پایگاه جامع فرق ادیان و مذاهب_ پس از امضای سوگند نامه و اجازه‌ای که به مستر برای تفویض حلقه داده می‌شود، اتصال صورت می‌گیرد. پیامد این اتصال تجربه اوج است. همه کسانی که اتصال می‌گیرند، به نحوی تجربه اوج را دارند، حتی افراد آسیب دیده همچنین تجربه‌ای را بیان کرده‌اند. حال خوش، برطرف شدن درد در فرد بیمار و احساس سبکی و آرامش، دیدن نورهای رنگی و سفید و همه این‌ها که در اتصالات گزارش می‌شود، قابل درک است و امکان دارد. در فرقه حلقه عقیده بر این است که به دلایل مختلف از جمله بی‌احترامی به هر جزئی از عالم، موجودات غیرارگانیک حمله‌هایی را علیه ما انجام می‌دهند و همه افراد در معرض رفتارهای غیرارگانیک هستند و بی‌شک انسان‌ها به کمک آن‌ها کارهای خود را انجام می‌دهند. و با حضور فرد در حال اتصال، برون‌ریزی صورت می‌گیرد.

بررسی و نقد:
این ادعا که موجودات غیرارگانیک در وجود افراد پنهان هستند، به اثبات عقلی و منطقی نیاز دارد. طبق آموزه‌های اسلام، همه‌ی انسان‌ها با فطرت و وجود پاک متولد می‌شوند و دلیل احساس وجود غیرارگانیک‌ها پس از اتصال این است که به جای برون‌ریزی که نام‌گذاری حلقه‌ای‌هاست، درون‌ریزی اتفاق افتد و موجودات غیرارگانیک از بیرون به درون انسان راه پیدا می‌کنند.

به عبارت دیگر، اجازه‌ی ورود می‌گیرند و چون انسان ظرفیت این میزان انرژی را ندارد، در روح و جسم خود به هم‌ریختگی و آزار و اذیت راه می‌یابد. دیده شده که افراد در حال اتصالات غش کنند یا با حالات عجیبی از هوش می‌روند، یا خودشان را به زمین و در و دیوار می‌زنند و نیز حرکات غیرعادی و به دور از عقل از خود نشان می‌دهند و... که همه‌ی این‌ها نشان دهنده‌ی انرژی زیادی تجمع یافته در وجود شخص یاد شده است. این انرژی زیاد به دلیل ورود جن‌ها و شیاطین از جنس آتش است؛ چون ایجاد حرارت می‌کنند و تغییراتی که از ورود آن‌ها در بدن شخص، به طور کلی و ذهن او، به طور خاص، به وجود می‌آید، به بروزهای این چنینی می‌انجامد. در عرفان حلقه نیروهای شیطانی با نام شبکه شعور منفی [1] یا موجودات غیرارگانیک معرفی شده‌اند و ادعا می‌شود که این فرقه با آن‌ها ارتباطی ندارند. اما گذشته از معیارهای روشن اخلاقی و دینی در درمان‌گر و درمان‌جو که نفوذ نیروهای شیطانی را نشان می‌دهد، شاخص‌های دیگری برای تشخیص درمان‌های شیطانی وجود دارد، از جمله تدریجی بودن و زمان‌بری درمان‌های شیطانی؛ زیرا نیروهای شیطانی محدودند و برای دستیابی به نتیجه به زمان نیاز دارند. اما نیروی الهی در لحظه‌ای با «کن فیکون»[2] اوضاع را دگرگون می‌کند.

همان‌طور که در ماجرای حضرت سلیمان (علیه‌السلام) آمده است، عفریت جنی برای آوردن تخت بلقیس به زمان نیاز داشت و به سلیمان (علیه‌السلام) گفت، پیش‌از آن‌که از جای خود برخیزی، آن را می‌آورم؛ ولی حضرت سلیمان به او و نیرویش توجهی نکرد؛ در مقابل، وقتی که آن انسان مؤمن، به نام «عاصف‌بن برخیا» با نیروی الهی خواسته جناب سلیمان (علیه‌السلام) را پاسخ می‌دهد، در چشم به زدنی تخت حاضر می‌شود و حضرت سلیمان (علیه‌السلام) آن توانایی را از فضل پروردگار یکتا دانسته، به خاطر توفیق تربیت چنین انسان‌هایی خدای بزرگ را شکر می‌کند.[3]

نشانه دیگر درمان‌های شیطانی و تفاوت آن با درمان‌های الهی، هنگام مقایسه درمان جویان عرفان حلقه و شفایافتگان در زیارتگاه‌ها و توسل کنندگان به معصومین (علیه‌السلام) معلوم می‌شود.
امراض درمان یافتگان از طریق الهی و معنوی به طور کامل برطرف می‌شود؛ یعنی اگر کسی فلج و کور هم باشد، وقتی به لطف الهی و معنوی به طور کامل برطرف می‌شود؛ یعنی اگر کسی فلج و کور هم باشد، وقتی به لطف الهی شفا می‌یابد، همه مرض‌ها کاملا و برای همیشه از بین می‌رود؛ اما با درمان شیطانی همه مشکلات برطرف نمی‌شود و در بسیاری از موارد حتی مرض اصلی و مورد نظر هم به‌طور کامل درمان نمی‌پذیرد و برگشت‌پذیر است و حتی در مورادی ممکن است در کنار آن امراض دیگری نیز پدید آید. گاهی می‌بینیم که افرادی فرادرمان‌گیر سال‌ها در حال برون‌ریزی هستند و دردهای‌شان درمان نمی‌شود و پیوسته به آن‌ها گفته می‌شود، شاهد باشید تا مشکلات‌تان حل شود و اگر بهبودی حاصل نشود، گفته می‌شود: خودتان مقصر بودید که به دستورها و قوانین بی‌توجهی کرده‌اید.

