میزان جریمه‌ی دزدی در کتاب مقدس

  • 1395/12/03 - 11:00

یکی از دلایل الهی بودن قرآن، استدلالی است که خداوند در این کتاب بیان داشته و آن اینکه نداشتن اختلاف، دلیل آسمانی بودن و از جانب خدا بودن این کتاب است. برخلاف قرآن، کتاب مقدس به خاطر اختلافاتی که در بیان حکم دزدی در خود جای داده است، ضمن اثبات وجود تناقض و اشتباه و اختلاف در آن، الهی بودن و از جانب خدا فرستاده شدنش را نیز زیر سؤال می‌برد.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ عاری بودن از اختلاف و تناقض یکی از استدلالاتی که خداوند برای اثبات الهی بودن قرآن کتاب آسمانی مسلمانان ذکر کرده است: «أَفَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فيهِ اخْتِلافاً كَثيراً [نساء/82] آيا قرآن را مورد بررسی و تدبر قرار نمی‌دهند؟ و اگر از نزد غير خدا مى‏‌بود حتماً اختلاف فراوانى را در آن مى‌‏يافتند». نتیجه این استدلال متقن قرآن این است، هر کتابی که در بخش‌های مختلف خود دچار اختلاف و تناقض‌گویی شد به‌یقین از جانب خدا فرستاده نشده، بلکه ساخته‌ و پرداخته‌ی ذهن و قلم انسان‌ها است. یکی از کتاب‌های آسمانی که بحث الهی بودن یا نبودن آن مطرح است، کتاب مقدس و به‌خصوص بخش عهد عتیق آن یعنی تورات است. حال باید دید که آیا این کتاب ‌می‌تواند از جانب خدا فرستاده‌شده باشد و یا ساخته‌ی افراد مجهول‌الهویه است.

در سفر خروج از کتاب مقدس، در راستای بیان احکام و شریعت قوم یهود و مسیحیت، به بیان حکم و جریمه‌ی دزدی پرداخته شده است. در این کتاب چنین مقررشده است که اگر شخصی چیزی را دزدید و سپس دستگیر شد باید دو برابر آنچه دزدیده است، به عنوان جریمه‌ی آن کار زشت و غیرقانونی خود، پرداخت کند: «اگر کسی پول یا شیئی را پیش شخصی به امانت گذاشت و آن امانت دزدیده شد، اگر دزد دستگیر شود باید دو برابر آنچه را که دزدیده است عوض دهد.»[1] بر اساس این بخش از کتاب مقدس، جریمه‌ی دزدی پرداخت دو برابر شیء دزدید شده به صاحب آن مال است. این در حالی است که در بخش‌ دیگر کتاب مقدس، رقم جریمه بسیار بالاتر از چیزی است که در اینجا ذکرشده است.

در بخشی دیگر از کتاب مقدس به بیان میزان جریمه‌ی دزدی پرداخته‌شده و با اختلافی فاحش نسبت به حکم سفر خروج، جریمه‌ی دزدی هفت برابر جنس دزدیده‌شده، ذکر شده است: «اگر کسی‌ به‌ دلیل‌ گرسنگی‌ دست‌ به‌ دزدی‌ بزند مردم‌ او را سرزنش‌ نمی‌کنند، بااین‌حال‌ وقتی‌ به‌ دام‌ بیفتد باید هفت‌ برابر آنچه‌ که‌ دزدیده‌ است‌ جریمه‌ بدهد، ولو اینکه‌ این‌ کار به‌ قیمت‌ از دست‌ دادن‌ همه‌ی ‌اموالش‌ تمام‌ شود.»[2] بر اساس منطق خداوند در قرآن کریم، با توجه به اختلاف فاحش در بخش‌های مختلف کتاب مقدس که یک نمونه از آن ذکر شد، کتاب مقدس یهودیان و مسیحیان نمی‌تواند از سوی خداوند فرستاده‌ شده باشد و این اختلاف نشان می‌دهد که این کتاب توسط بشری که از خطا مصون نبوده ایجاد و نوشته‌شده است. به‌راستی آیا به کتابی که توسطی شخصی مانند خود ما که مصون از اشتباه نبوده و اتفاقاً اشتباهات زیادی هم مرتکب شده، می‌توان تمسک کرد و به‌وسیله‌ی عمل به دستورات آن، به رسیدن به سعادت دنیوی و اخروی امید‌وار بود؟ راستی یهودیان و مسیحیان کنون بر اساس کدام حکم، دزدان را جریمه می‌کنند؟

پی‌نوشت:

[1]. ترجمه‌‌ی تفسیری کتاب مقدس، خروج 22: 7.
[2]. همان، امثال 6: 30-31.

