کرامت سازی در سلسله اویسیه

  • 1395/12/29 - 12:25

داستان کرامت‌سازی و جایگاه‌تراشی در همه‌ی سلاسل فرقه‌ی صوفیه جریان دارد و منتهی به یک جریان طایفه‌ی خاص از ایشان نیست. صوفیان به زعم این‌که نقل کرامت سبب حقانیت ایشان می‌باشد، همواره در نقل کرامت گوی سبقت را از هم می‌ربایند. فرقه‌ی اویسیه نیز مانند سایرین ید طولایی در این زمینه دارند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ متصوفه اصرار عجیبی بر کرامت سازی و جایگاه‌تراشی برای اقطاب و بزرگان خود دارند و این موضوع در سلاسل مختلف این فرقه بالسویه و یکسان است. این در حالی است که راه رسیدن به کشف و شهود و آنچه ایشان به نام کرامت از آن یاد می‌کنند بر هیچ شخصی بسته نیست و حتی عادی‌ترین افراد جامعه نیز با کوشش و ارتیاض نفس می‌توانند به آن دست یابند؛ گرچه راه دستیابی به آن از طریق الهی و شیطانی باز است و اسلام در مورد این زمینه حرف برای گفتن دارد. آموزه‌های اسلامی و رعایت جمیع آن به نحو احسن و داشتن اعتقاد صحیح کلامی که مورد قبول اسلام ناب است، خودبه‌خود انسان را به بلندترین و والاترین جایگاه‌ها می‌رساند و مقرب در درگاه حضرت باری‌تعالی می‌سازد.
بنابراین، این‌گونه کرامت سازی صوفیان، دلیل بر عدم توانایی ایشان برای توفیق در بندگی خدا و رسیدن به جایگاه در پیشگاه مقدس اوست؛ چراکه، نه تنها گاهی از راه‌های غیرشرعی طی طریق کرده‌اند، بلکه در اعتقادات هم کُمیت لَنگی داشته و بر مسیر صحیح اسلام ناب استوار نمانده‌اند و با برتری دادن اغیار بر یار صدیق و خلیفه‌ی بلافصل پیامبر اکرم یعنی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام)، زمینه‌ی انحراف اساسی در دین را بنانهاده و در دره‌های تاریک گمراهی سقوط کرده‌اند.
همان‌طور که گفته شد سلاسل مختلف صوفیه، کرامت و کشف و شهود را دلیل بر حقانیت معرفی کرده و با نقل این موارد سعی در تطهیر چهره‌ی خود و جذب افراد به فرقه می‌کنند. برای مثال تذکره نویسان فرقه‌ی اویسیه در مورد عبدالله یمنی می‌نویسند: «اما بعد، معلوم باشد که آن بزرگوار را کرامات قوی و مقامات عالی در عالم ظاهر بود. روزی درویشان صائم بودند و از جنس طعام چیزی حاضر نبود. وقت افطار نزدیک شد و بزرگوار هنوز در بحر فنا غرق بود و درویشان در اضطراب، که نفس سگ! را از لقمه سیر کنند؛ (کنایه از پلیدی نفس انسان) این حال درویشان به بزرگوار کشف شد. برخاست و به سماع مشغول شد و از هر گوشه‌ی خرقه‌ی آن بزرگوار از اطعمه و اشربه گوناگون فروریخت به‌اندازه‌ای که درویشان رفع جوع و گرسنگی کردند و ظروفشان را پر کردند. بعدازآن گفتند: از بزرگوار بس است، تا آن بزرگوار بازایستاد».[1] کرامتی که با حاصل شدن طلب دنیوی، تمام می‌شود و آن حالت وجد و طرب منظور نظر صوفیانه که ناخواسته و از سر وصل به عالم ملکوت است، به درخواست مریدان پایان می‌پذیرد!
باور این مطلب که این‌گونه کرامت‌ها الهی بوده باشد، با عقاید ناب و شریعت اسلامی سازگار نیست و ازآنجاکه شریعت و طریقت در اسلام ناب و نه اسلامی که صوفیان آن را تعریف کرده‌اند، دو موضوع لاینفک و جدانشدنی از هم هستند؛ کرامت الهی به‌وسیله‌ی اعمال خلاف شرع به‌دست نمی‌آید و چگونه ممکن است از راهی که مبغوض شارع مقدس است توان به او نزدیک شد؟! این رفتار صوفیانه حتی در بین اهل سنت و عقلای ایشان نیز مذموم و ناپسند است. ابراهیم بن موسی بن محمد اللخمی الشاطبی (متوفی ٧٩٠ ه‍) در کتاب خود بنام «الاعتصام»، با هجمه به برخی عقاید متصوفه، می‌نویسد: «استناد کردن صوفیه به رؤیا در امر استخراج احکام شرعی بی‌اساس و نادرست است، و اجتماع صوفیه به غرض سماع و غنا و پایکوبی و دست‌افشانی از شریعت به دور می‌نماید.»[2] شافعی، مالک بن انس و ابوحنیفه، از بزرگان مذاهب اربعه در اهل سنت نیز هرکدام به نحوی این پدیده‌ی زشت را تقبیح کرده‌اند.[3]

پی‌نوشت:

[1]. دکتر محمد منیر عالم، تذکره بغراخانی (تذکره مشایخ اویسیه)، نشر مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان، اسلام‌آباد 1418 ه ق، ص 14
[2]. عبدالرحمن بدوی مصری، تاریخ تصوف اسلامی، ترجمه افتخارزاده، نشر افراز، تهران 1389، صص 81 - 82 به نقل از کتاب الاعتصام
[3]. محمد غزالی، احیاء علوم دین، ترجمه حسین خدیوجم، نشر بنیاد فرهنگ ایران، تهران 1351، ج 2 ص 485

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.