غلاتی که نامشان از عقائدشان گرفته شده

  • 1395/10/25 - 17:22
اکثر رجالیون و مورخین اسلامی بر این عقیده‌اند که فرقه‌های موجود در کتب تاریخی و رجالی، تحت فرقه‌های دیگر غلات هستند، که به نام پیشوایان خود معرفی شدند، چند صباحی نامی از آنان بر سر زبان‌ها افتاد و مریدانی پیدا کردند و همه محو و نابود شدند، شاهد این ادعا آن است که هیچ‌یک از این فرقه‌ها، باقی نمانده است.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در کتب ملل و نحل، و کتاب‌های رجال و تاریخ، وقتی که اسم رهبر و پیشوای یک فرقه ذکر شود، می‌توانیم درباره‌ی رفتار و عقاید او در همین کتاب‌ها جستجو کنیم و به صحت و سقم آن فرقه و عقاید و افکار منسوب به آن برسیم، و حتی حضور آن فرقه را در مناطق مختلف با تعداد طرفداران و پیروانش را تخمین بزنیم. اما زمانی که فرقه، با عنوان و صفت خاص یا عامی، به‌کار ‌می‌رود و نامی از معتقدان به آن عنوان آورده نشود، نمی‌توانیم درباره وجود آن فرقه، اظهار نظر صریح و قطعی کنیم، لذا به زعم اکثر رجالیون و مورخین متفق‌القولند که اکثر فرقه‌های موجود در کتب تاریخی و رجالی، تحت فرقه‌های دیگر غُلات هستند که به نام رهبرانشان داخل می‌باشند و معرفی شدند که چند صباحی نامی از آنان بر سر زبان‌ها بوده و به‌تدریج محو و نابود شدند، چرا که شاهد این ادعا آن است که در مقاطع زمانی مختلف این‌گونه فرقه‌ها باقی نمانده‌اند. لذا در این نوشتار مختصر اجمالاً و به‌صورت فشرده اسامی این فرقه‌ها را بیان می‌کنیم.
فرقه اثنینیّه: این فرقه معتقدند که محمد و علی (علیهما السلام) هر دو خدا هستند. که خود به دو گروه تقسیم شده‌اند؛ کسانی‌که محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) را مقدم می‌دارند، معروف به میمیّه، و آنانی‌که علی (علیه السلام) را برتر دانسته‌اند، معروف به عینیّه می‌باشند.[1]
فرقه اعضائیان: اینان معتقدند که خدا مانند انسان، صاحب اعضاء و جوارح است. به این گروه مشبّهه هم می‌گویند.[2]
فرقه ازدریّه: که معتقدند که حضرت علی (علیه السلام) خداست، و این علی که چندین سال در دنیا زندگی می‌کرد و پدر امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) بود، نبوده است، بلکه شخصی به نام –علی ازدری- است و آن علی (علیه السلام) که امام است، او فرزندی ندارد و صانع است.[3]
فرقه امریّه: این فرقه معتقدند که حضرت علی (علیه السلام) در امر رسالت با حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) شریک است، برخی این فرقه را با شریکیّه متحد و یکی می‌دانند.[4]
فرقه بدائیه: غُلاتی که بداء را تغییر علم الهی می‌دانند و آن را بر خدا جایز می‌شمارند، در عقاید اینان وارد شده است که خدا بعضی از چیزها را اراده می‌کند، بعد پشیمان می‌شود، مانند خلافت خلفای ثلاثه که از همین موارد است.[5]
فرقه تفویضیّه: تفویض یعنی واگذاری و این گروه معتقدند که خداوند امور عالم را به پیامبر اکرم و حضرت علی (علیه السلام) واگذار کرده و قدرت و اختیار در تدبیر آفرینش را به آنان تفویض کرده.[6]
فرقه تناسخیّه: که این گروه معتقدند که روح پس از جدا شدن از بدنی به بدن دیگر در می‌آید. این عقیده را بسیاری از غُلات به آن معتقدند و فرقه مستقلی به این نام وجود ندارد.[7]
فرقه جعفریه: این گروه معتقدند که امام جعفر صادق (علیه السلام) خداست و او را می‌پرستند و عبادت می‌کردند.[8]
فرقه حلولیّه: این فرقه قائلند که حلول ذات خداوند در افرادی به مانند امامان معصوم (علیهم السلام) یا رهبران فرقه‌های غُلات مانند ابوالخطاب و دیگران ... می‌باشد، که این عقیده هم مشترک در میان فرقه‌های غلات می‌باشد.[9]
فرقه ذبابیّه: ذباب به معنای پشه است و معتقدند که پیامبر اکرم و حضرت علی (علیه السلام) مانند دو پشه به هم شبیه بودند و جبرئیل در تبلیغ وحی اشتباه کرده و وحی را به جای حضرت علی (علیه السلام) بر پیامبر اکرم فرود آورده است.[10]