تولیدی

دیدگاه‌ها

با سلام. من این مطلب را خواندم و بسیار تعجب کردم. امیدوارم شبهه ای که برایم ایجاد شده را جواب دهید. قبل از ادامه باید بگم که من نه مسیحی هستم و نه مسلمان. (به شکلی که همه دنبال میکنند) دین من همان است که خدا در قرآن و انجیل و تورات اشاره کرده. دین وحدت و برادری. دین صلح. و هر سه کتاب را قبول دارم. در اسلام داریم: (فقط کپی و پیست کردم) کفاره افطار عمدی روزه ماه رمضان این است که یک بنده آزاد کند، یا دو ماه روزه بگیرد، یا شصت فقیر را سیر کند، یا به هر کدام یک مدّ (که تقریباً ده سیر است) طعام، یعنی گندم یا آرد یا نان یا خرما و مانند اینها بدهد، و چنانچه اینها برایش ممکن نباشد بنابر احتیاط واجب بین تصدق به هر اندازه که می تواند و استغفار جمع نماید، و اگر امکان تصدق نبود استغفار کند، اگرچه یک مرتبه بکوید «استغفرالله» و احتیاط واجب آن است که هر وقت بتواند کفاره بدهد. و همچنین: امام خمینی (قدس سره)؛ کسی که قضای روزه رمضان را گرفته، اگر وقت قضای روزه او تنگ نباشد می تواند پیش از ظهر روزه ی خود را باطل کند. کسی که قضای روزه رمضان را گرفته، اگر بعد از ظهر عمداً کاری که روزه را باطل می کند انجام دهد، باید به ده فقیر هر کدام یک مد که تقریباً ده سیر ـ معادل 750 گرم ـ است طعام بدهد و اگر نمی تواند بنا بر احتیاط واجب باید سه روز پی در پی روزه بگیرد. پس بنابر این برای یک کار (شکستن روزه) دو حکم وجود دارد (با منطقی که در این مطلب استفاده شد) و این نشان میدهد که اسلام اللهی نیست. مشکل اینجاست که مورد اولی را که اشاره کردید دزدی نیست, بلکه "خیانت در امانت" است و دومی دزدی است. old-testament Exodus 22:7 If a man shall deliver unto his neighbour money or stuff to keep, and it be stolen out of the man's house; if the thief be found, let him pay double. Proverb:6:30: Men do not despise a thief, if he steal to satisfy his soul when he is hungry; Proverb:6:31: But if he be found, he shall restore sevenfold; he shall give all the substance of his house. امیدوارم که من اشتباه کرده باشم. هر روز تا یک هفته این مطلب را چک میکنم تا پاسخ شبهه خود را ببینم. اما اگر من اشتباه نکرده باشم یک پیام دارم: 1. خدا در قرآن گفته که دین نزد خدا اسلام است. هدف از این آیه ایجاد وحدت بین ادیان است. با خواندن مطالب سایت شما, فقط عناد نسبت به مسیحیت دیده میشود. نقل قول از همین صفحه: "به‌راستی آیا به کتابی که توسطی شخصی مانند خود ما که مصون از اشتباه نبوده و اتفاقاً اشتباهات زیادی هم مرتکب شده، می‌توان تمسک کرد و به‌وسیله‌ی عمل به دستورات آن، به رسیدن به سعادت دنیوی و اخروی امید‌وار بود؟" 2. انسان زمانی که میخواهد چیزی را نقد کند (بنده ناقد ادبی هستم و این کار من است, فقط موضوع ها متفاوت است) باید به تمام جزییات دقت کند. نه این که کمی از جزییات را ببیند و بسته به میل و سود خود از آن ها استفاده کند. این کار مثل کار آن افرادی است که اینور و آن ور یک آیه از قران را میزنند و به قرآن ایراد میگیرند! مثلا میگویند قرآن گفته "واضربوهن" یا مثلا میگویند امام علی (ع) گفته "زن ها ناقص العقل اند" که هر دو اشتباه اند! 3. تمامی امام ها (با فرض این که شما شیعه هستید) در طول زندگیشان به ما یاد دادند که به برادران مسیحی و یهودی خود و عقاید آن ها احترام بگذاریم. خواهشمندم جهت اشاعه فرهنگ و سیره اعمه علیه سلام این مورد را در وبسایت خودتان لحاظ کنید. 4. از اکثر مطالب سایت شما لذت میبرم و واقعا ریز نگر هستند! آن هم در مواردی که به بررسی فرقه های نو ظهور میپردازید. که جا دارد از تلاش های شما تشکر کنم.

