انتشار کتاب «قرةالعین: زندگی، عقیده و مرگ»

  • 1395/12/10 - 10:35

یکی از شخصیت‌های تاریخی که تاکنون چهره واقعی او به درستی شناخته نشده، «ام السلمه برغانی» ملقب به «طاهره قرة‌العین» است. با توجه به اینکه بسیاری از وقایع سرگذشت وی، روشن نبوده، نگارنده بر آن شد تا تحقیق جامع و عاری از تعصب و همچنین با بهره‌گیری از کتب تاریخی و اسناد نویافته، چهره‌ی واقعی او را ترسیم نماید.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از شخصیت‌های تاریخی که تاکنون چهره واقعی او به درستی شناخته نشده، «ام السلمه برغانی»[1] ملقب به «طاهره قرة‌العین» است. وی دختر ملا محمد صالح مجتهد قزوينی است. شگفت انگیز است که در موارد بسیاری از وقایعِ سرگذشتِ وی و از جمله: نام حقیقی، تاریخ تولد، چگونگی ایمان آوردن به باب، تاریخ عزیمت به کربلا، چگونگی کشته شدن، و محل دفن وی دانسته‌های روشنی وجود ندارد و منابع موجود، اطلاعات یکسانی را در این خصوص ارائه ننموده‌اند. این مسأله، باعث شده است چهره واقعی او بیشتر در غبار ابهام‌ها، افسانه‌ها و دروغ‌ها پنهان گردد.
با توجه به اینکه تاکنون تحقیق جامع و عاری از تعصبی که دربرگیرنده‌ی تمامی وقایع سرگذشت این شخص باشد انجام نشده است، شخصی به نام «مهدی نورمحمدی» بر آن شد با بهره‌گیری از کتب تاریخی (موافق و مخالف) و اسناد نویافته، چهره‌ی واقعی او را ترسیم نماید. لذا کتاب «قرةالعین: زندگی، عقیده و مرگ» را تألیف نمود.[2]
در این کتاب که کامل‌ترین و جامع‌ترین اثر در خصوص قرة‌العین محسوب می‌شود، علاوه بر شرح حال، اشعار وی نیز به چاپ رسیده و با توجه به اسناد متقن، اثبات گردیده که شعر «گر به تو افتدم نظر چهره به چهره رو به رو» به طور قطع و یقین از طاهرای کاشی است[3] و سروده‌ی طاهره قرةالعین نمی‌باشد.
همچنین با دلایل غیر انکار ثابت گردیده است که نقاشی‌ای که «مادام دیولافوآ» در کتاب خود به چاپ رسانده، به طور قطع و یقین، تصویر قرةالعین نیست، چون دیولافوآ 30 سال بعد از کشته شدن قرةالعین وارد ایران شده و نقاشی یاد شده به هیچ وجه نمی‌تواند مربوط به قرةالعین باشد.
از ویژگی‌های این کتاب، تحلیل و جمع‌بندی نهائی است که با عنوان «سخن پایانی» در آخر سرگذشت قرةالعین به چاپ رسیده است. یکی از موارد مهم این نتیجه‌گیری، اثبات وابسته نبودن او به بهائیت است که این موضوع، به شدت مورد بهره‌برداری تبلیغاتی این آئین ساختگی قرار دارد.

پی‌نوشت:

[1]. در برخی منابع نام وی «زرین‌تاج» نیز ذکر شده است.
[2]. طاهرا نجدلی یا شاه طاهر داعی از سخنوران و نویسندگان زبردست سده دهم هجری بود که مدتی در رودبار قزوین و سپس در کاشان رحل اقامت افکند و به طاهر کاشی معروف شد.
[3]. کتاب «قرةالعین: زندگی، عقیده و مرگ»، در 274 صفحه به قطع وزیری و جلد گالینگور، به چاپ رسیده است. لازم به ذکر است بعد از چاپ این کتاب در آبان سال 1394، چاپ دوم آن در آذرماه سال 1394 و چاپ سوم و چهارم در تیرماه و دی‌ماه سال 1395 روانه‌ی کتابفروشی‌ها شد. مرکز پخش: تهران، خیابان انقلاب، خیابان 12 فروردین، خیابان شهدای ژاندارمری، پلاک 103، انتشارات علمی.

تولیدی

دیدگاه‌ها

درباره طاهره ضد ونقیض گویی وزیاد است . هیچ سند و مدرک موثقی که باورها و گرایشات او را معلوم کند نداریم . واین بخاطر آنست که هیچ نوشته و سندی که متعلق به خود او باشد در دست نیست . هر جریانی برحسب پیش فرض ها و خواسته های خود از اوتمجید و ستایش و یا تکفیر کرده است !! درباره هوش و سواد و دانش او اغراق شده ! او با آن اوصاف چگونه پذیرفته که پیرو فرقه شیخیه و سید رشتی که فرقه ای گمراه و خرافی بودند باشد ؟! و بدتر از آن باور به نهضتی که رهبرش یک سید بیسوادی مانند باب بوده ؟! هیچ اثر و نشانه ای که از باورها و عقاید او پرده بردارد در دست نداریم . از آن مهم تر در دورانی که امیرکبیر درصدد اصلاحات در کشور بوده و تلاش داشت که دست اجانب روس و انگلیس را از مداخله در امور ایران کوتاه کند این فرقه شیخیه و بابیه در آن دوران چرا مواضع در ستی در قبال اقدامات مترقیانه امیر کبیر نداشتند ؟! امید است صاحب نظران و مورخین بی غرض به این پرسش ها پاسخ دهند .

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.