پاسخ به انتقاد بهائیت از تشدید مقالات رَدیه

  • 1395/12/18 - 15:47

در یکی از شبکه‌های وابسته به تشکیلات بهائیت، از این‌که با روی کار آمدن دولت یازدهم انتشار مقالات برعلیه این فرقه شدت یافته، اظهار نگرانی شد. در پاسخ به اعتراض تشکیلات بهائیت می‌گوییم: حتی با در نظر نداشتن تعلیم ترک تعصب دینی، که شما را از این‌گونه اعتراضات بازمی‌دارد، مگر به محکمی عقاید خود شک دارید که از ارزیابی آن، گلایه مندید؟!

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ اخیراً شاهد آنیم که تشکیلات بهائیت، ادعای تشدید فعالیت در زمینه‌ی انتشار مقالات و رَدیات علیه مسلک خود در ایران را مطرح می‌کند. تشکیلات بهائی که از رَدیات منتشر شده و بیان عقاید و حقایش در غالب کتاب‌ها و مقالات، به تابوی رسانه‌ای یاد می‌کند، مدعیست که سیر انتشار رَدیات علیه این فرقه شدت گرفته و همین عامل، سبب نقض حقوق پیروان این تشکیلات، در ایران است.
به عنوان نمونه در یکی از شبکه‌های تلویزیونی وابسته به این تشکیلات، کارشناس این برنامه اظهار می‌دارد: «در دوران آقای احمدی‌نژاد، هر ماه چیزی حدود 21 مقاله علیه بهائیان در روزنامه‌ها و مطبوعات چاپ می‌شد؛ این رقم در سال 2014 و در دوران دکتر روحانی به 401 مقاله رسیده است؛ یعنی نزدیک به بیست برابر...».[1]
اما اعتراض به نقض حقوق بهائیان در قالب تشدید انتشار مقالات رَدیه (بر فرض صحّت آن)، حاوی نکاتی است که در ادامه به ذکر آن‌ها خواهیم پرداخت.
نکته اول: یکی از تعالیم دوازده‌گانه‌ی بهائیت، ترک جمیع تعصبات می‌باشد. پیشوایان بهائی، اساساً تعصب را از هر نوع که باشد (چه دینی، وطنی، سیاسی و...)، هادم و مخرب بنیان انسانی دانسته‌اند. هم‌چنان که عباس افندی می‌گوید: «آن‌که تعصب جنسی، تعصب دینی، تعصب مذهبی، تعصب وطنی، تعصب سیاسی، هادم بنیان انسانی است و تعصب، مخرب اساس نوع بشر است؛ از هر قبیل که باشد. تا آن‌که این تعصبات زایل نگردد، ممکن نیست عالم انسانی راحت یابد».[2] با این حال، چطور می‌شود که بهائیان، نسبت به مسلک خود تعصب نشان داده و از بیان حقایق‌شان در غالب مقالات، شِکوه می‌کنند؟! به راستی که منظور پیشوایان بهائی از ترک تعصب دینی، چه بوده و چرا بدان پایبند نیستند؟! نکند بهائیان، ترک تعصب دینی را تنها مختص غیربهائیان دانسته و معتقدند که بهائیت، تافته‌ی جدا بافته‌ایست که باید متعصب و به دور از هرگونه انتقاد قرار گیرد؟!
نکته دوم: تشکیلات بهائیت در تبلیغات خود، همواره فرقه‌ی بهائی را مسلکی حق‌جو و انتقادپذیر معرفی می‌کند. هم‌چنان که کارشناس بهائی، در یکی از شبکه‌های تلویزیونی این فرقه، صراحتاً اعلام می‌دارد: «جامعه بهایی به طور کلّی هیچ مشکلی ندارد با این‌که کسی بیاید و آموزه‌های این دین (فرقه) را نقد بکند یا از تاریخش صحبت کند. جامعه‌ی بهایی تا آن‌جا که بتواند می‌آید و این را پاسخ می‌گوید».[3] اینک، با در نظر داشتن ادعای انتقادپذیری که از جانب تشکیلات بهائی مطرح می‌شود، ادعای نقض حقوق آن‌ها، در پس انتشارات مقالات رَدیه (که مُبیّن حقایق پوچ این مسلک است)، کاملاً بی‌معنی است.
نکته سوم: تشکیلات بهائیت، با استفاده از شبکه‌ها و سایت‌های تحت کنترل خود، مستمراً به تبلیغ مسلک خویش در ایران پرداخته و امکان پاسخگویی و دفاع از خود را دارد.[4] با این حال چگونه از انتشار مقالات علمی و مستند (که بیان‌گر حقایق این مسلک است)، اظهار نگرانی می‌کند. اینک لازم است خطاب به تشکیلات بهائی بگوییم که ترس شما از ارزیابی بی‌طرف و بیان حقایق‌ چیست؟! مگر نه آن‌که حساب پاک است از محاسبه باکی ندارد؟
نکته چهارم: هرچند که جامعه‌ی بین‌المللی بهائیان این ادعا را هم مطرح کرده است که: «آقای روحانی قبل از روی کار آمدن وعده داده بود که به حقوق اقلیت‌ها توجه خواهد کرد»[5] (و همین مسئله نیز سبب شکوه‌ی به خصوص آن‌ها را فراهم ساخته)، لیکن باید دانست که تشکیلات بهائی، جزء اقلیت‌های دینی در ایران به حساب نمی‌آید.[6] چرا که اساساً بهائیت دین نیست، بلکه یک جریان سیاسی ساخته‌ی استعمار، برای ضربه زدن به اسلام است. البته مسئولین کشور نیز باید بیدار و هوشیار باشند و طوری سخن نگویند که دشمنان قسم خورده‌ی اسلام و انقلاب را برای ضربه زدن به نظام اسلامی، به طمع بیندازند.

