اشکالات کتاب بخاری

  • 1395/05/30 - 13:34
در انتساب کتاب بخاری به نویسنده آن به شکل‌های مختلف تردید صورت گرفته و باعث کاهش اعتبار آن گردیده؛ با چنین وضعیتی لازم می‌آید معتقدان به این کتاب با نگاهی ویژه، این کتاب را مورد تجدید نظر و تحقیق مجدد قرار داده و به راحتی سر تسلیم در برابر آن فرود نیاورند. از سوی دیگر علمای اهل سنّت در انتساب کتاب بخاری تشکیک نموده‌اند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در انتساب کتاب بخاری به نویسنده آن به شکل‌های مختلف شک و تردید صورت گرفته و باعث کاهش شدید اعتبار و جایگاه آن گردیده؛ با چنین وضعیتی لازم می‌آید، معتقدان به این کتاب با نگاهی ویژه، این کتاب را مورد تجدید نظر و تحقیق مجدد قرار داده و به‌راحتی سر تسلیم در برابر آن فرود نیاورند.

برخی از علمای اهل سنّت به این شکل در انتساب کتاب بخاری تشکیک نموده‌اند که بخاری با دادن رشوه به پسر علی بن مدینی در غیاب پدرش، کتاب «علل» را از او گرفته و از آن نسخه‌برداری کرده و به نام خود منتشر کرده است؛ گرچه ابن حجر پس از نقل این مطلب کوشیده تا آن را تضعیف کند، ولی مشخص می‌گردد چنین ذهنیتی وجود داشته که وی ابتدا آن را طرح و سپس در صدد ردّ آن برآمده: «علی بن مدینی کتاب «العلل» را تالیف نمود و نسبت به آن بخل می‌ورزید؛ تا این‌که روزی بخاری در غیاب وی سراغ فرزند او آمد و با تطمیع او به پول، کتاب را از او گرفت تا در آن نظری بیاندازد؛ در این فرصت کتاب را جهت نسخه‌برداری به نسخه‌برداران سپرد و سپس به فرزند علی بن مدینی برگرداند. هنگامی‌که علی بن مدینی بازگشت از پاسخ‌هایی که بخاری به پرسش‌های وی می‌داد، فهمید که کتاب او به سرقت رفته است. او از همین غصه دق کرد و پس از مدتی مرد.»[1]

با توجه به‌وجود نام برخی شاگردان بخاری در سند برخی روایات این کتاب، احتمال نوشته شدن برخی قسمت‌های آن توسط شاگردان وی، یا دیگران وجود دارد. نقل روایت، معمولاً بدین شکل است که استاد یا شیخ، روایتی را برای شاگرد و یا شاگردان خود نقل می‌کند و آن‌ها نیز نام شیخ خود را در سلسله سند ذکر می‌‌کنند و به همین منوال بالا می‌روند؛ مثلاً هنگامی‌که شاگرد بخاری، روایتی را از استاد خود شنید می‌گوید: «حدّثنی البخاری، عن فلان عن فلان ... عن رسول الله.»
حال، یکی از شاگردان بخاری شخصی است به نام «فربری»[2] اما با کمال تعجب در برخی جاهای کتاب بخاری نام وی را در سند روایات بخاری می‌بینیم. چگونه بخاری در سند روایات خود نام شاگرد خود را آورده است؟ مگر ممکن است که شاگرد وی برای او روایت کرده باشد؟ اگر چنین باشد که دیگر او شاگرد بخاری نیست، بلکه او شیخ و استاد بخاری در نقل روایت می‌شود.
به‌عنوان نمونه در برخی روایات بخاری می‌بینیم بخاری می‌گوید: «قال الفربریّ قال ابوجعفر بن أبی حاتم قال أبوعبدالله.»[3] و یا این مورد: «عن أبی هریرة عن النبیّ مثله إلّا النّهبة، قال الفربریّ وجدت بخطّ أبی جعفر قال أبوعبدالله تفسیره أن ینزع منه یرید الإیمان.»[4] و یا مورد زیر: «قال الفربریّ قال أبوجعفر حدّثنا أبا عبدالله فقال سمعت أبا أحمد بن عاصم.»[5] و هم‌چنین در این مورد همان مشکل، (وجود فربری در سند) مشاهده می‌شود: «قال الفربریّ حدّثنا عبّاس قال حدّثنا قتیبة حدّثنا جریر عن هشام نحوه»[6] مشکل دیگر این سند این است که خود بخاری این روایت را نقل نکرده، بلکه از اضافات فربری در کتاب بخاری است؛ فربری می‌گوید من این روایت را بدون واسطه از عباس، (استاد بخاری) شنیده‌ام، و نمی‌گوید از بخاری شنیدم. چه‌طور نام فربری بدون این‌که روایت را از بخاری نقل کرده باشد، در صحیح بخاری آمده؟ آیا او هم در نوشتن کتاب با بخاری شریک بوده، یا این‌که برخی از روایات را فربری و برخی را بخاری شنیده و این در حقیقت همان می‌شود که بگوییم این کتاب از بخاری نیست.

پی‌نوشت:

[1]. تهذیب التهذیب، ابن حجر عسقلانی، دارالفکر، بیروت، ج 9، ص 46.
[2]. عمدة القاری، شرح صحیح البخاری، بدر الدین عینی، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، ج 2، ص 132.
[3]. صحیح بخاری، بخاری، دار ابن کثیر، بیروت، ج 2، ص 114.
[4]. همان، ج 2، ص 131.
[5]. همان، ج 5، ص 6130.
[6]. همان، ج 1، ص 50.

تولیدی

دیدگاه‌ها

سلام و خسته نباشید. با ایرادات به حقی که در مقالات قبلی سایت از کتاب ناصحیج بخاری گفته شد دیگر مهم که کتاب را چه کسی نوشته و چه کسی نسخه برداری کرده، اصل کتاب پر است از ایرادات بسیار مهم، دیگر مهم نیست نویسنده اصلی چه کسی است.

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.