فرقه ذمامیّه: این گروه از غُلات، جبرئیل را به‌خاطر اشتباهش در امر تبلیغ وحی بر حضرت علی (علیه السلام) مذمت می‌کنند، لذا به آن‌ها – ذمامیّه- می‌گویند.[11]
فرقه ذمیّه: این گروه از پیروان شخصی به نام «علباء بن ذراع دوسی» هستند، و معتقدند که علی (علیه السلام) خدا بوده، و محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) را فرستاد که مردم را به‌سوی او بخواند، اما او مردم را به‌سوی خود فرا خواند، لذا پیامبر را مذمت می‌کنند.[12]
فرقه رجعیّه: اینان قائل به رجعت علی (علیه السلام) و ائمه معصوم هستند، که بانگ آن‌ها صدای رعد و آواز و برق و نور آن‌ها از آتش سم اسب‌های آنان می‌دانند. این عقیده تقریباً در اکثر غلات مشترک است.[13]
فرقه سابّه: که به معنای فحش دهنده است. اینان به ابوبکر و عمر سبّ و فحش می‌دادند. در کتب اهل سنت اولین بار این فحش و سبّ را به عبدالله بن سبأ نسبت دادند که موهوم بودن و عدم وجود این شخص را خود بزرگان اهل سنت قبول کرده و در این سایت مقالاتی ذیل این موضوع وجود دارد.[14] برخی این گروه را با گروه – لاعنیّه - یعنی لعن کنندگان به عثمان، طلحه و زبیر، معاویه، عایشه، ابوموسی اشعری، و دیگران ... یکی می‌دانند.[15]
فرقه سحابیّه: این گروه معتقدند که حضرت علی (علیه السلام) خداست و بر روی ابرهاست و زمانی که ابری را در آسمان ببینند، بر آن سلام می‌کنند و می‌گویند، رعد صدای علی (علیه السلام) و برق هم تازیانه اوست. برخی دیگر درباره سحابیّه این‌طور می‌گویند که چون گاهی حضرت علی (علیه السلام) با عمامه مخصوصی بر پیامبر وارد می‌شد، پیامبر می‌فرمود: جاء علی فی السحاب؛ یعنی علی در حالی‌که عمامه سحاب بر سر اوست آمد، نه این‌که علی (علیه السلام) که در ابرهاست، آمد.[16]
فرقه سلمانیّه: این گروه معتقدند که سلمان فارسی پروردگار است و پیامبر اکرم مردم را به‌سوی او فرا می‌خواند و در همه اعمال خود مذهب مجوس را برگزیده‌اند.[17]
فرقه شریکیّه: این گروه همان امریّه هستند که حضرت علی (علیه السلام) را در رسالت پیامبر اکرم شریک می‌دانند.[18]
فرقه طیاریّه: که منسوب به جعفر طیار هستند، که معتقدند که روح القدس در وجود پیامبر است و بعد انتقال آن به کالبد دیگر امامان معصوم صورت می‌گیرد.[19] شاید این گروه همان فرقه غلات جناحیه باشند، یعنی صاحب دو بال که پیامبر این لقب را به جعفر پس از شهادتش داد.
فرقه علویّه: اینان گروهی بودند که حضرت علی (علیه السلام) را مقام خدایی می‌دادند و رسالت را حق او و متعلق به او می‌دانستند.[20]
فرقه غرابیّه: غراب به معنای کلاغ می‌باشد و معتقد بودند که پیامبر اکرم و حضرت علی (علیه السلام) حتی از دو کلاغ هم به یکدیگر شبیه‌تر هستند و جبرئیل اشتباه کرد و وحی را بر پیامبر اکرم فرود آورد.[21]
فرقه غمامیّه: یا ربیعیه که به معنای ابر و بهار است و معتقدند که خدا در هر بهار، به شکل ابر فرود می‌آید و دنیا را دور می‌زند، این گروه با فرقه سبائیه و سحابیه مشترک هستند.[22]
فرقه مخطّئه: به‌معنای اشتباه و خطا در لغت معنا شده و این گروه اعتقاد دارند به اشتباه فرود آمدن وحی بر پیامبر در حالی‌که باید بر حضرت علی (علیه السلام) نازل می‌شد.[23]
فرقه مخمّسه: اینان همان یاران ابوالخطاب هستند و معتقدند که خداوند، محمد است که در پنج صورت - محمد، علی، فاطمه، حسن، حسین -  ظاهر شده، چهار نفر از پنج نفر حقیقتی ندارند و حقیقت یکی است که همان محمد می‌باشد که خود را به‌صورت بشریّت ظاهر کرده تا مردم به او انس گیرند.[24]
فرقه مشبّهه: اینان قائل به تشبیه خداوند، به انسان و موجودات که دارای جسم می‌باشند، هستند.[25]

پس نتیجه این‌که این فرقه‌ها،
اولاً: مورد تأیید ائمه شیعه نیستند و مورد لعن می‎باشند و به پیروان خود هم دستور بیزاری از اینان را می‌دادند.
