عدم تنافی ساخت گنبد طلا با وجود فقیر

  • 1395/10/06 - 20:21
دشمنان اسلام روز به روز دنبال شبهه پراکنی در مبان شیعیان هستند و قصد تخریب اذهان و اعتقادات مردم را دارند و با به وجود آوردن شبهه‌هایی ساختگی، اذهان را تشویش کرده و با این کار قصد از بین بردن و نابود ساختن آثار اسلام ناب محمدی را دارند. اما آن‌ها نمی‌دانند که این افراد همیشه بیدارند و هرگز زیر بار این اشتباهات نمی‌روند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در حرم یکی از ائمه، ناگهان صحبت‌های آهسته‌ی مردی، توجه من را جلب کرد، با گوش دادن به حرف‌هایش فهمیدم، ناله می‌زند و زیر لب با خودش می‌گفت من ندارم و آن قدر فقیرم که روی رفتن به خانه را ندارم، آن وقت ساختن چنین بارگاهی مهم‌تر از من فقیر است؟ آیا گنبد و بارگاه طلاکاری شده درست است، در حالی‌که فقیر وجود دارد؟ آری! این پرسشی بسیار مبهم است، که در اذهان عمومی پیوند خورده و خیلی‌ها این سوال را زیر لب تکرار می‌کنند. دشمنان کمین کرده، منتظر چنین لحظاتی هستند که این افراد را که به‌خاطر تنگ‌دستی بسیار این سؤال‌ها به ذهنشان می‌آید را در زمانی به‌سوی خود کشانده و با انحراف بسیار در اذهان آن‌ها، آنان را از دینشان روی‌گردان کنند. این وهابی‌ها هستند که با شبهه پراکنی در اذهان دیگران، قصد تخریب ارزش و جایگاه اسلام و بندگان مخلص این دین را دارند. با پاسخی روشن در این مقاله این شبهه را روشن می‌کنیم:

