کافر شمردن بهائیان توسط شیخیه

  • 1394/11/14 - 23:43
شیخیه با مطرح کردن اعتقاداتی همچون رکن رابع و نیابت امام زمان (ارواحنا فداه) در عصر غیبت، زمینه‌ی پیدایش بابیه و بهائیه را فراهم آوردند. بعد از ننگی که بهائیان به بار آوردند، مشایخ شیخیه برای اینکه خود را از رفتارهای ناشایست این فرقه‌ی ضاله تطهیر کنند، دست به تکفیر بهائیان زدند و آنها را کافر، نجس و مشرک دانستند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مطرح کردن اعتقاد رکن رابع و نیابت امام زمان (ارواحنا فده) توسط شیخیه، سبب پیدایش فتنه‌ی بابیه و بهائیه شد. مشایخ شیخیه برای طهارت خود از این ننگ، بارها منکر این مسأله شده‌اند و حتی بهائیان را نیز تکفیر کرده‌اند. در این مقاله به خواست خداوند متعال به عبارت شیخ عبدالرضا ابراهیمی در خصوص تبری شیخیه از بهائیت می‌پردازیم.[1]
عبدالرضا ابراهیمی، پنجمین سرکرده‌ی فرقه‌ی ضاله‌ی شیخیه‌ی کرمان، آورده است: «بهائی‌ها با شيخيه هيچ وجه مشتركی ندارند، نه از علمای شيخيه تقليد می‌كنند، نه آنها را خوب می‌دانند، نه رجوع به كتب آنها را جايز می‌دانند و بنابراين شعبه‌ای از شيخيه نيستند و هر كه چنين سخنی مي‌گويد، قصدش اشتباه‌كاری است و حتی آنها را شعبه‌اي از شيعه هم نمی‌شود شمرد؛ چون نه ائمه (عليهم السلام) را قبول دارند و نه آنها را دوست می‌دارند و نه به اخبار و فرمايشات ايشان عمل می‌كنند و حتی شعبه‌ای از مسلمين هم شمرده نمی‌شوند؛ چون حضرت پيغمبر (صلي الله عليه و آله) را خاتم الانبياء نمی‌دانند، به قرآن و ضروريات اسلام عمل نمی‌كنند، نماز نمی‌خوانند، روزه نمی‌گيرند، حلال‌های خداوند را حرام كرده‌اند، حرام‌های او را حلال كرده‌اند، در مقابل قرآن، كتابی آورده‌اند و به هيچ وجه شباهتی با مسلمين و هيچ‌يك از اهل كتاب ندارند و كافر مطلق‌اند و در واقع مشرك به خداوند هستند».[2]
اخیراً شبهاتی در خصوص بهائیان مطرح شده است که مثلاً آنها در معامله اهل انصاف هستند و هکذا و به نوعی قصد دارند این فرقه‌ی ضاله را تطهیر کنند.[3] ابراهیمی در جواب اینگونه افراد آورده است: «و مثل اين است كه امور مالی در نظر شما خيلی عظم دارد كه تنها، انصاف در معامله را مناط كفر، ايمان، نجاست و پاكی می‌دانيد و به آن هر بی‌دينی را بر مسلمان ترجيح می‎‌دهيد و حال آنكه بسياری از يهود و نصاری، بلكه مشركين مثل هندوها هستند كه امين و خوش‌معامله و با انصافند و معذلك كافرند و نجس‌اند و خداوند می‌فرمايد كه مشركين نجس‌اند و نزديك مسجد الحرام نشوند و درباره‌ی اهل كتاب فرموده كه بعض از آنها هستند كه اگر آنها را بر يك قنطار، يعنی يك پوست گاو پر از طلا، امين قرار دهی، به تو پس می‌دهند، معذلك تا اسلام نياورده‌اند، آنها را كافر شمرده‌اند».[4]
هرچند بذر بهائیت را خود شیخیه با مطرح کردن اعتقاداتی همچون رکن رابع، مسأله‌ی نیابت امام زمان (ارواحنا فداه) در عصر غیبت و... بر زمین نهادند [5] و این ننگ تا ابد دامن آنها را خواهد گرفت، لیکن گمان می‌کنند با کافر شمردن بهائیان، که واقعیت هم دارد، [6] می‌توانند سببیت خود را برای پیدایش آنها انکار کنند که نمی‌شود.