پی‌نوشت:

[1]. شبکه‌ی تلویزیونی آیین بهائی، نام برنامه: حقوق اقلیت‌ها، کارشناسان: بیژن معصومیان، مرجان گرین بلت.
[2]. عباس افندی، خطابات مبارکه، لانگنهاین آلمان غربی: لجنه‌ی نشر آثار امری به لسان‌های فارسی و عربی، بی‌تا، ج 2، ص147.
[3]. شبکه‌ی تلویزیونی آیین بهائی، نام برنامه: بازتاب، عنوان برنامه: تابوی ایرانی و نقش رسانه‌ها، کارشناسان: کامبیز توانا و فرهاد ثابتان.
[4]. نظیر؛ شبکه‌های تلویزیونی این فرقه، از جمله: آیین بهائی و نوین‌ تی‌وی؛ از جمله‌ی سایت‌ها: بهائی نیوز و...؛ همچنین فعالیت‌های حساب شده‌ی این فرقه از طریق انواع شبکه‌های مجازی.
[5]. منتشر شده در سایت خبری «صدای آمریکا»، تاریخ انتشار: 04/08/95.
[6]. جهت مطالعه‌ی بیشتر، بنگرید به مقاله‌ی: جایگاه بهائیان در قانون اساسی ایران

تولیدی

دیدگاه‌ها

از گذشته تاکنون همه آیین ها ومذاهب گمان دارندکه بر حق اند و دیگران باطل ! . بهاییت هم از این قاعده مستثنی نیست . مهم آستانه تحمل نقد این باورها و مرام ها است که بطور کلی و به شهادت تاریخ از یهودیت و مسیحیت گرفته تا اسلام و فرقه های وابسته به آنها هر وقت فرصت یافتند و قدرت را در دست گرفتند خشن ترین و بیرحمانه ترین رفتارها را نه فقط با دگر اندیشان بلکه با خودی هایی که قدرت و سیطره آنها را تهدید میکرده داشته اند! مانند رفتار متولیان دیانت یهود با مسیح که از خودشان بود ! این مرام ها تا وقتی که از قدرت بر کنار ند مظلوم نمایی میکنند ولی به محض کسب قدرت به بدترین ظلم ها وستمگری ها دست میزنند و این اعمال را در قالب همان عقاید و باورهای خود موجه میشمارند همان کارهای زشتی که کلیسای کاتولیک چندین قرن در قاره اروپا بنام مسیح و انجیل انجام داد . بهاییت هم جدا ازاین قاعده تاریخی نیست .

عرض ادب، چند تا اشکال به نظر شما هست: اول اینکه حقیقت یکی است و تعدد نمی‌پذیرد تا همه‌ی ادیان و مذاهب بخواهند خود را در زمان کنونی، راه نجات و حقیقت بدانند، بلکه این پیروان ادیان جعلی و یا منقضی شده هستند که چنین باوری را در سر می‌پرورانند. دوم: راه رسیدن به یقین از شک می‌گذرد، لذا تا کسی نسبت به عقیده خود شک نکند و به دنبال جواب نرود، نمی‌تواند به یقین قلبی برسد. به همین خاطر هم ادیان الهی از جمله اسلام، تقلید کورکورانه رو امری ناپسند دانسته و از آن نهی کرده‌اند. سوم: عملکرد پیروان یک آیین، تا زمانی که مطابق با عقاید ایشان نباشد، نمی‌توان به اصل اعتقاد تسری داد. شما برای تبرئه‌ی بهائیت، به عملکرد برخی پیروان ادیان اشاره کردید، اما از خود نپرسیدید که این پیروان، چه میزان مشروعیتی از طرف آیین خود داشته‌اند؟! آیا عملکرد نهاد رهبری شرعی بهائیت که خود را ملهم به الهامات الهی می‌دانند، با پیروان سایر ادیان قابل مقایسه است؟! چهارم: ایراد دیگری که به این مغالطه شما وارده اینه که با صرف نظر از جواب‌های قبلی، باید هرکسی در برابر مبنای خودش پاسخگو باشه. از این‌رو وقتی بهائیت خودش رو بانی حقیقت جویی و آزاداندیشی می‌دونه و با این شعار به عنوان اولین تعلیم و اصل ابداعی خودش کار تبلیغش رو به پیش می‌بره، آیا می‌تونه با عملکرد صحیح یا نصحیح پیروان سایر ادیان سنجیده بشه؟!

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.