تاثیر غالیان در تخریب چهره اصحاب ائمه(ع)

  • 1395/12/16 - 16:58

از آنجایی که گروه غلات با عقاید و افکار انحرافی خود در میان جامعه اسلامی و با سوء استفاده از احساسات پاک مردم خود را بر ایشان تحمیل کردند. لذا مانند غده‌ای سرطانی رشد و نمو نمودند و مردم را با نام ائمه معصوم و اصحاب کبار ایشان فریب دادند، اما باز نتوانستند جایگاهی را برای خود در میان مردم درست کنند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ صاحبان کتب ملل و نحل در تالیفات خود، دشمنی و مخالفت غلات را نسبت به مذهب شیعه و کوبیدن پیشوایان آنان را در هر فرصتی در دستور کار خود قرار می‌دادند، لذا اینان وقتی به اصل و ریشه این مذهب که امامان شیعه بوده‌اند، این‌گونه هجمه وارد می‌کردند، دیگر هیچ ابایی نداشتند که به اصحاب خاص ائمه معصوم (علیهم السلام) تعدّی کنند، لذا با جعل احادیث و نسبت دادن آن به این‌گونه افراد با یک تیر، دو هدف را نشان می‌کردند، یعنی هم وجهه‌ی امامان معصوم (علیهم السلام) را زیر سؤال می‌بردند و هم این افراد را که از اصحاب بزرگ و متکلمان نامی مذهب شیعه بودند را به‌طور مستقیم و یا غیر مستقیم مورد حمله قرار می‌دادند.
از جمله این افراد را می‌توان زرارة بن اعین و مفضل بن عمر و هشام بن حکم و یونس بن عبدالرحمن و ... یاد کرد. تا به جایی که حتی با نام اینان فرقه‌هایی را هم ساختند، و این در حالی بود که این اصحاب خاص ائمه (علیهم السلام) راضی به این کار نبودند و این‌گونه اتهامات نسبت به خود را به شدت ردّ می‌کردند.
البته قابل ذکر است که بسیاری از این‌گونه اتهامات به‌صورت روایات در برخی از کتب رجالی شیعه مانند رجال کشی و رجال طوسی و... ذکر شده است.[1] که علاوه بر این‌که دست دشمنان شیعه در جعل آن روایات آشکار است، نقش غلات نیز در ساختن این احادیث، خالی از غرض نیست. چرا که در هر حال این اصحاب ائمه (علیهم السلام) با تبعیت از ائمه معصومین (علیهم السلام) با شدت هر چه تمام‌تر، با عقاید باطل و خرافی غلات مبارزه می‌کردند و تاثیر خود را به‌عنوان افراد مورد اعتماد در نزد امامان شیعه در بین مردم داشتند و به روشنگری می‌پرداختند. لذا غلات با جعل احادیث و نسبت غلوآمیز دادن به اصحاب ائمه سعی می‌کردند تا چهره‌ی این‌گونه اصحاب را به نفع خود و پیشبرد عقاید باطل خود مورد استفاده قرار دهند و از طرف دیگر با تعارض در عقاید و گفتار در بین اصحاب، اعتبار ایشان را مورد خدشه قرار دهند. پس با تفرقه انداختن بین اصحاب ائمه (علیهم السلام) به نام بعضی از آنان کتاب‌هایی را هم بر ضدّ دیگر اصحاب ائمه جعل کردند، مثلاً به هشام بن حکم نسبت داده‌اند که او کتابی را در ردّ شیطان طاق – مومن طاق - به رشته تحریر در آورده است.[2] و این در حالی است که هشام بن حکم و مومن طاق، هر دو از اصحاب جلیل القدر ائمه معصومین (علیهم السلام) هستند و هیچ‌گاه این دو نسبت به همدیگر سخنی را بیان نکرده‌اند که باعث رنجش و آزرده خاطری طرف دیگر شود و این کتاب شیطان الطاق، خود دلالت بر دروغ بودن این نسبت به مومن طاق است که دشمنان آن را جعل کرده‌اند.
و هم‌چنین یکی دیگر از اصحاب معروف امام صادق و امام باقر (علیه السلام) جابر بن یزید جعفی است که به شدت مورد سوء استفاده‌ی غالیان قرار گرفته است، این راوی بزرگ از این دو امام همام روایات بسیاری را نقل می‌کند، به طوری‌که امام صادق (علیه السلام) در چندین حدیث بر او رحمت و مغفرت می‌فرستد و او را به راست‌گویی و صدق در گفتار به مردم معرفی می‌کند.[3]
این در حالی است که غالیان در زمان حیات او ادعای باطلی می‌کردند که جابر بن یزید جعفی، جانشین مغیره بن سعید از فرقه – مغیریّه - است،[4] و از طرف دیگر در احوالات این شخص – مغیره - وارد شده که وقتی حاکم وقت یعنی خالد بن عبدالله قسری، مغیره را سوزانید، جابر به‌عنوان وصی و جانشین بعد از مغیره بن سعید، پیشوا و رئیس این فرقه گردید.[5] البته برخی دیگر با اتهام و ادعایی باطل، قائلند که جابر بن یزید جعفی این صحابه جلیل القدر ائمه (علیهم السلام) قائل به تناسخ و غلوّ می‌باشد.[6] که این مورد هم ردّ شده است.
در نتیجه وقتی با این‌گونه ناهنجاری‌ها از طرف غلات روبرو می‌شویم، خواهیم فهمید که عده‌ی زیادی از اصحاب ائمه (علیهم السلام) متهم به غلّو می‌شدند، همان‌طور که نسبت به خود ائمه هم همین‌گونه اتهامات باطل را وارد می‌کردند.

پی‌نوشت:

[1]. اختیار معرفه الرجال، مرحوم کشی، موسسه آل البیت، قم، ایران، تحقیق مهدی رجایی، ذیل اسامی نام برده شده.
[2]. الذریعه، آقا بزرگ تهرانی، دارالاضواء، بیروت، لبنان، (1403ق)، ج10 ص203.
الفهرست، شیخ طوسی، انتشارات جامعه مدرسین، قم، ایران، (1407ق)، ص175.
رجال نجاشی، نجاشی، انتشارات جامعه مدرسین، قم، ایران، (1407ق)، ص305.
[3]. معجم رجال الحدیث، مرحوم خویی، مرکز نشر الثقافیه الاسلامیه فی العالم، قم، ایران، (1372ش)، ج4 ص19-20.
[4]. مقالات الاسلامیین، ابوالحسن علی بن اسماعیل اشعری، نشر امیرکبیر، تهران، ایران، ص8.
[5]. الفصل فی الملل، ابن حزم، دارالمعرفه، بیروت، لبنان، (1406ق)، ج5 ص184.
[6]. المقالات و الفرق، ابی خلف اشعری قمی، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، ایران، (1361ش)، ص43.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.