نگاه وهابیت به اجتهاد

  • 1396/04/20 - 19:29
وهابیون اگر چه قائل به اجتهادند، اما اجتهاد آنان نازل­ترین نوع اجتهاد است و نمی‌­توان اجتهاد آنان را همان اجتهاد اصطلاحی نزد اصولیون دانست، بلکه اجتهادی ظاهرگراست؛ چرا که آنان اجتهاد را امری بسیار ساده و سایر شرایطی را که علما برای اجتهاد ذکر کرده­‌اند، ضروری نمی­‌دانند. آنان میان منابع بیشتر با نصوص قرآن و سنّت سر و کار دارند.

اجتهاد در اصطلاح فقها، عبارتست از به کارگیری نیرو و توان فکری فقیه در استنباط احکام از منابع و ادله تفصیلی آن.(الاجتهاد، ص29) از نظر علمای مذاهب اسلامی، بسیاری از علوم جزء مقدمات اجتهاد است، مثلاً از نظر احمد بن حنبل حداقل حفظ چهارصد هزار حدیث صحیح برای یک مجتهد لازم و ضروری است.
در مقابل وهابیون اگر چه قائل به اجتهادند، اما اجتهاد آنان نازل­‌ترین نوع اجتهاد است و نمی‌­توان اجتهاد آنان را همان اجتهاد اصطلاحی نزد اصولیون دانست، بلکه اجتهادی اخباری‌گرا و ظاهرگراست؛ چرا که آنان اجتهاد را امری بسیار ساده و سایر شرایطی را که علما برای اجتهاد ذکر کرده­‌اند، ضروری نمی­‌دانند. آنان در میان منابع بیشتر با نصوص قرآن و سنّت سر و کار دارند، به همین جهت می­‌بینیم که فتاوای وهابیون در بسیاری از موارد، صرفاً متن حدیث و بدون ارائه هیچ­‌گونه توضیح و تفسیری است. آن‌ها در بسیاری از موارد آیات و روایات را بر رأی و نظر خود تطبیق می­‌کنند، که همان تفسیر به­ رأی است. از این‌رو محمد بن عبدالوهاب، اجتهاد را «ردّ الامر الی الله و الی رسوله» دانسته است. او  بر این باور است که حکم هر مسئله‌­ای در قرآن و سنّت بیان شده است.

پی‌نوشت:

الاجتهاد، عبدالمنعم النمر، ص29

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.