عدالت صحابه خط قرمز اهل سنت

  • 1396/01/02 - 16:53

اعتقاد به عدالت صحابه در قرن سوم و چهارم  شکل گرفت و علمای اهل سنت خط قرمز خود را عدالت صحابه قرار دادند، چون از اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) محروم بودند و خود را در حال غرق شدن مشاهده می‌کردند، زیرا روایات همه از طریق صحابه نقل شده بود و اگر عدالت صحابه مخدوش می‌شد، راهی برای دستیابی به اسلام نداشتند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ اهل سنت بر این باورند که صحابه همگی عادل هستند و با ایمان از دنیا رفته‌اند.[1] صحابه نزد اهل سنت قداستی شبیه قداست اهل بیت در نزد شیعه دارند؛ یعنی همان‌گونه که شیعه برای اهل بیت عصمت و طهارت، عظمت و افتخار قائل است، اهل سنت نیز برای صحابه مقامی بس بالا و ارزشمند قائل است. جالب‌تر این‌که صحابی نزد اهل سنت یک دایره وسیعی است، که افراد زیادی را شامل می‌شود، تا جایی که اگر کسی ساعاتی با پیامبر (صلی الله علیه و آله) مصاحبت داشته و یا از دور پیامبر (صلی الله علیه و آله) را مشاهده کرده باشد، جزء صحابی است[2] و هیچ‌کس حق ندارد در رابطه با خطاهای او سخن بگوید[3] حتی اگر مرتکب فعل حرام یا گناهی شده باشد! زیرا او صحابی و مقدس است!
اکنون با توجه به عقیده اهل سنت در رابطه با صحابه، باید پرسید عقیده عدالت صحابه از چه زمانی مطرح شد؟ آیا در زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله) و دوران صحابه و تابعین نیز عدالت صحابه مطرح بود، یا عدالت صحابه موضوعی است، که بعدها در ادبیات دینی اهل سنت وارد شده است؟ به‌نظر می‌رسد عدالت صحابه در زمان خود صحابه مطرح نبوده است، زیرا صحابه نیز خود را مانند انسان‌های دیگر می‌دانستند، خطا و اشتباه داشتند، گاهی فعل حرام مرتکب می‌شدند، گاهی مرتکب گناه کبیره می‌شدند و... ولی رفته رفته و درزمان‌های بعدی موضوع عدالت صحابه مطرح شد.
اما سوال این‌جاست، که چرا اعتقاد به عدالت صحابه در زمان‌های بعدی شکل گرفت و این عقیده به گفتمان اهل سنت وارد شد؟ چرا باید چنین نظریه‌ای مطرح شود و بعد علمای اهل سنت به سختی از آن دفاع کنند و خط قرمز خود را عدالت صحابه قرار دهند؟

در پاسخ از این سوالات باید گفت: چون اهل سنت از اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) محروم بوده و خود را در حال غرق شدن مشاهده می‌کردند، مجبور شدند عدالت صحابه را بپذیرند، زیرا از طرفی با وجود منع تدوین حدیث در قرن اول هجری، روایات بسیار محدودی از پیامبر (صلی الله علیه و آله) در دست داشتند، و از طرفی همین روایات نیز خبرهای آحادی[4] بود که توسط صحابه روایت شده بود و اگر عدالت صحابه نیز به دلایلی چون فسق، کذب و نفاق، مخدوش می‌شد، دیگر روایتی از پیامبر (صلی الله علیه و آله) باقی نمی‌ماند و روایات زیادی مخدوش می‌شد. بنابراین اهل سنت ناچار شدند که عدالت صحابه را مطرح کنند و با چنگ و دندان نیز از آن دفاع کنند، هر چند این اعتقاد مخالف نص صریح قرآن و روایت نبوی باشد. زیرا آیات و روایات فراوانی بر فسق و گناه برخی از صحابه تصریح دارد.[5] به این ترتیب اهل سنت موضوع ناهنجار عدالت صحابه را مطرح کردند و از آن به سختی دفاع کردند.

پی‌نوشت:

[1]. شيعه و صحابه.
[2]. عسقلانی، ابن حجر، الاصابه فی تمییز الصحابه، بیروت، دار الکتب العلمیه، اول، ۱۴۱۵، ج۱، ص۱۵۸.
عز الدین ابن الأثیر، اسدالغابه، المحقق: علی محمد معوض، عادل أحمد عبد الموجود، دار الکتب العلمیة، مصر، چاپ اول، 1415ق، ج ۱، ص ۱۱،12.
[3]. سعد الدین تفتازانی در این رابطه می‌گوید :«یجب تعظیم الصحابه و الکف عن مطاعنهم و حمل ما یوجب بظاهره الطعن فیهم علی محامل و تاویلات.» سعد الدين تفتازانى‏، شرح المقاصد،  الشريف الرضي‏، قم‏، 1409ق، ج5، ص303.
[4]. خبر بر دو قسم است. خبر متواتر و خبر واحد یا آحاد. به اخبار یا روایاتی که یک یا چند نفر روایت کنند، در صورتی که به حد تواتر نرسد را خبر آحاد گویند.
[5]. «جایگاه صحابه در قرآن».

نویسنده: مجتبی محیطی

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.