لباس شهرت از نوع کهنه پوشی

  • 1396/02/09 - 08:44

خرقه‌پوشی یا پوشیدن مرقعه، در میان صوفیان گذشته، یکی از اعمال ضروری آنان بوده، که در سلوک صوفیانه خود ملزم به پوشیدن آن بودند، که از تکه پارچه‌های کهنه و دورریز بافته شده است، در حالی‌که در اسلام کاملا مخالف آن، که شیک‌پوشی و اهمیت‌دادن به زینت ظاهری باشد، سفارش شده است.

یکی از آداب و رسوم فرقه‌ی تصوف، پوشیدن لباس کهنه و وصله‌دار است که به چنین لباسی «خِرقه» یا «مُرقعه» می‌گویند. هجویری، پوشیدن مرقعه را به‌عنوان شعار متصوفه و سنت رسول خدا (ص) معرفی می‌کند، که در کتاب کشف‌المحجوب خود گفته: «بدان که لبس مرقعه شعار متصوّفه است، و لبس مرقعات سنت است؛ ازآنجاکه رسول علیه السّلام فرمود: «بر شما باد به جامه‌ی پشمين تا حلاوت ایمان بیابید.»[هجویری، کشف المحجوب، ص49]
این عمل صوفیان کاملا برخلاف اسلام بوده، که به شیک‌پوشی و لباس تمیز و زینتی اهمیت داده و آن را به مسلمانان نیز سفارش کرده است. چنان‌که امام صادق (علیه‌السلام) نسبت به آراستگی ظاهر و عدم ژولیده بودن می‌فرمايد: «خداوند آراستگی و زیبایی را دوست دارد و از نپرداختن به آن و خود را ژولیده نشان دادن بدش می آید.»[شیخ طوسی، الأمالی، ﺝ1، ﺹ 257]

