قانون جذب عامل دوری از بصیرت

  • 1396/02/03 - 08:49

آموزه‌های انحرافی قانون جذب، مخدری فکری است که مردم را در اوهام و آرزوها فرومی‌برد، تا مدعیان دروغین، با آسودگی تمام هستی مردم را به تاراج برند و آن‌ها را از لحاظ اعتقادی به جاده گمراهی هدایت کنند تا دیگر هیچ نیرویی برای مقابله با ظلم و ستم در جهان باقی نماند.

دنیا با رنج‌ها و ناکامی‌هایش به انسان درس می‌دهد و او را به سوی زندگی ابدی و بهشت خداوند هدایت می‌کند، اما کسی که پناهنده اوهام خود شود و چشم از جهان واقعی فروبندد، دیگر نمی‌تواند حقیقت دنیا را درک کند و پیام آن را دریابد. در این شرایط ارزش‌های دنیا را بر افکار و احساسات خود حاکم می‌کند و دنیامداران را در اوج شایستگی و ارزش‌مندی می‌نشاند. به این ترتیب ظلم‌ها و پلیدی‌های آن‌ها را ندیده گرفته و چه بسا قدرت و ثروت را نشانه قدرت و لیاقت آن‌ها به شمار می‌آورد. در کنار این پیامدهای طبیعی غرق شدن در آرزوها، توصیه‌های سخنگویان قانون جذب درباره توجه نکردن به اخبار و ندیده گرفتن بدی‌ها و این‌که توجه به آن‌ها موجب رخ دادن آن‌هاست، روند بصیرت زدایی و خام کردن مردم آسان‌ و گسترده می‌شود.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از روش‌های جذب مدعیان دروغین در سلوک پوشالی عرفان‌های نوظهور، سوء استفاده از احساسات و عواطف پیروان خود است. برای نمونه در تئوری راز و قانون جذب تاکید بسیاری بر روی اندیشه و احساس پیروان خود کرده است و به جرات می‌توان ادعا کرد اساس این آموزه انحرافی سوء استفاده ابزاری از احساسات و عواطف است و این موضوع دقیقا خلاف تعالیم الهی پیامبران است زیرا در آموزه‌های الهی تلاش و عمل از اهمیت فوق العاده‌ای برخوردار است که برای تایید این ادعا به چند نمونه قرآنی آن اشاره خواهیم کرد:
«وَ أَنْ لَیْسَ لِلإِنْسانِ إِلاّ ما سَعی‏‌‍. [نجم/ 39] انسان حاصلی جز سعی و تلاش ندارد.»
«وَ أَنَّ سَعْیَهُ سَوْفَ یُری. [نجم/40] و قطعاً تلاشش به زودی نمایان می‌شود.»
انحرافی بودن آموزه‌های قانون جذب به گونه‌ای است که عمل و تلاش در آن هیچ جایگاهی ندارد و اگر آموزه‌های این قانون به گونه‌ای بود که به پیروان خود می‌آموخت هر چه بخواهید و به‌اندازه عمل‌تان به دست خواهید آورد، می‌توانستیم آن را انحرافی بیان نکنیم ولی آموزه‌های این فرقه انحرافی خلاف این ادعا را ثابت می‌کند.
در قانون جذب بر خلاف آموزه‌های ادیان الهی «انسان کانون عالم است و فرمان می‌دهد و محقق می‌شود، کائنات غلام حلقه به گوش و غول چراغ جادو هستند و انسان باید مثل فرمانروای نیرومندی آرزوهای خود را می‌طلبد. نیروی برآوردن آرزوها، قدرت تصور و تجسم اوست و آنچه انسان بخواهد، همان خواهد شد.»[1] اما آموزه‌های پیامبران الهی به می‌آموزد که خداوند کانون هستی است و تمام موجودات جهان هستی به اذن و اراده او عمل می‌کنند و هرچه خداوند بخواهد همان خواهد شد.
آموز‌های انحرافی قانون جذب به گونه‌ای است که انسان را به فرمان روایی تخیلی جهان هستی تبدیل می‌کند و به تمام کائنات را در اختیار وی قرار می‌دهد و انسان را در تخیل رویاهای رنگارنگ و آرزوهای دراز غرق می‌کند و خودمحوری و منفعت‌طلبی و لذت‌جویی را برای پیروان خود به ارمغان می‌آورد.
این تفاوت‌ها و نتایج و آثار دورکننده از ارزش‌های اخلاقی فارق از درستی یا نادرستی قانون جذب به دنبال عمل کردن بر آساس آن به وجود خواهد آمد. و اگر نادرستی قانون جذب مورد توجه قرار گیرد این ناکامی‌ها انسان را هرچه بیشتر در آرزوها و رویاهای خود فرومی‌برد و بیشتر و بیشتر پیامدهای اخلاقی آن را پرورش می‌دهد.
پیروان و مروجین قانون جذب برای توجیه سلوک پوشالی خود آن را با تفکر مقایسه می‌کنند و برای تایید ادعای خود روایات باب تفکر را در منابع اسلامی بیان می‌کنند که تفکر از عبادت بالاتر است. باید توجه داشت که اساسا نیروی فکر و تفکر هیچ ارتباطی با قانون جذب ندارد. فکر نیرویی است که انسان با استفاده از آن پاسخ پرسش‌های خود و دیگران را می‌یابد و با دانسته‌هایش به کشف ندانسته‌ها می‌رود. حالا عمل به دانسته‌ها چه نتایجی دارد و عمل نکردن به آن‌ها چه پیامدهایی را به دنبال می‌آورد، موضوعی دیگر است. ولی آن چه مسلم است آن است که اساسا قانون جذب به قلمرو فکر و نیروهای آن وارد نمی‌شود. آن چه در کانون این تئوری قرار دارد، تخیل و توهم است و طبق آموزه‌های اصیل اسلامی این موضوع انگیزه و تلاش انسان را از بین خواهد برد. «هر که آرزویش گسترده شود، عملش محدود و کوتاه می‌شود.»[2]
آموزه‌های انحرافی  قانون جذب، مخدری فکری است که مردم را در اوهام و آرزوها فرومی‌برد، تا مدعیان دروغین، با آسودگی تمام هستی مردم را به تاراج برند و آن‌ها را به جاده گمراهی هدایت کنند تا دیگر هیچ نیرویی برای مقابله با ظلم و ستم در جهان باقی نماند و آن‌چه باقی می‌ماند، پلیدی، ستم و تباهی است و مردمی که هر روز چشم برهم می‌گذارند و دنیایی زیبا و زندگی گوارا را در خیال خود می‌بینند و با احساسات، تفکرات و آرزوهای بی‌شمار به زندگی خود ادامه می‌دهند تا روزی تحقق یابد. امام علی (علیه السلام) در این باره می‌فرماید: «آرزو، سلطه شیاطین بر دل‌های غافلان است.»[3]

پی‌نوشت:

[1]. روزنامه کیهان مورخ 17 بهمن95.
[2]. اَلْإرْشاد فی مَعْرفة حُجَجِ الله عَلَی الْعِباد، شیخ مفید، برگرداننده محمدباقر ساعدی خراسانی، ناشر دارالمفید، محل نشر بیروت، تاریخ نشر 1414 ق، ، ج1، ص304. بحار ج77ص241.
[3]. غُرَرُ الحِکَم و دُرَرُ الکَلِم، ابوالفتح آمِدی، ناشر دار الکتاب الاسلامی، محل نشرقم، ص1828.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.