سلام دوست عزیز از اینکه وقت زیادی برای نوشتن این نظر طولانی صرف کردید، که این خود نشانگر صفت حقیقت جویی در شماست، از شما سپاسگذارم. اما در باره ی حکم اسلامی که بیان کردید اولا ممنون میشدم که سند مطالب ذکر شده هم ارائه می‌دادید و ثانیا همانطور که اشاره کردید حکم اول در مورد شکستن روزه ی واجب بود اما حکم دوم در مورد قضای روزه نه خود روزه. مستحضر هستید که بین حکم یک عمل خاص با حکم قضای آن عمل تفاوت زیادی وجود دارد که در صورت لازم حتما توضیح خواهم داد. اما در مورد اشکالی که نسبت به متن مقاله فرمودید باید بگویم اولا من از ترجمه ی تفسیری کتاب مقدس همان ترجمه ای که خود مسیحیان آن را برای تبلیغ مسیحیت بین مسلمانان به صورت هدیه تقسیم میکنند استفاده کردم و اگر اشکال ترجمه ای هم وجود داشته باشد این موضوع متوجه مسیحیان است نه بنده. در ثانی در متنی که ذکر شده بود سه بار صریحا از کلمه دزدیده شدن استفاده کرده بود«...و آن امانت دزدیده شد، اگر دزد دستگیر شود باید دو برابر آنچه را که دزدیده است عوض دهد» بعید می‌دانم که این مربوط به خیانت در امانت باشد. در این عبارت از شخص سوم یعنی همان دزد نام برده شده نه کسی که شی را به امانت گرفته است. بنابراین این دو حکم در مورد دزدی است. همانگونه که در تفسیر قدیم کتاب مقدس هم در مورد دزدی شخص سوم صحبت شده است« «اگر کسی‌ پول‌ یا اسباب‌ نزد همسایۀ خود امانت‌ گذارد، و از خانۀ آن‌ شخص‌ دزدیده‌ شود،هر گاه‌ دزد پیدا شود، دو چندان‌ رد نماید.» از خانه ی ان شخص دزدیده شود یعنی شخص دیگری ان را بدزدد و اصلا بحث خیانت در امانت نیست. در ضمن اگر به ما قبل و ما بعد این آیه ی کتاب مقدس هم نگاه کنید خواهید دید که کلا بحث بحث دزدی است. در هر صورت اگر باز اصرار میکنید منظور خیانت در امانت است به مسیحیان بگویید که ترجمه های خود را اصلاح کنند. اما در مورد نکته هایی که فرمودید: 1: بعید می دانم که پرسیدن سوال و بررسی یک کتاب عنادگری باشد. خود شما بگویید آیا به کتابی که شخصی همانند من و شما که ممکن است اشتباه کنیم، نوشتیم، می‌توان کتاب مقدس گفت و بی چون و چرا حرف هایش را حجت دانست؟ 2: بنده هم اطلاع دارم که در نقد به همه ی جوانب باید توجه کرد. لذا آنگونه که شما می‌فرمایید ما آیه ی کامل کتاب مقدس را پس از بررسی همه ی جوانب آن در اینجا ذکر می کنیم نه مانند دشمنان اسلام که بعضی رو میگیرند و حتی آیه را کامل ذکر نمیکنند. علاوه بر این ما مسلمانان به این نوع نقد ناقص مسیحیان با رویی باز پاسخ می‌دهیم و اگر شما نقد ما را ناقض می دانید خب توضیح دهید ما هم از بیانات جنابعالی استفاده کنیم. 3. رفتار مسلمانان در طول تاریخ همواره با مسیحیان و یهودیان خوب بوده جز در موارد نادری که مسیحیان و یهودیان علیه اسلام اقدام خاصی بکنند. اکنون هم وضع همین است مسیحیان دست از سر فتنه گری و فرستادن مبلغان مسیحی دست بردارند و کاری به کار مسلمانان نداشته باشند ما هم اسمی از آنها نخواهیم برد. در ضمن اگر به بحث و مناظرات امامان با مسیحیان و یهودیان رجوع کنید خواهید دید که ایشان هم در زمانی که لازم بود از حقانیت خود دفاع کرده و بطلان مسیحیت و یهودیت را اثبات فرموده اند. در پایان بار دیگر از نظری که نوشتید کمال تشکر را دارم.

