ادعا دلیلی بر رد ادعا

  • 1396/02/02 - 12:38

احمد البصری یکی از مدعیان مهدویت، برای اثبات مدعای خود، مبنی بر داشتن رابطه و نیابت خاص از حضرت صاحب الزمان (عجل الله فرجه) ادعای معجزه نموده و مدعی شده است که از مخفی بودن قبر حضرت صدیقه کبری (سلام الله علیها) آگاهی داشته و آن را امام زمان به وی، به‌عنوان معجزه بیان داشته که با معارض داشتن این ادعا، معجزه بودن آن رد می‌شود.

حسن البصری ادعایی را به‌عنوان معجزه مطرح کرده و آن این‌که: نخستین معجزه‌ای که برای مسلمانان و همه جهانیان آشکار می‌سازم، محل دفن حضرت فاطمه (سلام الله علیها) پاره تن پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) است. در حالی‌که همه مسلمانان اجماع دارند که قبر آن حضرت مخفی است و جز امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از آن آگاهی ندارد؛ از این‌رو امام مهدی به من خبر داده است، که قبر مادرم زهرا (سلام الله علیها) کنار قبر امام حسن (علیه السلام) و چسبیده به اوست به گونه‌ای که گویا فرزند در آغوش مادر است.
از شرایط معجزه، قابل معارضه نبودن است و حال آن‌که در مورد ادعای حسن البصری نسبت به معین کردن جایگاه قبر شریف حضرت فاطمه (سلام الله علیها) دیگرانی نیز بودند که چنین ادعا داشتند و از این‌رو این ادعا معارض داشته و قبول آن به‌عنوان معجزه قابل پذیرش نیست.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ معمولاً شخصی که ادعای خلافی را مطرح می‌کند، دیگران برای رد کردن آن باید به دلایل خارجی دیگر روی بیاورند و با به‌دست آوردن مستندات متقن، کذب آن ادعا را به اثبات برسانند. اما گاهی اوقات ادعای واهی شخص مدعی، خود می‌تواند دلیلی بر کذب ادعایش باشد، این مهم در مواردی اتفاق می‌افتد که شخص مدعی چنان غرق در افکار باطل خویش می‌گردد که به کلی اصول اولیه در اظهار ادعا را فراموش می‌کند و یا آن‌که بهتر است بگوییم خداوند چنان مُهری بر اعضا و جوارحش می‌زند که راه تعقل و تفکر و غیره را برایش می‌بندد و همان ادعایش را مایه کذب بودن و بی‌آبروییش قرار می‌دهد.

نمونه بارز این مطلب در ادعای بعض افراد  در امر معجزه است که بعضاً آن را ادعا کرده‌اند. معجزه از ماده «عجز» یعنی کاری که دیگران از انجام آن عاجز باشند و قدرت بر انجام آن را نداشته باشند، تعلق می‌گیرد که تازه این یکی از موارد آن به‌شمار می‌رود. حسن البصری از اهالی بصره عراق ادعاهای گزافی را مبنی بر ارتباط با امام زمان و نیابت از آن مطرح کرده بود و در ادامه برای تثبیت آن، ادعای آوردن معجزه را نیز مطرح نمود. وی ادعاهای مضحکی را برای اثبات ادعایش بیان کرد و از جمله: نوشته شدن نام احمد روی یک شمع و نقش نام او روی خطوط دست یکی از مریدان و غیره که اصلاً ارزش پاسخ‌گویی ندارد.

اما حسن البصری ادعای دیگری را به‌عنوان معجزه مطرح کرده و آن این‌که مدعی شده: نخستین معجزه‌ای که برای مسلمانان و همه جهانیان آشکار می‌سازم، محل دفن حضرت فاطمه (سلام الله علیها) پاره تن پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) است. در حالی‌که همه مسلمانان اجماع دارند که قبر آن حضرت مخفی است و جز امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از آن آگاهی ندارد؛ از این‌رو امام مهدی به من خبر داده است که قبر مادرم زهرا (سلام الله علیها) کنار قبر امام حسن (علیه السلام) و چسبیده به اوست، به گونه‌ای که گویا فرزند در آغوش مادر است.»[1]

می‌دانیم که معجزه برای اثبات حقانیت حجت‌های الهی است که به‌وسیله آن بتوانند راستی و درستی خود را در مقابل ادعاهای کذب دروغ‌گویان به جامعه معرفی نمایند. امام صادق (علیه السلام) به شخصی که پرسیده بود: سبب معجزه پیامبران چیست؟ فرمود: «تا دلیلی باشد بر صدق آورنده آن، یعنی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم). سپس فرمود: معجزه علامت و نشانه است بر حق تعالی و آن را فقط به انبیاء، رسولان و حجت‌هایش عطا می‌فرماید تا راست‌گو از دروغ‌گو مشخص گردد.»[2]

بر اساس همین مبنا علامه مجلسی هفت شرط را برای معجزه بیان کرده است: «1. از افعال خدا یا چیزی معادل آن باشد. 2. خارق العاده باشد. 3. قابل معارضه نباشد. 4. همراه با تحدی (همانند طلبی) باشد. 5. موافق با ادعای شخص مدعی باشد. 6. همان معجزه، تکذیب کننده خود او نباشد. 7. متاخر یا همراه با ادعای نبوت باشد، نه پیش از آن؛ چرا که بنا بر نظر مشهور، امور خارق العاده پیش از ادعای نبوت، کرامات و مقدمات نبوتند و نه معجزه.»[3]

همان‌گونه که اشاره شد از شرایط معجزه، قابل معارضه نبودن است و حال آن‌که در مورد ادعای حسن البصری نسبت به معین کردن جایگاه قبر شریف حضرت فاطمه (سلام الله علیها) دیگرانی نیز بودند که چنین ادعا داشتند و از این‌رو این ادعا معارض داشته و هم‌چنین قابل اثبات نیست، جز با نبش قبر امام حسن (علیه السلام)، که امری حرام است و قبول آن به‌عنوان معجزه قابل پذیرش نیست.

پی‌نوشت:

[1]. احمد البصری، البیان الاول، 1 شوال 1424ق
[2]. شیخ صدوق، علل الشرایع، منشورات مکتبه الحیدریه، نجف اشرف، ج1، ص122
[3]. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج17، ص222

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.