ثانیاً: این فرقه‌ها هیچ ارتباطی با شیعه نداشته و مذهب شیعه، خود را از اینان مبرّا می‌داند.
ثالثاً: این شیوه‌ی دشمنان تشیع است، تا با این روش مذهب محکم و منطقی شیعه را بکوبند و آن را آلت دست خود قرار دهند و به امامان معصوم شیعه هجمه وارد کنند. لذا با علم کردن این‌گونه فرقه‌ها با عقاید انحرافی ایشان سعی می‌کنند تا شمع هدایت ائمه معصوم (علیهم السلام) را خاموش کنند، که یقیناً خاموش نخواهد شد.

پی‌نوشت:

[1]. تحفه اثنا عشریه، عبدالعزیز بن ولی الله دهلوی، چاپخانه حسنی، دهلی، هندوستان، (1271ق&، ص13.
[2]. تاریخ شیعه، محمد جواد مشکور، نشر اشراقی، قم، ایران، (1379ش)، ص169-170.
[3]. بیان الادیان، ابوالمعالی، نشر روزنه، تهران، ایران، (1376ش)، ص36.
[4]. خاندان نوبختی، عباس اقبال آشتیانی، مطبعه مجلس، تهران، ایران، ص250.
[5]. الاعتصام، فحمی عرناطی، مطبعه السعاده، قاهره، مصر، ج2 ص219.
[6]. مقالات الاسلامیین، اشعری، دارالنشر، بیروت، لبنان، ص14.
[7]. هفتاد وسه ملت، محمد جواد مشکور، انتشارات عطایی، تهران، ایران، (1335ش)، ص30.
[8]. خطط مقریزی، مقریزی، دارالکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج4 ص304.
[9]. المقالات و الفرق، اشعری، موسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت، لبنان، ص115.
[10]. تاریخ شیعه، محمد جواد مشکور، نشر اشراقی، قم، ایران، (1379ش)، ص175.
[11]. همان، ص175.
[12]. خطط مقریزی، مقریزی، دارالکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج4 ص303.
[13]. تاریخ شیعه، محمد جواد مشکور، دارالنشر، تهران، ایران، ص176.
[14]. خطط مقریزی، مقریزی، دارالکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج4 ص17.
[15]. الفرق المفترقه، عثمان بن عبدالله عراقی حنفی، تور متباسی، آنکارا، ترکیه، تحقیق بشار قوتلو آی، ص20.
[16]. همان، ص30.
[17]. المقالات و الفرق، اشعری، موسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت، لبنان، ص61.
[18]. الفرق المفترقه، عثمان بن عبدالله عراقی حنفی، تور متباسی، آنکارا، ترکیه، تحقیق بشار قوتلوآی، ص30.
[19]. فرهنگ فرق اسلامی، محمد جواد مشکور، نشر آستان قدس رضوی، مشهد، ایران، (1375ش)، ص327.
[20]. تاریخ شیعه، محمد جواد مشکور، نشر اشراقی، قم، ایران، (1379ش)، ص178.
[21]. الاعتصام، فحمی عرناطی، مطبعه السعاده، قاهره، مصر، ج2 ص219.
[22]. الفصل فی الملل...، ابن حزم، مکتبه الخانجی، قاهره، مصر، ج4 ص180.
[23]. خاندان نوبختی، عباس اقبال آشتیانی، مطبعه مجلس، تهران، ایران، ص263.
[24]. المقالات و الفرق، اشعری، موسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت، لبنان، ص56.
[25]. تاریخ شیعه، محمد جواد مشکور، نشر اشراقی، قم، ایران، (1379ش)، ص183.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.