تهمت به شیعه در باب مهدویت

  • 1395/11/19 - 16:31

مذهب تشیع بر گرفته از اهل بیت پیامبر است و عقائد و تفکرات خود را از حضرات معصومین گرفته اند. از عقاید این مذهب مهدویت است که طبق روایات نبوی، در کتب شیعه و اهل سنت درباره حضرت مهدی(ع) وارد شده است. اما با این وجود از طرف دشمنان شیعه اتهامات فراوانی نسبت به عقائد شیعه و تفکرات آنها بر این مذهب وارد گردیده است.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ شیعه عقاید خود را در موضوع مهدویت، از احادیث و روایات فراوانی که از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) وارد شده و در کتب روایی شیعه و اهل سنت موجود می‌باشد، گرفته است، و از طرف دیگر به این نتیجه مهم می‌رسیم که القاء کننده‌ی این عقیده و فکر به مهدویت، شخص خود پیامبر اکرم بوده است، اما با تمام این وجود باز در این میان اتهامات فراوانی نسبت به این عقیده‌ی شیعه در بسیاری از کتب علمای اهل سنت و جماعت و مستشرقان غربی راه پیدا کرده، که از باب نمونه به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم.

اولین مورد، مهدویت و عقیده یهود:

برخی خواسته‌اند بین عقیده مهدویت شیعه و مهدویت نزد یهودیان ارتباط تنگاتنگ برقرار کنند، تا با این وسیله شیعه را با یهود پیوند دهند، لذا بلافاصله به سراغ شخص موهوم و خیالی به نام عبدالله بن سبأ می‌روند و این در حالی است که این افراد فقط اسمی را شنیده‌اند و بدون این‌که تحقیق و جستجویی داشته باشند، آن را به شیعه می‌چسبانند. یکی از این افراد ابن حزم اندلسی است، او در کتاب خود می‌نویسد: وقتی خبر قتل حضرت علی (علیه السلام) را برای عبدالله بن سبأ بردند، او گفت: اگر مغز سرش را هفتاد بار دیگر برای ما بیاورند، مرگ او را باور نخواهیم کرد، او نمرده و نخواهد مرد، تا این‌که زمین را پر از عدل و داد کند،... و در ادامه سخن خود می‌نویسد: عقیده به مهدویت قبلاً در قوم یهود وجود داشته و عبدالله بن سبأ این تفکر را از اینان گرفته، چرا که آن‌ها معتقدند که یکی از صلحا – نام یکی از نوادگان حضرت نوح پیامبر – را می‌آورد که غایب شده و بعداً ظهور خواهد کرد.[1]
سؤالی که ذیل این سخن از ابن حزم به ذهن می‌رسد این است که، بالاخره عبدالله بن سبأ قائل به خدایی حضرت علی (علیه السلام) بوده یا مهدویت او؟ و یا چگونه است که حضرت هم خدا باشد و هم مهدی؟ و سؤالات دیگر...

دومین مورد، مهدویت و عقیده مسیحیت:

برخی از محققین و مستشرقین غربی تلاش کردند که مهدویت را الهام گرفته از مسیحیت بدانند، با این توضیح که برخی از مسیحیان به رجعت حضرت عیسی (علیه السلام) معتقدند و این همان تفکر اسلامی است، که در منابع شیعه و اهل سنت یافت می‌شود، که در آخر الزمان با ظهور حضرت مهدی (عجل الله فرجه الشریف)، عیسی بن مریم هم خواهد آمد. در حالی‌که اکثریت از جمعیت خودشان او را کشته شده می‌پندارند.[2]

سومین مورد، مهدویت و عقاید ایرانیان:

در میان ایرانیان افراد زیادی بودند که بعداً با اعتقاد نداشتن به مهدویت، مرتد شدند. از جمله‌ی این افراد احمد کسروی است، این نویسنده‌ی معاصر سال‌های نه چندان دور، سعی کرده تا ارتباطی بین عقاید ایرانیان و مهدویت برقرار کند، لذا در نوشته‌های خود می‌گوید: ایرانیان به دو خدا معتقدند، یکی خدای خوبی‌ها که یزدان نام دارد و دیگری خدای بدی‌ها که اهریمن نام دارد. هر دو در روی کره زمین زندگی می‌کنند و ...  تا این‌که پسر زرتشت پیامبر ظهور کند و بر اهریمن پیروز گردد و تمام دنیا را به‌دست یزدان بسپارد...[3] و در جایی دیگر از کتاب خود می‌نویسد: اما درباره مهدی نمی‌دانیم در چه زمان و به‌وسیله چه کسی وضع شده است.[4]
در جواب او باید بگوییم که اگر به‌عنوان یک محقق و نویسنده کمی در تاریخ اسلام، خصوصاً در اوایل آن دقت و تعمق و جستجو می‌کرد، قطعاً به این نتیجه می‌رسید که این کلمه مهدی، اولین بار در زمان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و به‌وسیله خود حضرتش به‌کار برده شد، به طوری‌که در کتب روایی و تفسیری شیعه و اهل سنت روایات و احادیث زیادی ذیل این نام و حرکت وارد شده است و جای هرگونه بحث و... را از بین می‌برد.

چهارمین مورد، اتهام یک عالم سنّی در باب مهدویت به شیعیان:

این نویسنده اهل سنت در کتاب خود می‌نویسد: شیعیان خیال می‌کنند که مهدی در سرداب شهر حلّه و یا در خانه‌های شیعیان بود و در حالی‌که دشمنانش برای دستگیری او اقدام کردند، از نظرها غایب شد و در آخر الزمان ظهور خواهد کرد...[5] در جواب این عالم اهل سنت باید بگوییم که شیعیان معتقد به این نظری که داده‌اید نیستند، بلکه معتقد به آن سردابی هستند که در سامراء بوده نه در شهر حلّه، فلذا مابقی سخنان شما هم بدون تحقیق و بررسی است که جای جواب دادن نیست؛ چرا که در مورد اعتقادات شیعه یا بی‌اطلاع هستید و یا جاهل و نادانید و یا این‌که غرضی دارید تا با آن به مقاصد و خواسته‌های شیطانی و باطل خود برسید، که تمام این موارد حاکی از بی‌انصافی شما نسبت به این جریان می‌باشد.

پی‌نوشت:

[1]. الفصل فی الملل...، ابن حزم اندلسی، دارالمعرفه، بیروت، لبنان، (1406ق)، ج4 ص180.
[2]. تاریخ الامامیه و اسلافهم، موسسه الاعلمی، بیروت، لبنان، چاپ سوم، (1406ق)، ص156.
[3]. تشیع و شیعه، احمد کسروی، انتشارات بنیادی، تهران، ایران، ص35.
[4]. شیعه‌گری، احمد کسروی، انتشارات فروغ جاویدان، تهران ایران، ص28.
[5]. مقدمه ابن خلدون، ابن خلدون، دار احیاء التراث العربی، بیروت، لبنان، (1408ق)، ص199.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.