اشتباه دیگر از احمد بصری!

  • 1396/01/30 - 08:24

احمد بصری تقلید را جایز ندانسته و به پاره‌ای از آیات تمسک می‌کند. اما غافل از این‌که این آیات توسط معصومین (علیهم‌السلام) بر تقلید مردم یهود از علمایشان تفسیر است و تقلید از فقیه جامع‌الشرایط جایز بوده و اگر فقیهی که از شرایط اخلاقی مذکور در روایت برخوردار نباشد، قابل تقلید نمی‌باشد.

از جامع روایی ما به دست می‌آید که تقلید از فقیه جامع‌الشرایط جایز (و بلکه لازم) بوده و اگر فقیهی از شرایط اخلاقی (موجود در روایات) برخوردار نباشد، قابل تقلید نمی‌باشد. احمد الحسن البصری و اتباعش، تقلید را در هیچ صورتی جایز نمی‌دانند اما غافل از این‌که آیه مورد نظر آنان طبق تفاسیر به علماء یهود و تقلید عوام یهود از آنان است. و در روایتی از امام صادق (علیه‌السلام) به این نکته اشاره شده است و ما را به تقلید (طبق شروطی) امر کرده‌اند. «اما مَن کان مِن الفقهاء صائنا لنفسه حافظا لدینه مخالفا علی هواه مطیعا لأمر مولاه فللعوام أن یقلّدوه.» واما هریک از فقهاء که خوددار و حافظ دین خود و مخالف هوای نفس و مطیع فرمان مولای خود باشد باید عوام از او تقلید کنند.(احتجاج طبرسی، ج2، ص 457.)

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ احمد بصری و اتباعش تقلید را جایز نمی‌دانند.[1] و با تمسک به این آیه قرآن،؛ «وَمِنْهُمْ أُمِّيُّونَ لَا يَعْلَمُونَ ٱلْكِتَٰبَ إِلَّآ أَمَانِىَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَظُنُّونَ [بقره/78] و پاره‌ای از آنان عوامانی هستند که کتاب خدا را جز یک مشت خیالات و آرزوها نمی‌دانند؛ و تنها به پندارهایشان دل بسته‌اند.» تقلید را جایز نداسته است.
اما باید گفت: این آیه در مقام مذمت عوام و بی‌سوادان یهود است که در اصول دین خود از علماء و پیشوایان خود پیروی و تقلید می‌کردند. در ذیل این آیه آمده است: شخصی به امام صادق (علیه‌السلام) عرض می‌کند که عوام و بی‌سوادان یهود راهی نداشتند جز این‌که از علماء خود هرچه می‌شنوند قبول کنند و پیروی نمایند. اگر تقصیری هست، متوجه علماء یهود است. چرا قرآن کریم عوام الناس بیچاره را که چیزی نمی‌دانستند و فقط از علماء خود پیروی می‌کردند را مذمت می‌کند؟ چه فرقی بین عوام یهود و بین عوام ما هست؟ اگر تقلید و پیروی عوام از علماء مذموم است پس عوام ما نیز که از علماء ما پیروی می‌کنند باید مورد ملامت و مذمت قرار گیرند. اگر آن‌ها نمی‌بایست قول علماء خود را بپذیرند این‌ها نیز نباید بپذیرند.
حضرت فرمود: «عوام و علماء ما و عوام و علماء یهود از یک جهت فرق دارند و از یک جهت مثل هم‌اند. از آن‌جهت که مثل هم می‌باشند، خداوند عوام را نیز به آن نوع تقلید از علماء مذمت کرده و اما از آن‌جهت که فرق دارند نه. آن شخص عرض کرد: یااین رسول‌الله توضیح بدهید. فرمود: عوام یهود علماء خود را در عمل دیده بودند که صریحا دروغ می‌گویند، از رشوه پرهیز ندارند، احکام و قضاءها را به خاطر رودربایستی‌ها و رشوه‌ها تغییر می‌دهند، می‌دانستند که درباره افراد و اشخاص عصبیت به خرج می‌دهند، حب و بغض شخصی را دخالت می‌دهند و حق یکی را به دیگری می‌دهند. ان‌گاه فرمود: به حکم الهامات فطری عمومی که خدواند در سرشت هرکسی تکوینی قرار داده می‌دانستند که هرکس که چنین اعمالی داشته باشد نباید قول او را پیروی کرد، نباید قول خدا و پیغمبران خدا را با زبان او قبول کرد و به همین منوال است حال عوام ما، این‌ها نیز اگر در فقهاء خود، اعمال خلاف، تعصب شدید، تزاحم برسردنیا، طرفداری از طرفداران خود هرچند ناصالح باشند، کوبیدن مخالفین خود هرچند مستحق احسان و نیکی باشند، اگر این اعمال را در آن‌ها حس کنند و با هم چشم خود را ببندند و از آن‌ها پیروی کنند عینا مانند همان عوام یهودند و مورد مذمت و ملامت هستند»[2] همچنین در ادامه فرمودند: «اما مَن کان مِن الفقهاء صائنا لنفسه حافظا لدینه مخالفا علی هواه مطیعا لأمر مولاه فللعوام أن یقلّدوه. [3] و اما هریک از فقهاء که خوددار و حافظ دین خود و مخالف هوای نفس و مطیع فرمان مولای خود باشد باید عوام از او تقلید کنند.»

نکات این روایت عبارتند از:
1. تقلید از فقیه جامع‌الشرایط جایز بوده و اگر فقیهی که از شرایط اخلاقی مذکور در روایت برخوردار نباشد، قابل تقلید نمی‌باشد.
2. لام در «فللعوام أن یقلدوه» همانند لام در آیه‌ی «فِيهِ ءَايَٰتٌۢ بَيِّنَٰتٌۭ مَّقَامُ إِبْرَٰهِيمَ ۖ وَمَن دَخَلَهُۥ كَانَ ءَامِنًۭا ۗ وَلِلَّهِ عَلَى ٱلنَّاسِ حِجُّ ٱلْبَيْتِ مَنِ ٱسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًۭا ۚ وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ ٱللَّهَ غَنِىٌّ عَنِ ٱلْعَٰلَمِينَ. [آل عمران/97] در آن، نشانه‌های روشن، (از جمله) مقام ابراهیم است؛ و هر کس داخل آن [= خانه خدا] شود؛ در امان خواهد بود، و برای خدا بر مردم است که آهنگ خانه (او) کنند، آنها که توانایی رفتن به سوی آن دارند. و هر کس کفر ورزد (و حج را ترک کند، به خود زیان رسانده)، خداوند از همه جهانیان، بی‌نیاز است.» برای تکلیف است که در صورت جمع شدن شرایط، حق ثابتی از جانب مردم برای خداوند ایجاد می‌گردد. لذا در صورتی که شرایط تقلید برای هرکدام از عوام فراهم شد، بایستی آن‌را پذیرفته و انجام دهند.

پی‌نوشت:

[1]. برای رد این نظریه به مقاله‌ای در همین سایت «احمد بصری: تقلید حرام است!» مراجعه کنید.
[2].احتجاج طبرسی، احمدبن علی، طبرسی، نشر مرتضی، 1403 ق، ج2، ص 457.
[3]. همان.
برای اطلاع بیشتربه؛ درسنامه نقد و بررسی جریان احمد الحسن البصری، علی محمدی هوشیار، مراجعه کنید.

تنظیم و تدوین

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.