پایگاه جامع فرق ادیان و مذاهب_ قرضاوی یکی از بزرگان سلفی‌گری است که در جهت پیشبرد اهداف سلفی‌گری و جریان‌های تندرو تلاش کرده است. اما خود وی از دست این مبنای خطرناک که هر جوانی به صرف اطلاع از کتاب و صحیحین می‌تواند اجتهاد کند، برحذر می‌دارد.
«و مما ابتلی به عصرنا ان کثیرا من الشباب الذین قرئوا بعض الکتب و خصوصا فی علم الحدیث، حسبوا انفسهم رئوسا فی العلم و هم لم یزالوا فی بدایاته و ادعوا لانفسهم الاجتهاد فی الدین و هم لم ینققنو علوم العربیه و فنونها ... ولعلک لو سألتهم عن اعراب جمله لم یحسنوها و لم یدرسوا اصول الفقه... و لم یتمرسوا بعلم الفقه و یغرصوا فی بحاره... و کثیرا ما شکا شیخنا الشیخ محمد الغزالی فی کتبه الاخیره من تطاول هولاء الاقزام علی عمالقه الرجال و قدیما قالوا فی الامثال: اذا اردت ان تغلب رجلاً فسلط علیه صبیا.[1] از مشکلات عصر ما این است که بسیاری از جوانانی که چهار تا کتاب دینی، مخصوصاً کتب حدیثی می‌خوانند، خیال می‌کنند عالم دهرند و ادعای اجتهاد در دین را دارند؛ در حالی‌که هنوز فنون عربی را بلد نیستند و اگر از اِعراب جمله‌ای سؤال کنی، شاید بلد نباشند. هنوز علم اصول و فقه نخوانده، مجتهد شده‌اند و نه تنها درباره ائمه دین، بلکه درباره علمای صحابه نیز نظر می‌دهند و می‌گویند آنان مردانی بوده‌اند و ما نیز مردانی. شیخ ما محمد غزالی در کتاب اخیرش از اینان بسیار شکایت می‌کرد. ضرب المثل قدیمی در این‌جا به‌کار می‌رود که اگر می‌خواهی مردی را عوض کنی، بچه‌ای را بر او مسلط کن.»

پی‌نوشت:

[1]. الصحوه الاسلامیه من المراهقه الی الرشد، یوسف القرضاوی، ص205.
برگرفته از سایت تخصصی نقد وهابیت