستی با تحقق رؤیاها به سرانجام رسيده و خداوند رضايتش را به تعقيب رؤیاها منوط نموده است؟ آيا واقعاً پرداختن به آرزوها و اميال، انسان را به خدا سوق می‌­دهد؟ آنچه جداً دهشتناک می‌نمايد و عرفان ترويجی کوئيلو را به يک سراب تبديل می‌­کند و پایه‌های آن را به‌سان خانه عنکبوت سست و بی‌اساس می‌­سازد «پيوند زدن رضايت حق به اميال و هواها و رؤياهای زمان کودکی» است.

پی‌نوشت:
نقد اندیشه‌های معنوی کوئلیو، حمزه شریفی‌دوست، بی‌نا، 1395.

تنظیم و تدوین

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.