واقعا متشکرم و بسیار خوشحال شدم که به نظر من پاسخ دادید. واقعا دوست داشتم بدانم که آیا من اشتباه میکنم یا نه. قبل از ادامه لازم میدانم بیان کنم که منظور بدی (توهین یا همچین مواردی) نداشتم و اگر تند صحبت کردم (کمی حس کردم که کلام من از نظر شما خوب نبوده که جا دارد عضر خواهی کنم اگر بد حرف زدم) اینکه ترجمه های فارسی واقعا غلط هستند نکته ای است که من حتی با کشیش ها در میان گذاشته ام. با اندکی دانش انگلیسی شما میتوانید ببینید تمامی ترجمه ها با اکثر (80-90%) متون انگلیسی متفاوت هستند. مانند استفاده از کلمه "خدا" به جای "lord" در این که شما متن آیه را قرار دادید که شکی نیست, و من مثالی زدم که شباهت کمی داشت که شاید در انتخاب مثال اشتباه کردم و عضر میخواهم. اینکه آیا این کتاب توانایی "رستگار" کردن کسی را دارد, من دو مثال که میدانم میزنم, باز اگر اشتباه میکنم خواهش میکنم که اصلاح کنید (من دنبال حقیقت هستم. نه متعصب روی مصیحیت) یک) در زمان اسلام, انجیل شکل امروزی را به خود گرفته بوده و تقریبا میتوان با هم مقایسه کرد. امام حسین (ع) شب اول حادثه کربلا آن هایی را که لایق آن شهادت نبودند را فرستاد که بروند (چراغ ها را خاموش کرد و گفت اگر حق الناس به گردنتان است یا دوست ندارید بجنگید و و و میتوانید بروید) و همه میدانیم که در لشکر امام یک مسیحی وجود داشته. این خود نشان دهنده این است که همین انجیل میتواند یک نفر را هم صف شهدای کربلا که به راستی رستگار شدند برساند. از طرف دیگر گمان کنم استاد مطهری (مطمعن نیستم دقیقا) گفتند که "اگر یک مسیحی به همین انجیل امروزی عمل کند به بهشت میرود" و این دلیل جبهه گیری من نسبت به آن جمله بود. نسبت به متن, این که به انجیل مطالبی افزوده شده (مانند تجاوز داوود به زن همسایه اش) هیچ شکی نیست. و این که مطالبی تغییر کرده (باب سرود های سلیمان, اسم فارسی اش را دقیقا یادم نیست) این هم شکی نیست. هرچه نباشد این کتاب در 1500 سال به دست بیش تر از 1000 کاتب ناشناس نوشته شده. معیار من در راستی آزمایی مطالب انجیل "قرآن" و "ده فرمان" است. اگر مطلبی با این دو منافاتی داشت من دیگر قبولش ندارم. نسبت به این موضوع, دقیقا آن فصل در مورد دزدی حرف میزند و حتی در متن انگلیسی بیان میشود که "if it be stolen from *his* house" که دقیقا برداشت دزدی میشود. این باز نقدی است که من به "مسیحیان" (نه مسیحیت, همان طور که اشتباه یک مسلمان را نباید به پای اسلام نوشت) وارد میکنم. مشکل در نوع ترجمه شدن است (باور میکنید حتی "مسیح پسر خدا" مشکل ترجمه ای است؟ مشکلی که 2000 سال پیش به وجود آمد <ترجمه از لاتین به انگلیسی امروزی> و دیگر کسی جرعت نکرد درستش را بیان کند, دوست داشتید خوشحال میشوم در مورد همین موضوع هم حرف یزنیم) نحوه بیان انجیل همانند شعر است و کمی مطالب شکل متفاوتی میگیرند. خوب, حتی در ترجمه ای که در حتی خود واتیکان خوانده میشود, اینجا بحث بحث دزدی است. حالا باز من به شما این قول را میدهم که ریشه ای تر به این دو آیه و مطالب اطرافش و حتی آیه های دیگر در این زمینه دقت کنم و نتیجه تفکرم را با شما در میان بگذارم. هرچه نباشد ( وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَيْنَهُمْ ) در حال حاضر عدله ای که در مورد ادعای خودم دارم در مقابل عدله شما ضعیف است. و خوشحالم که به من در این موضوع کمک کردید. باز جا دارد که عضر خواهی کنم که اگر با لحن تندی صحبت کردم. و از پاسخگویی شما متشکرم. بی شک اجر شما با خداست. (ببخشید همه متن های من طولانی میشود)

