پیروی از راه صحیح سنت

  • 1395/07/14 - 10:35
در برخی موارد برای تحریم گریه به این روایت از عایشه استناد می‌شود یا این مضمون که گفته شده گریه و اشک برای مرده درست نیست و خلیفه‌ی دوم در روایتی، زنان را از این عمل نفی می‌کرد و با آنها به تندی برخورد می‌کرد؛ اما از طرف دیگر تضاد این سخنان با داستان مرگ عثمان و گریه پیامبر اکرم (ص) بر فوت بستگانشان آشکار می‌شود.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در برخی موارد برای تحریم گریه به این روایت از عایشه استناد می‌شود که گفت: «با رسیدن خبر شهادت جعفر بن ابی‌طالب، زید بن حارثه و عبدالله بن رواحه، آثار حزن و اندوه در سیمای پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نمایان شد. من از گوشه‌ای او را که نشسته بود، نظاره می‌کردم. در آن حال مردی به حضور ایشان رسید و گفت: ای رسول خدا! زنان بر جعفر گریه می‌کنند! پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در واکنش به او فرمود: برگرد و آنان را ساکت ساز و اگر آرام نشدند، خاک بر دهانشان کن!.»[1]
اما چگونه با وجود روایاتی که نه‌تنها مبنی بر عدم نهی رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) از گریه نبوده، بلکه خود ایشان بارها گریه کننده بوده‌اند، می‌توان از این امر جلوگیری کرد؟ این سوالی است که باعث تناقض گویی‌‎هایی می‌شود، که قابل جمع با یکدیگر نیستند.
حال به چند نمونه از این روایات اشاره می‌کنیم، که پیامبر هیچ‌گاه ناهی از این امر نبوده است.
1. گریه بر عبدالمطلب:  پس از درگذشت حضرت عبدالمطلب، حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) بر جد عزیزش گریست؛ ام ایمن می‌گوید: «أَنا رأیت رسول اللَّه یمشى تحت سریره و هو یبكى.[2] من پیامبر را دیدم كه در پى جنازه عبدالمطلب راه می‌رفت، در حالی‌كه می‌گریست.»
2. گریه بر ابوطالب: درگذشت حضرت ابوطالب، عموى با ایمان و حامى عزیز پیامبر، نیز بر آن حضرت بسیار گران آمد، حضرت على (علیه السلام) می‌فرماید: «چون خبر رحلت پدرم ابوطالب را به پیامبر دادم، ایشان گریست و آن‌گاه فرمود: «اذهب فاغسله و كفّنه و واره غفرالله له و رحمه.[3] او را غسل دهید و كفن كنید و به خاك بسپارید، خداوند او را بیامرزد و مورد رحمت خویش قرار دهد.»
3. گریه بر حمزه: حمزه فرزند عبدالمطلب، از چهره‏هاى برجسته و قهرمان اسلام بود، كه در نبرد احد به شهادت رسید. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در شهادت عموى خویش بسیار غمگین شد و او را سیدالشهداء نامید و در فراقش گریست؛ در روایت چنین آمده است: «لمّا رأى النبى حمزة قتیلا، بكى فلمّا راى ما مثّل به شهق.[4] پیامبر چون پیكر خونین حمزه را یافت، گریست و چون از مثله كردن او آگاهى یافت، با صداى بلند گریه سر داد.»
4. روزى رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در تشییع جنازه یكى از مسلمانان حضور یافتند و عمر نیز به همراه ایشان حركت كرد. عمر تا صداى گریه زنان را شنید، برآشفت و آنان را از گریستن نهى كرد! رسول خدا رو به عمر كرده، چنین فرمود: «یا عمر! دعهُنَّ ، فان العین دامعة و النفس مصابة و العهد قریب.[5] اى عمر! كارى به آنان نداشته باش، بگذار بگریند، همانا كه چشم گریان است و نفس مصیبت زده است و پیوند با تازه درگذشته بسیار نزدیك.»
و از همه جالب‌تر در سیره مسلمین صدر اسلام، گریه‌ی یک‌ساله مردم برای عثمان بود که آمده است: «نصب معاویة القمیص على منبر دمشق و الأصابع معلقة فیه و آلى رجال من اهل الشام لا یأتون النساء، و لا یمسّون الغُسل الامن حلُم، و لا ینامون على فراش، حتى یقتلوا قتلة عثمان او تفنى ارواحهم، و بكوه سنة.[6] معاویه پیراهن عثمان و بعضى از انگشتان قطع شده او را بر فراز منبر آویزان كرد، و عده‌اى از شامیان سوگند یاد كردند، كه به بستر استراحت و خواب نروند، و با همسران خود مقاربت نكنند، تا این‌كه قاتلان عثمان را به قتل برسانند، یا این‌كه كشته شوند، و یك‌سال براى او گریستند.»
حال با وجود چنین شواهدی چگونه ممکن است، که اشک و گریه برای مردگان جایز نباشد؟ آیا با این‌که اشک و اندوه برای افرادی عادی جایز است، برای امام مسلمین، فرزند پیامبر اسلام که تمام زندگی خود را فدای اسلام کرد، اشک واندوه جایز نیست؟

پی‌نوشت:

[1]. استناد اهل‌سنت به روایاتی بر تحریم گریه
[2]. تذكرة الخواص ، ابن جوزی، الشریف الرضی، قم، ص 18.
[3]. الطبقات الكبرى، ابن سعد، دارالکتب العلمیه، بیروت، ج 1 ، ص99.
[4]. السیرة الحلبیة ، حلبی، دارالکتب العلمیه، ج 2 ، ص 335.
[5]. مستدرك حاكم، حاکم نیشابوری، باب الجنائز، ج 1، ص 381.
[6]. مسند ابن حنبل، ج 3، ص 450، ح 9737.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.