معرفی کتاب، تاراج بزرگ؛ آمریکا و غارت میراث فرهنگی ایران

  • 1395/05/12 - 19:21
این کتاب به استناد بایگانی وزارت امور خارجه آمریکا بخش دیگری از روابط ایران و آمریکا طی سال های 1304 تا 1320 را نشان می دهد؛ روابطی «فرهنگی و علمی» در عرصه تحقیقات باستان شناسی. ظاهراً فرهنگ و علم و تحقیق و پژوهشهای باستان شناسی، در جهان مدرن، باید کاملاً از سیاست مستقل باشد و شرافت و پاکدامنی علمی باید مانع از نفوذ «گفتمان تاراج» در اندیشه و عمل «دانشمندان» و «باستان شناسان» و «علاقه مندان به هنر ایرانی» شود. اما ...

پايگاه جامع فرق، اديان و مذاهب_ مطالعات شرق شناسی در سال 1312 م، با شکل گیری کرسی تدریس زبان‌های شرقی در دانشگاه های اروپایی آغاز شد. این مطالعات با رونق سفرنامه نویسی در پی عصر اکتشافات تداوم یافت و از ربع آخر قرن هجدهم برمبنای گفتمان مدرنیته به صورت یک رشته مطالعات علمی درآمد.از آن جائی که در این گفتمان دانش و قدرت در پیوند باهم معنا و مفهوم می یافتند،قدرت های امپریالیستی به تدریج از دانش حاصل از مطالعات شرق شناسی برای نفوذ،تسلط و غارت منابع طبیعی و فرهنگی ممالک تحت استعماره بهره برداری کردند.
«محمد قلی مجد»،استاد بازنشسته دانشگاه پنسیلوانیا، در این کتاب به استناد بایگانی وزارت امور خارجه آمریکا بخش دیگری از روابط ایران و آمریکا طی سال های 1304 تا 1320 را نشان می دهد؛ روابطی «فرهنگی و علمی» در عرصه تحقیقات باستان شناسی. ظاهراً فرهنگ و علم و تحقیق و پژوهشهای باستان شناسی، در جهان مدرن، باید کاملاً از سیاست مستقل باشد و شرافت و پاکدامنی علمی باید مانع از نفوذ «گفتمان تاراج» در اندیشه و عمل «دانشمندان» و «باستان شناسان» و «علاقه مندان به هنر ایرانی» شود. اما اسناد نشان می دهد که قوس نزولی در عرصه روابط فرهنگی و علمی نیز عیناً تکرار می شود. در روند سیر قوس نزولی، اپهام پوپ و هرتسفلد و گدار و اشمیت و بریستدها و... و مؤسسه شرق شناسی و دانشگاه شیکاگو و... در عالم فرهنگ و پژوهش و باستان شناسی همانطور رفتار می کنند که سیاستمداران و مأموران وزارت خارجه و سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا. عجیب است که نقطه پایانی این قوس نزولی روابط فرهنگی و علمی نیز به «تاراج» ختم می شود؛ و در قالب همین «گفتمان تاراج» است که دانشگاه شیکاگو هفتاد سال است که 30000 قطعه لوح گلی کشف شده در تخت جمشید را که سند افتخار ملت ایران است به بهانه پژوهش و رمزگشایی از نوشته های الواح باستانی ایران از ایران خارج کرده و به عنوان امانت نزد خود نگه داشته و امروز با خیانت در امانت این الواح را نیز غصب کرده و از پس دادن آن به صاحب اصلی اش خودداری می کند؛ همانطور که دولت آمریکا اموال ملت ایران را پس نمی دهد. مگر دانشگاه شیکاگو، مؤسسه ای خصوصی و علمی و مستقل از دولت آمریکا نیست؟
این کتاب نه فقط برای اهل تحقیق و تاریخ و علاقه مندان به باستان شناسی و سرگذشت گنجینه های هنری ایران سخت جالب توجه است، بلکه برای درک درست رفتار دیپلماتهای آمریکایی و نحوه تعامل آنها با مردم مشرق زمین، و فهم «رابطه گرگ و میش» به کار اهل دیپلماسی و کارکنان وزارت خارجه نیز می آید؛ وقتی رابطه، «رابطه گرگ و میش» و «ارباب و رعیت» باشد، همه چیز از آنِ «ارباب» است؛ از نفت و منابع دیگر گرفته تا مزیتهای استراتژیک و ژئوپلیتیک و تا گنجینه میراث باستانی چند هزار ساله یک ملت.