سلام دوست گرامی. از اینکه نوشته‌های بنده را با دقت می خوانید و اشکالات خود را به صورت علمی و عقلگرایانه و به دور از تعصب مطرح می کنید ممنونم. اما در مورد اینکه آیه عمل به انجیل کنونی موجب رستگاری می شود و یا نه دو مثال فرمودید که طبق آن می گویید که با عمل به انجیل هم می توان رستگار شد. 1. مسلمان شدن وهب و در کنار امام حسین (ع) شهید شدن: در باره‌ی این اشکالتان اولا لازم است بدانیم که مسلمان شدن وهب و شهید شدن در رکاب امام حسین(ع)، ربط آنچنانی به انجیل ندارد بلکه اتفاقا به خاطر ناقص بودن انجیل و دین مسیحیت است که وهب با شناخت امام حسین(ع) گمشده‌ی خود که دین حق است را می‌یابد و در این راه جان خود را هم از دست می‌دهد. در ثانی اگر به واسطه‌ی انجیل وهب مسلمان شد چرا پاپ و کشیشان که به یقین بیش از جناب وهب با انجیل انس داشتند مسلمان نشدند؟ 2. نظریه‌ی که نسبت به شهید مطهری دادید هم ناظر به چیز دیگری است. از نظر اسلام تکثر گرایی در دین و حق دانستن چند دین معنا ندارد اما تکثر گرایی و پلورالیست در نجات مورد قبول است. اما این نجات مربوط به مستضعفین مسیحی است. یعنی اگر یک مسیحی روستایی و بی‌سواد که تحت تاثیر القائات مسیحیان، قادر به شناخت دین حق نشد، اگر به همان دین خود عمل کند ولو اینکه زرتشت یهودی و به هر دینی که باشد، به بهشت می‌رود. اما کسی که می توانست تحقیق کند و دین حق را پیدا کند و این کار را نکرد ولو اینکه به تمام احکام تورات و انجیل عمل کند باز بهشتی نخواهد شد. به بحث قاصر و مقصر مراجعه کنید هر کدام احکام خاصی دارند. و اما در مورد اینکه به کتاب مقدس چیز های اضافه شده که دور از شان پیامبران است ما هم در این مورد با شما هم عقیده ایم و بر همین اساس می‌گوییم که اگر اضافه شدن بخشی یقینی در سایر بخش ها هم که یقین نداریم حداقل شک می کنیم که این به دست جاعلان اضافه شده و یا نه و در نتیجه در کل مطالب آن شک پدید می‌آید آیا با فرض مذکور می‌توان چنین کتابی را در کار‌های خود حجت بدانیم کرد؟ اما در مورد اشکال ترجمه‌ای: این اشکال مربوط به خودشان است ما مسلمانان که کتاب مقدس را ترجمه نکردیم خود مسیحیان این کار را کردند. اما همانطور که شما هم فرمودید حتی اگر ما به انجیل انگلیسی رفرنس بدهیم باز کسی می‌آید و می‌گوید که این ترجمه انگلیسی است و اصل کتاب به زبان دیگر است و در ترجمه اشتباه شده است و ...

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.