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از آداب و رسوم فرقه‌ی تصوف، که در میان صوفیان رواج بسیاری داشت و آن را راهی برای رسیدن به‌حق می‌دانستند، پوشیدن لباس کهنه و وصله‌دار بود و به چنین لباسی «خِرقه» یا «مُرقعه» می‌گویند. خرقه در لغت به‌ معنای تکه‌ای از لباسِ پاره‌ شده است[1] که از آن برای وصله زدن استفاده می‌کردند و همچنین به معنای لباس پر از وصله یا حتی لباسی است که کل آن از تکه‌های مختلف دوخته‌شده است.
هجویری از صوفیان معروف در سده‌ی پنجم قمری، پوشیدن مرقعه (لباس پاره و پینه‌دار) را به‌عنوان شعار متصوفه و سنت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) معرفی می‌کند. وی در کتاب کشف‌المحجوب خود گفته: «بدان که لبس مرقعه شعار متصوّفه است، و لبس مرقعات، سنت است؛ ازآنجاکه رسول علیه‌السّلام فرمود: علیکُم بلباسِ الصِّوفِ تَجِدونَ حَلاوَةَ الإیمانِ فی قُلوبِکم. بر شما باد به جامه‌ی پشمين تا حلاوت ایمان بیابید.»[2] و یا در جای دیگر این نوع لباس پوشیدن را در بین صوفیه شیوع دانسته و دراین‌باره گفته: «بعضى از پاره‌هايى كه دور ريخته مى شد مرقعه مى دوختند و برخى، حتى طعام جز آنچه مردم دور مى‌ريختند نمى خوردند، مثل تره پوسيده و كدوى تلخ و گزر تباه‌شده.»[3]
كيوان قزوينى معروف به «منصورعليشاه» که پس از هفده سال قطبیت و ریاست، از مسلک صوفیگری بیرون آمده و اسرار اقطاب صوفیه را در کتابی به‌نام استوارنامه برملا کرد، درباره آداب خرقه‌پوشی یا کهنه‌ پوشی در بین متصوفه، گفته است: «در پوشاك بايد به كهنه پوشى تن داد و به تدريج هم كم كرد تا برسد به «پوست پوشى»! كه از اين جهت صوفى ناميده شده‌اند و تنها ستر عورت يا مرقع يعنى پارچه كهنه‌هاى دور ريخته‌ی مردم را بايد جمع كرده به هم دوخت و پوشيد كه اين، هم خرقه مى شود و هم مرقع…»[4]
یکی از دلایل پوشیدن لباس کهنه و وصله‌دار توسط صوفیان، در آغاز پیدایش این فرقه‌ را، بی‌اعتنایی به‌ظاهر و دوری از دنیا عنوان کردند، که بعد رفته‌رفته، نوعی ظاهرسازی در فقر و تظاهر به‌زهد در بین صوفیان پدید آمد و می‌توان گفت این نوع خرقه‌پوشی که با تکه پارچه‌های مختلف و وصله‌دار همراه بود در بین مردم شهرت پیدا کرد و مصداق لباس شهرت قرار گرفت، که حتی مورد اعتراض و شماتت بعضی از علما و بزرگان از جمله ابن جوزی قرار گرفت، که دراین‌باره گفته شده: «ابن جوزی، مرقعه و خرقه‌پوشی صوفیان هم‌عصر خودش را، لباس شهرت و مصداق فریب شیطان (تلبیس ابلیس) دانسته است.»[5]
این عمل صوفیان کاملا برخلاف اسلام بوده، که به شیک‌پوشی و لباس تمیز و زینتی اهمیت داده و آن را به مسلمانان نیز سفارش کرده است. چنان‌که خداوند متعال در قرآن فرموده: «یا بَنی‏ آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنا عَلَیْکُمْ لِباساً یُواری سَوْآتِکُمْ وَ ریشاً وَ لِباسُ التَّقْوى‏ ذلِکَ خَیْرٌ  ذلِکَ مِنْ آیاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ [اعراف/26] ای فرزندان آدم! لباسی برای شما فرستادیم که اندام شما را می پوشاند و مایه زینت شماست، اما لباس پرهیزگاری بهتر است، اینها (همه) از آیات خداست، تا متذکّر نعمتهای او شوند.»
و يا در حديثی امام صادق (علیه‌السلام) نسبت به آراستگی ظاهر و عدم ژولیده بودن می‌فرمايد: «اِنّ اللَه یُحِبِّ الجمالَ و التجمیل و یکره البُؤسَ و التّباؤُسَ [6] خداوند آراستگی و زیبایی را دوست دارد و از نپرداختن به آن و خود را ژولیده نشان دادن بدش می آید.»
بنابراين می‌توان گفت که در اسلام، به زیبایی و لباس شیک پوشیدن سفارش شده، نه پوشیدن لباس کهنه و وصله‌دار، که صوفیان آن را جزو رسوم عبادی خود آوردند و حتی این عمل را از سیره و سنت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) دانستند، در حالی‌که اصلا در اسلام و سیره‌ی معصومین (علیهم‌السلام) به آن سفارش نشده و می‌توان گفت این نوع لباس پوشیدن، یک نوع بدعت از طرف متصوفه است.

پی‌نوشت:

[1]. ابن منظور، لسان العرب، ذیل «خرق»
[2]. هجویری،علی بن عثمان (1358). کشف المحجوب، به‌تصحیح ژوکوفسکی، لیننگراد، دارالعلوم،1926م، ص49.
[3]. همان، ص56.
[4]. مکارم شیرازی، ناصر، جلوه حق، دارالفکر، قم، ۱۳۳۹ هجری شمسی، ص182.
[5]. ابن جوزی، تلبیس ابلیس، بیروت، چاپ خیرالدین علی، ج۱، ص۲۱۰ـ۲۱۷.
[6]. شیخ طوسی، الأمالی، قم، بنیاد بعثت، چاپ اول، 1414 ه.ق، ﺝ1، ﺹ 257.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.