متن حاضر ترجمه ای از پژوهش دکتر محمدقلی مجد محقق ایرانی مقیم آمریکا است که با عنوان:
.The Great American Plunder of Persia's "Antiquities, 1925-1941
در سال 2003 منتشر شده است. طبق اسناد دولتی آمریکا «افرادی مانند پرفسور پوپ در کار سرقت عتیقه جات از امامزاده‌ها و مساجد ایران و فروش آنها به موزه‌های آمریکایی بودند. طبق این اسناد، اشیایی که برای نمایش در نمایشگاه هنر ایران، که در سال 1931 در لندن برگزار شد، به خارج انتقال یافت هیچ گاه به ایران بازگردانیده نشدند. اسناد آمریکایی نشان می‌دهند که محمدعلی فروغی (ذکاءالملک) و پسرش محسن فروغی نماینده و کارگزار پرفسور پوپ در ایران بودند و به کار سرقت و قاچاق آثار باستانی اشتغال داشتند.»[1]
بر اساس اسناد این کتاب: «بدون هیچ تردید، دولت ایران می تواند در دادگاه های ایالات متحده آمریکا اقامه دعوی کند و خواستار استرداد اشیاء و عتیقه جاتی شود که به سرقت رفته و به طور غیرقانونی از ایران خارج شده است.»[2]
دکتر محمدقلی مجد برای تدوین و انتشار این اثر با مشکلات زیادی مواجه شده است. «برای انتشار این کتاب نیز با دشواریهای فراوان مواجه شدم. کتاب را اول به انتشارات دانشگاه فلوریدا، که ناشر دو کتاب قبلی ام بود، عرضه کردم. آنها پرفسور براین اسپونر[3]، استاد دانشگاه پنسیلوانیا را برای بررسی کتاب تعیین کردند؛ یعنی همان دانشگاهی که در کتاب من متهم بود به غارت میراث فرهنگی ایران.واکنش پرفسور اسپونر بسیار خصمانه بود. او با اشاره به «تعارض علایق» خود و من، از ارایه هرگونه گزارش کتبی درباره کتاب امتناع کرد و تنها اظهارنظر شفاهی نمود. در زمانی که وی در کار خرابکاری و سمپاشی بر ضد کتاب بود، من ترجیح دادم آن را از انتشارات دانشگاه فلوریدا پس بگیرم؛ به این ترتیب، چند ماه تلف شد. باید بگویم که شیوه پرفسور اسپونر شبیه شیوه پرفسور رینگر بود. هر دو حاضر نشدند به طور کتبی درباره کتابهایم اظهارنظر کنند و هر دو می ترسیدند که سند مکتوبی از خود به جا بگذارند. با توجه به چنین روشی، انسان به شک می افتد که نکند تلاش هماهنگ و سازمان یافته ای برای سانسور و بایکوت کتاب‌های مغایر با دیدگاه های خاصی در جریان باشد.
بعد از انتشارات دانشگاه فلوریدا، به سراغ ناشرانی رفتم که کتابهایی درباره غارت آثار باستانی مصر و عراق منتشر کرده بودند؛ مثلاً انتشارات دانشگاه کالیفرنیا و انتشارات دانشگاه تگزاس؛ ولی هیچ کدام حاضر نشدند کتاب من را حتی برای بررسی تحویل بگیرند. من متحیر بودم که چرا چنین می کنند. حتی سعی کردم که کتاب را به وسیله انتشارات مزدا [مستقر در آمریکا] منتشر کنم. کتاب را چند ماه نگه داشتند و بعد رد کردند. جالب است بدانید که همین انتشارات مزدا کتابی درباره پرفسور پوپ چاپ کرده و در آن از وی چهره یک فرشته معصوم و نوع دوست ساخته است و...»[4] پس از یک سال تلاش، بالاخره ناشری کتاب را چاپ می کند.
پژوهش حاضر تحلیل مستندی از تارج سرمایه و میراث کهن سرزمین ایران است و می تواند دست مایه پژوهشهای بیشتری در این موضوع قرار گیرد و زوایای دیگری از این یغما را آشکار نماید. 

