ترس خلیفه دوم از نقل احادیث و تهدید ناقلان حدیث تا جایی که ابوهریره می‌گوید ما نمی‌توانستیم بگوییم که پیامبر فرمود: «یعنی جرأت روایت حدیث از پیامبر را نداشتیم.» تا این‌که عمر بن خطاب از دنیا رفت. ابوسلمه سوال کرد: چرا؟ ابوهریره به پشتش اشاره کرد و گفت از تازیانه‌ی عمر می‌ترسیدم. (تاريخ مدينة دمشق، ج67، ص344) در روايت ديگری خود ابوهريره اعتراف می‌كند: احاديثی كه الآن نقل می‌كنم، اگر در زمان عمر نقل می‌كردم سرم را می‌شکست. (سير أعلام النبلاء، ج2، ص601) و بعد در ادامه ذهبی در تایید این خبر می‌گوید روش و مرام عمر این‌گونه بود.
ای کاش به همین تازیانه و سرشکستن اکتفا می‌شد. در روایتی دیگر نقل می‌کنند که عمر بن خطاب به ابوهریره گفت یا نقل حدیث از پیامبر را ترک می‌کنی و یا تو را تبعید می‌کنم. (تاريخ مدينة دمشق، ج50، ص172)
واقعاً به کدامین جرم و گناهی؟ چرا تازیانه و تهدید؟ مگر احادیث پیامبر حاوی چه مطالبی بود که بعضی افراد از نقل آن ترس داشتند؟ آیا از آگاهی و بیداری مردم می‌ترسیدند؟

پی‌نوشت:

ابن عساكر، تاريخ مدينة دمشق، مهمترين مصادر رجال سنى، تحقيق : علي شيري، دار الفكر للطباعة والنشر والتوزيع - بيروت - لبنان، 1415ق، ج67، ص344، «أبا هريرة يقول ما كنا نستطيع أن نقول قال رسول الله صلى الله عليه وسلم حتى قبض عمر قال أبو سلمة فسألته بم قال كنا نخاف السياط وأوما  بيده إلى ظهره.»
ذهبي،  سير أعلام النبلاء، مهمترين مصادر رجال سنى، تحقيق وتخريج وتعليق: شعيب الأرنؤوط، چاپ: التاسعة، 1413ق، مؤسسة الرسالة - بيروت - لبنان، ج2، ص601 «أن أبا هريرة كان يقول : إني لأحدث أحاديث ، لو تكلمت بها في زمن عمر ، لشج رأسي قلت : هكذا هو كان عمر رضي الله عنه يقول : أقلوا الحديث عن رسول الله صلى الله عليه وسلم . وزجر غير واحد من الصحابة عن بث الحديث ; وهذا مذهب لعمر ولغيره.»
ذهبي،  سير أعلام النبلاء، مهمترين مصادر رجال سنى، تحقيق وتخريج وتعليق: شعيب الأرنؤوط، چاپ: التاسعة، 1413ق، مؤسسة الرسالة - بيروت - لبنان، ج2، ص601 «قلت : هكذا هو كان عمر رضي الله عنه يقول : أقلوا الحديث عن رسول الله صلى الله عليه وسلم . وزجر غير واحد من الصحابة عن بث الحديث ; وهذا مذهب لعمر ولغيره.»
ابن عساكر، تاريخ مدينة دمشق، مهمترين مصادر رجال سنى، تحقيق : علي شيري، دار الفكر للطباعة والنشر والتوزيع - بيروت - لبنان، 1415ق، ج50، ص172 «قال سمعت عمر بن الخطاب يقول لأبي هريرة لتتركن الحديث عن رسول الله ( صلى الله عليه وسلم ) أو لألحقنك بأرض دوس.»