چند نکته در پاسخ این مطلب باید مورد توجه قرار گیرد:
1. بین مردم و عرف این حقیقت وجود دارد، که در مقابل تلاش و ایثارگری پیامبران، اولیا و شهدا که برای تعالی و پیشرفت جامعه بوده است، باید از آنان قدردانی شود و نام و رشادت‌های آنان و هم‌چنین الگو بودن آنان برای نسل‌های بعد، حفظ شود. آثار باقی مانده از جمله قبور آنان مورد احترام قرار گیرد و برای نشان دادن تفاوت آنان با دیگر افراد قبورشان را با گنبد و آب طلا و یا نشانه دیگری که مورد تمایل و محبت انسان‌ها قرار دارد، مزین می‌کنند. از این‌رو گاهی برای یک سرباز گم‌نام اماکن خاصی را بنا می‌کنند، تا از فداکاری او تجلیل شود و این کار عقلاً پسندیده است، و خداوند متعال از آن جلوگیری نکرده است، بلکه از برخی آیات قرآن می‌توان برای قائل شدن به این مقام در مورد چنین اشخاص بزرگی، استفاده کرد:  خداوند می‌فرماید: «وَ مَنْ يُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ.[حج/32] هرکس شعائر الهی را بزرگ دارد، این کار نشانه‌ی تقوای دل‌های آن‌ها است.» و هم‌چنین در آیه‌ای دیگر: «قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى.[شورا/23] ای پیامبر! بگو من هیچ پاداشى از شما بر رسالتم  درخواست نمى‌كنم، جز دوست ‏داشتن اهل بیتم.»
2. آن‌چه که مورد محبت انسان قرار دارد، بر چند قسم است:
الف: محبت مادی، برخی از اشیاء در زندگی انسان‌ها مفید و ارزشمند است و ارزشی بالا دارد، با این‌وجود انسان به آن محبت می‌ورزد و حاضر است، برای به‌وجود آوردن آن فداکاری کند؛ نظیر اموال دنیا که طلا و نقره از تمامی آن‌ها ارزش بیشتری دارد.
ب: محبت معنوی: برخی از امور، به‌خاطر آن انسان را کمک‌رسانی کرده و او را از نیستی در آورده و تمام امکانات و ابزار رشد و کمال را در اختیار او قرار داده است، به آن‌ها محبت دارد و عشق می‌ورزد. نظیر ذات اقدس الهی و یا افرادی که از جانب خدای بزرگ مأموریت یافته‌اند، تمام وجود خود را در مسیر هدایت و رشد انسان وقف کنند و او را به سعادت برسانند. بدین جهت خداوند محبت این افراد را بر انسان واجب کرده است.
در قرآن پاداش 23 سال رنج و تلاش و تحمل سختی‌های پیامبر اکرم را، محبت به اهل بیت آن حضرت قرار داده است، اما مصداق محبت و چگونگی آن را به خود انسان واگذار کرده است، زیرا محبت، آثار و نشانه‌هایی دارد؛ مانند:
1. پیروی در گفتار، کردار، رفتار و الگو برداری از آنان؛
2. حفظ و نگهداری آثار باقی‌مانده و آن‎چه مربوط به این افراد می‌باشد؛
3. احترام و تعظیم، ایثار مال و جان در راه محبوبی که مورد رضای خدا قرار گرفته است، بهترین نشانه و علامت محبت است.
4. برخی از اشیا محبوب انسان است، چون از او جدا نمی‌شود، اما برخی دیگر دوره‌ای است و از انسان گرفته می‌شود. بدیهی است که باید انسان در راهی سرمایه‌گذاری کند، که از او گرفته نشود. محبت به امور دنیوی مقدمه برای رسیدن به محبت معنوی است؛ از این‌رو خداوند، صدقه، زکات، خمس و انفاق را قرار داده است، تا انسان با انفاق در راه خدا، به کمالات برسد. هزینه کردن بهترین محبوب مادی در مسیر محبوب معنوی، امری مطلوب و پسندیده است.
از این‌رو هر اندازه انسان برای محبوبیت اهل بیت که از انسان جدا نمی‌شود، انفاق کند، ارزش دارد.
5. طلا و نقره سرمایه اصلی یک مملکت است و به‌کار گرفتن آن در حرم ائمه و بزرگان افزون بر آثاری که یادآور شد، سرمایه و ارزش آن محفوظ است و از سویی ایجاد مکان‌هایی مناسب، زیبا و جذاب برای حضور انسان‌هایی که به مادیات و دنیا انس گرفته‌اند، برای عبادت و یاد خدا از دستورهای اسلام است و دیگر این‌که این مکان‌های مقدس امن‌ترین مکان‌های دنیا بر روی زمین هستند و صرفاً مانند یک بانک می‌مانند.
بنابراین با ذکر این مباحث، مشروعیت و رجحان گنبد و طلاکاری و احترام ویژه برای بزرگان را ثابت می‌کند.
از این‌رو فقهای اهل سنت نیز طلاکاری و زینت قرآن را جایز می‌دانند، هم‌چنین برخی از فقهای حنفی و شافعی زینت و طلاکاری مساجد را در راستای تعظیم شعائر الهی و عزت دین جایز دانسته‌اند.
کتاب الموسوعة الکویتیة که دیدگاه‌های فقهای مذاهب اهل سنت را بیان کرده است، در این‌باره می‌نویسد: «درباره زینت دادن قرآن کریم به طلا: جمهور فقهای اهل سنت، زینت کردن قرآن به طلا و نقره و غیر آن را جایز می‌دانند، زیرا موجب تعظیم قرآن و عزت دین می‌شود.»[1]
اما درباره طلاکاری مساجد برخی از فقهای شافعی و حنفی، زینت مساجد را به طلا و نقوش مستحب می‌دانند، زیرا احیای شعائر الهی و تعظیم مسجد به‌شمار می‌آید.[2]

پی‌نوشت:

[1]. الموسوعة الفقهیة الکویتیة، ج 23، ص 217. «جواز زخرفه المصاحف بالذهب و الفضه و غیرهما تعظیما للقرآن و اعزازا للدین» جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[2]. حاشیه ابن عابدین، ج 1، ص 442، ج 5  ص247 و ج 1، ص 376. «لا بأس بزخرفه المسجد او نقشه بجص او ماء ذهب او نحو هما من الاشیاء الثمینة ما لم یکن فی المحراب او جدار القبله لانه یشغل قلب المصلی»

برچسب‌ها: 
تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.