مشخصات کتاب:
سرشناسه : مجد، محمدقلی، 1325 -
عنوان و نام پدیدآور : تاراج بزرگ آمریکا و غارت میراث فرهنگی ایران (1941 - 1925م/ 1320- 1304 ش)/محمدقلی مجد؛ مترجمین مصطفی امیری، گ - مرادی؛ ویراستار علی اکبر رنجبر کرمانی.
مشخصات نشر : تهران: موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1388.
مشخصات ظاهری : 402، [29] ص. تصویر
شابک : 40000 ریال: 978-964-5645-98-2
وضعیت فهرست نویسی : فاپا
یادداشت : عنوان اصلی the great american plunder of persia antiquities,1925-1941,C2003
یادداشت : نمایه.
موضوع : موزه ها و مجموعه های باستان شناسی-- ایالات متحده
موضوع : دزدی آثار تاریخی-- ایران
موضوع : دزدی آثار تاریخی-- ایالات متحده
موضوع : ایران -- حفاریها (باستان شناسی)
موضوع : ایران -- آثار تاریخی
شناسه افزوده : امیری، مصطفی، 1337 -، مترجم
شناسه افزوده : مرادی، گلاره، مترجم
شناسه افزوده : رنجبر، علی اکبر، 1337 - ، ویراستار
شناسه افزوده : موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی
رده بندی کنگره : DSR44/م26ت2 1388
رده بندی دیویی : 955/0043
شماره کتابشناسی ملی : 1694948

پی‌نوشت:

[1]. فصل نامه مطالعات تاریخ معاصر ایران، سال هفتم، شماره 25، بهار 82 ، ص 198.
[2]. همان.
[3]. Brian Spooner.
[4]. فصل نامه مطالعات تاریخ معاصر ایران، سال هفتم، شماره 25، بهار 82 ، ص 199.

تولیدی

دیدگاه‌ها

در طول تاریخ ایران هیچ غارتگر مهاجمی به اندازه عرب ایران را غارت نکرد و به ویرانی نکشید.

آنچنان می گویید غارتگر ، گویا نعوذ بالله افرادی مثل عماریاسر ، ابن مسعود ، سلمان فارسی(با آن مقام بالای معنوی) و... که ایران را از دست ساسانیان نجات دادند ، مانند چنگیز خان مغول رفتار کرده اند.

خب برو تاریخ بخوان که بفهمی در یورش عرب ها به ایران این قوم غارتگر از تیسپون و سایر شهرهای ایران چه چیزهایی را غارت کردند.برو تاریخ بخوان تا بفهمی بنی امیه و بنی عباس غاصب چه غارتگری هایی انجام دادند.

اول:فتح ایران توسط مسلمین حدود سال 16 هجری بوده است و تسلظ بنی امیه از دهه 50 هجری به بعد پس از شهادت امام علی کامل شد که انحراف بزرگ از اسلام شروع شد. دوم: درفتح ایران توسط مسلمین(سال 16) غارتگری مردم در شهرها رخ نداده است و اگر مطالبی نوشته می شود سند درستی ندارد. سرکوب شورشها و کشتار مردم مربوط به بنی امیه و بنی عباس است که در عمل با اسلام مخالف بودند. فتح ماوراء النهر هم در حدود سال 92 هجری رخ داد در حکومت ولید بن عبدالملک اموی.

فتح نه بلکه اشغال ایران

نویسنده گفته امریکا آثار باستانی ایران رو غارت کرده بعد یه عده عصبانی شدن از این حرف... اینهایی که از محکومیت امریکا ناراحت میشن اسمشون رو باید چی گذاشت؟ وطن فروش ؟ ناموس فروش ؟ بی غیرت ؟ امریکاپرست ؟ کدخداپرست ؟ بنی امیه محکوم هست ولی واقعا نمیدونم چرا این افراد ازمحکومیت امریکا ناراحت شدن ؟؟؟؟؟؟

مرگ بر بیگانه و بیگانه پرست.بیگانه چه یونانی و مقدونی باشد و چه عرب و مغول و چه انگلیسی و آمریکایی و روسی و.... از جمله غارت هایی که عرب در ایران انجام داد و اتفاقا در همان حمله وحشیانه صورت گرفت غارت تیسپون بود. به نظر من بیگانه پرست که به آن اشاره کردم هم وطن فروش است و هم ناموس فروش.همین الان هم خیلی از آقاها و حاج آقا ها و آقا زاده در قاچاق عتیقه دست دارند.در ایران هیچ تپه تاریخی و بنا و حتی کمتر امامزاده ای نیست که مورد دستبرد قرار نگرفته باشد.اکثر این اشیا هم به دبی و اسراییل و آمریکا و اروپا می روند.لعنت بر پدر و مادر هر چه دزد آثار هنری ایران است

چطور می شود کتاب تاراج بزرگ دکتر مجد را خریداری کرد برای ما که شهرستانیم؟

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.