راه نفوذ نیروهای شیطانی در وجود فرد و زندگی او تسلیم شدن است. تسلیم شدن دو صورت دارد؛ یا تسلیم شدن به خواسته‌های مشخص و روشن خداوند است که در شریعت آمده و در هر دینی احکام آن معلوم است. در این صورت، ظاهر و باطن شخص شهادت می‌دهد که تسلیم و دلباخته خداوند است. صورت دوم، تسلیم در برابر اموری ناشناخته است که به هر شکل مبهم در ذهن فرد پدید می‌آید؛ در این صورت، راه نفوذ شیاطین کاملا باز می‌شود؛ به خصوص اگر قصد استفاده از نیروهای آن‌ها در میان باشد و فردی که به‌طور مبهم خود را در وضعیت تسلیم قرار داده، انتظار رویدادی مثل درمان شدن یا جابجایی اجسام و یا تصرف در عواطف دیگران را داشته باشد.

جن‌ها توان انجام برخی کارها را در عالم مادی دارند؛ اما تا انسان سراغ آن‌ها نرود و پای آن‌ها را در زندگی خود باز نکند و به عبارتی، تا از آن‌ها دعوت نکند، توان ورود و یا دخالت ندارند. اما چنان‌چه انسان، به هر دلیل و با هر عنوان و به هرطریقی به نیروی آن‌ها پناه ببرد و یا خواهان استفاده از نیروی آن‌ها باشد و در برابر آن‌ها تسلیم شود، اجازه‌ی دخالت را برایشان صادر کرده است. چنان‌چه قرآن کریم در این‌باره می‌فرماید: «و مردانی از میان مردانی از جن پناه می‌بردند و آن‌ها نیز بر سرکشی آن افراد می‌افزودند.»[4] کمک کردن جن‌ها به کسانی که به آن‌ها پناه برده‌اند، ممکن است؛ مانند خبردار ساختن از امور پنهان، جابجایی اشیاء و یا استفاده از نیروهای‌شان در بهبود بیماری‌ها، بدون صورت‌گرفتن درمان واقعی. این عمل همان بهبودنمایی یا شفانمایی است که فقط با تسلیم شدن فرد صورت می‌گیرد. در این درمان موقت، نیروهای شیطانی در زمان اتصال با «نیروی شیطانی و نه نیروی کیهانی» به زندگی شخصی وارد می‌شود که بی‌شک، آن آغازی بر پدیدآمدن مشکلات فراوانی چون برون‌ریزی و مسائل دیگر خواهد بود.

پس اساس عرفان حلقه، دست‌درازی به سوی نیروهای شیطانی‌ست که می‌توان نشانه‌های آن‌را به صورت علمی و تجربی در زندگی درمان‌گران و درمان‌جویان بررسی کرد و روزگاری که گروهی با تنگ نظری پدیده‌های ماورائی و وجود جن را خرفات می‌پنداشتند، گذشته است. جن می‌تواند در شرایط خاصی به زندگی انسان وارد شود که ساده‌ترین راه ورودشان به تعبیر قرآن کریم، پنابردن به آن‌هاست. عرفان حلقه این در را می‌گشاید و نیروهای شیطانی را به نام شعور کیهانی و حلقه‌های رحمانی معرفی می‌کند. به همین علت کنار گذاشتن قرآن و اهلبیت (علیهم‌السلام) خللی در حلقه‌های آن‌ها ایجاد نمی‌کند، بلکه واسطه این نفوذ شیطانی مرکزیت حلقه و سلسله مراتب مسترهاست.

ارتباط با جن‌ها از طریق تصویرسازی و تداعی افکار است. توهمات و تصورات فرد، نوعی ارتباط را بین او و موجودی که وجود او را تسخیر کرده است، برقرار می‌کند و پس از مدت‌ها اذیت و آزار او، این، مستر حلقه است که نقش ناجی و درمان‌گر را ایفا می‌کند. در فیلم‌های موجود از کلاس دوره دفاعی آقای طاهری؛ تصاویری دیده می‌شود که در آن، فرادرمان‌گیر با توانمندی و مهارت آقای طاهری در خارج کردن غیرارگانیک‌ها اعم از جن‌ها و کالبدهای ذهنی به آرامش می‌رسد و طاهری، ناجی بلامنازع ایشان است و این، یکی از شروط سوگندنامه‌ای‌ست که افراد در آغاز ورود به این کلاس‌ها امضا کرده‌اند (یعنی درمان در این کلاس‌ها را به جای دیگر و عوامل دیگر مربوط ندانند).

پی‌نوشت:

[1]. عرفان کیهانی، (حلقه)، محمد علی طاهری، انتشارات اندیشه ماندگار، قم، ص 93.
[2]. آل عمران، آیه 47.
[3]. نمل، آیه 39 و40.
[4]. جن، آیه 6.
برای مطالعه بیشتر: حلقه اسارت،  جمعی از اساتید دانشگاه و حوزه، تسنیم اندیشه، ص 86.