تفسیر قرآن بعد از مرگ!

  • 1396/01/23 - 11:54

از اقداماتی که صوفیان برای فرار از شریعت و همچنین رهایی از انتقاد متشرعین به اعمال و رفتار خود، انجام داده‌اند، متمسک شدن به قرآن به صورت تفسیر به رای آیات آن است و جالب اینجاست که این تفسیر صوفیانه ممکن است در خواب و رؤیا بوده و یا حتی بعد از مرگ و به صورت مکاشفه اتفاق افتاده باشد!

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از بدعت‌های ناپسند در تصوف، تفسیر به رأی کردن آیات قرآن کریم است که همین تفسیر پایه برخی از انحرافات ایشان در اعمال صوفیانه است. تفسیر به رأی از نگاه و منظر پیامبر گرامی اسلام (صلی‌ الله علیه و آله) باعث کفر و خروج از ایمان است. ایشان در روایتی می‌فرمایند؛ خداوند (جل‌جلاله) فرمود: «ما امَنَ بی مَنْ فَسَّر برأیه کلامی.[1] هرکسی به رأی و دلخواه خویش گفتار مرا تفسیر کند به من ایمان نیاورده است». و در جای دیگر بیان داشته‌اند: «من فَسّر القرآن برأیه فلیتبوَأ مقعدَه من النّار.[2] کسی که قرآن را به رأی و نظر خود تفسیر کند، جایگاهش آتش جهنم است.»
سیره و روش اهل‌بیت عصمت و طهارت که همواره همان روش پیامبر (صلی‌ الله علیه و آله) بوده، در این موضوع نیز تفسیر به رأی را امری خلاف و اشتباه بیان کرده‌اند. از امام صادق (علیه السّلام) نقل‌شده که فرمودند: «مَنْ فسّر القرآن برأیه ان اصابَ لم یُوجَز، و ان اخطاً فهو ابعدُ من السماء.[3] کسی که قرآن را به رأی و نظر خویش تفسیر کند، اگر درست و مطابقِ با واقع باشد، اجر و پاداشی برایش نیست و اگر خطا رود، هرآینه (از مرز و حق و حقیقت) بیشتر از فاصله آسمان‌ها از یکدیگر، دور شده است.»
متصوفه برای توجیه برخی اعمال و عقاید خود، همواره به تفسیر خودساخته از آیات قرآن استناد می‌کنند تا بلکه از هجمه‌ی متشرعین در امان بمانند، غافل از اینکه با این کار، از چاله انحراف عملی به چاه انحرافات اعتقادی افتاده‌اند و وقتی در عقاید یک گروه و مجموعه کژی ایجاد شود، این فساد به همه جوانب آن سرایت می‌کند و آن را فاسد می‌سازد. تفسیر کردن ایشان نه تنها در بیداری و خواب رخ می‌دهد، بلکه مشایخ صوفیه قادرند بعد از مرگ نیز قرآن را تفسیر کنند، چنانچه نقل می‌کنند؛ روزی یکی از مشایخ تصوف مشغول قرائت قرآن بود و در اثناء آن سکوت می‌کرد، وقتی علت را از او پرسیدند گفت: استادم که مرحوم شده، حاضرشده و به تفسیر آیات پرداخت و لابد باید استماع می‌کردم و گوش می‌دادم.[4]
از مواردی که تفسیر صوفیانه سبب شده تا انحرافی عمیق در رفتار ایشان رخ دهد، تفسیر به رأی آیه 99 سوره حجر است که می‌فرماید: «وَ اعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّی یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ [حجر/99] و پروردگارت را عبادت کن تا یقین تو فرارسد!» بسیاری از ایشان در تفسیر این آیه، یقین را به معنای باور و وصول به حقیقت و رهایی از شریعت گرفته‌اند و می‌گویند؛ وقتی انسان با طی مسیر سیر و سلوک به باور رسید، دیگر نیازی به تکرار آن مسیر ندارد و درنتیجه تاریخ استفاده از شریعت تمام می‌شود! علامه حلی (ره) این عالم جلیل‌القدر و عارف واصل، به نقل از خاطره‌ای می‌پردازد که ایشان، گروهی از صوفیان را در حرم مطهر امام حسین (علیه‌السلام) مشاهده می‌کند که یکی از آنان در برگزاری نماز با دیگران همراه نمی‌بیند. هنگامی‌که از وی دلیل آن را جویا می‌شود، در پاسخ می‌گویند: «کسی که واصل شد، چه نیازی به نماز دارد؟ آیا رواست که پس از وصال، حجابی میان بنده و خدایش قرار گیرد؟»[5] و این نهایت استدلال صوفیانه برای ترک شریعت و اباحه‌گری است که با آن خود را از قیود الهی رها و به آزادی شیطانی اسیر کرده‌اند.

پی‌نوشت:

[1]. محمدهادی معرفت، التفسیر و المفسرون، الجامعة الرضویه، مشهد 1418 ق، ج 1، ص 13
[2]. عباسعلی عمید زنجانی، مبانی و روش‌های تفسیر قرآن، چاپ ارشاد، تهران 1373، ص 229
[3]. محمدهادی معرفت، التفسیر و المفسرون، الجامعة الرضویه، مشهد 1418 ق، ج 1، ص 63
[4]. دکتر محمد منیر عالم، تذکره بغراخانی (تذکره مشایخ اویسیه)، نشر مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان، اسلام‌آباد 1418 ه ق، ص 27
[5]. علامه حلی، نهج الحق و کشف الصدق، ترجمه کهنسال، نشر تاسوعا، تهران 1379، صص 58-59

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.