اگر من دعا کنم!؟

  • 1396/01/14 - 11:13

یکی از مسائلی که به صورت پررنگ در سخنان علی یعقوبی دیده می‌شود، مباحثی است که وی مدعی آن است: از جمله دعای او برای تنبیه مردم ترکیه یا انتفاضه فلسطین و غیره... سخنانی که وی مطرح می‌کند هیچ‌گونه سندیتی ندارد و صرفاً ادعا می‌باشد که هرشخصی به راحتی می‌تواند آن‌ را مطرح کند. 

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ آقای علی یعقوبی با بیان این مقدمه که دعا اگر از جنس ملکوتی باشد، چون در جوار استجابت ولایی قرار دارد بی‌درنگ مستجاب می‌شود و در ملکوت به‌محض این‌که چیزی خواسته شود، خداوند مستجاب می‌کند،[1] درباره‌ی خود چنین می‌گوید: «در ماجرای سال 78 در غائله‌ی کوی دانشگاه، «بُلِنت اجویت» نخست‌وزیر ترکیه به رهبر معظم انقلاب جسارت کرد و ما که به محبت الهی در آن زمان در موقعیت ملکوتی بودیم، ناراحت شدیم و از خدا خواستیم که خدایا این‌ها را تنبیهشان کن. بلافاصله آن خواسته مستجاب شد و دو سه روز بعد به‌صورت زلزله بزرگی در ترکیه واقع شد. ازآن‌جاکه ما در ملکوت بودیم و دعا کردیم، این دعا حرکتی را ایجاد کرد... کسی که دارد در ملکوت دعا می‌کند، به‌نوعی فاعل ماجراست... در ماجرای مرگ «اسحاق رابین» هم همین‌طور بود. در ماجرای انتفاضه‌ی دوم هم همین‌طور بود؛ زمانی که از خدا خواستیم که مردم فلسطین برای بار دوم قیام کنند. ...خواسته‌ی ما این بود که مردم فلسطین به صورتی قیام کنند که دشمن حتی نتواند قیام آن‌ها را درک کند و این انتفاضه تا زمانی که خودمان آن را متوقف نکرده‌ایم، ادامه داشته باشد. در موضوعات مختلفی ما این دعای ملکوتی را انجام داده‌ایم.»[2]
وی همچنین معتقد است: اگر اعضای مجلس خبرگان را نفرین کند، نفرینش آن‌ها را می‌گیرد.[3] این سخن بدین معناست که وی هر دعایی بکند، مستجاب می‌شود.
مسئله‌ی چشمگیر درباره‌ی ادعای مستجاب‌الدعوه بودن آقای یعقوبی، این است که وی اموری را شاهد صدق ادعای خود می‌آورد که اثبات‌پذیر نیست و بیشتر خنده‌آور است تا باورکردنی. او انتفاضه‌ی فلسطین و زلزله‌ی ترکیه را معلول دعای خود می‌داند؛ درحالی‌که دیگران نیز می‌توانند ادعا کنند پیروزی دوباره‌ی ساندینیست‌ها در نیکاراگوئه، پیروزی حزب‌الله در جنگ برضد اسرائیل و بازپس‌گیری مزارع شبعا و بیداری اسلامی در کشورهای عربی همچون مصر و تونس با دعای آنان (وقتی که در موقعیت ملکوتی بوده‌اند) رخ داده است. چه کسی می‌تواند بگوید چنین نبوده است. شنونده‌ی این‌گونه سخنان بیشتر از اینکه به توانایی  گوینده پی‌ببرد، به عقل او شک می‌کند. شخصی که ادعا می‌کند مستجاب‌الدعوه است، برای اثبات ادعایش می‌باید ابتدا دعایی کند و سپس از خدا بخواهد آن کار انجام شود. تنها در این صورت می‌توان آن را گواهی بر درستی ادعایش به شمار آورد. در غیر این صورت هرکسی می‌تواند مسائلی را که پیش‌تر رخ‌داده، به اراده و دعای خود منسوب کند.[4]

پی‌نوشت:

[1]. علی یعقوبی، به‌سوی ظهور، (جزوه)، جلسه‌ی 8، بی‌جا، بی‌تا، ص 30-31.
[2]. همان، ص 31-32.
[3]. علی یعقوبی، نظام عالم، (جزوه)، جلسه‌ی 3، بی‌جا، بی‌تا، ص 14.
[4]. حسین حجامی، جریان‌های انحرافی مهدویت، نشر دفتر تبلیغات اسلامی، ص 346.

تنظیم و تدوین

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.