پی‌نوشت:
[1]. زین العابدن خان ابراهیمی در کتاب «صواعق البرهان در رد باب مرتاب» و کریمخان کرمانی در کتاب «تیر شهاب در رد باب» مطالبی را در این خصوص آورده‌اند.
[2]. عبدالرضا ابراهیمی، نود مسأله، ص 324.
[3]. توزیع اجناس با کیفیت و قیمت مناسب، یکی از سیاست‌های بهائیان، برای فریب دادن مردم است تا اینگونه خود را در میان مردم خوب نشان دهند.
[4]. عبدالرضا ابراهیمی، نود مسأله، ص 325.
[5]. جهت مطالعه‌ی بیشتر بنگرید به مقاله‌ی: شیخیه زمینه‌ساز بابیه
[6]. جهت مطالعه‌ی بیشتر بنگرید به مقاله‌ی: فتواهای آیت الله مکارم شیرازی درخصوص بهائیان

تولیدی

دیدگاه‌ها

اولا که شیخیه اصلا فرقه نیست چون فرقه به چیزی میگن که چیزی از اسلام کم یا زیاد کرده باشند و شیخیه نه چیزی از اسلام کم و نه چیزی به اسلام افزوده و فقط یک سری مساعل فلسفی و منطقی وجود داره که اون هم بین تمام علمای دنیا اختلاف هست و این قضیه رکن رابع و هور قلیا و ... این ها همه مباحث فلسفی و منطقی هستند همان طور که شما میگویید ولایت فقیه شیخیه هم میگوید رکن رابع و ولایت فقیه را به این نام و صفت میخواند همین ! دیگه نه چیزی به حالال یا حرام خدا و رسول افزودند و نه چیزی از آن کم کردند و اصول دینشانهم هیچ تفاوتی با اصول دین شیعه ندارد چون شیخیه هم شیعه 12 امامی هست و شیخیه نام یک سلسله هست نه فرقه حق جو و حق طلب باشید

اینکه از کلمه رکن رابع استفاده میشود و بارها و بارها نوشته و گفته شده که منظور از رکن رابع یعنی خود آن عالم شیخی خودراواسط بین امام و مسلمین میداند و این تهمتی ناروا بیش نیست بلکه حتی هستند علمایی و مراجعی که بدون مطالعه و به صرف شنیدها همین تعبیر را استفاده کرده و شیخیه را گمراه و باعث پیدایش باب و بابیه و بهاییه میدانند حتی بررسی نکرده که سید علی باب چه مدت در کلاس درس شرکت کرده و آیا سید کاظم رشتی اسمی از وی آورده ایا از ذکاوت و هوش او صحبت شده آیا جزدروغ گویی و حیله گری کسی خاطره ای از وی دارد بلکه وی مانند صدها شاگردیگر درکلاس شرکت داشته مثل این است که امام جعفر صادق بیش از4000هزار نفر در درس وی شرکت داشتند ازجمله ابوحنیفه آیا صحیح است عمل ابوحنیفه و حنفیه را به آن امام بزرگوار نسبت دهیم این یک تهمت است و من از همه مسلمین از عام وخاص میخواهم به کتابی که تحت همین نام (رکن رابع) نوشته شده مراجعه و مطالعه کنند و فکر میکنم این کتاب در سایت الابرار هم باشد و پس از مطالعه متوجه میشوند که منظور این بزرگواران این بوده که در هر زمانی علمایی هستند که واسطه بین مردم و امام هستند و باید مسایل خود را از آنها اخذ کرد اینشاالله مطالعه کنند و بدون اینکه فکر کننداکر اکاذیب قبلی خود را تکذیب کنند جلو مردم سرافکنده میشوند عیب ندارد حتما تکذیب کنند تا در مقابل خدا جوابگو نباشند وسربلند شوند ضمنا فقط رکن رابع نیست بلکه اگر به اینترنت و کتب بعض مخالفین رجوع شود بعد به کتب علمای شیخیه رجوع شود دیده میشود حقیقت چیز دیگری است و اختلاف شیخی و غیر شیخی که روزگاری به بالاسری و شیخی خلاصه میشد و هم اینک شاخ وبرگ پیداکرده اما کلمه بالاسری چون متوجه اشتباه خود شدن و در موقع نماز قبر امام را بین خود و قبله قرار میدهند این جمله محو شده و چیزهای دیگر جایگزین شده اینشاالله با مطالعه کتب این مکتب متوجه خواهید شد اختلاف علمای این مکتب همجون اختلاف در مرجع تقلید در فروع میباشد و بدانید بدون مطالعه و مذاکره با اهل این مکتب بیان چنین تهمتهایی جواب دادنهایی دارد وسلام

سلام میرزا عباس گرامی؛ فرمودید: «منظور این بزرگواران این بوده که در هر زمانی علمایی هستند که واسطه بین مردم و امام هستند و باید مسایل خود را از آنها اخذ کرد» خوب اگر چنین است پس بدانید که در عصر غیبت تامه هیچ عالمی به صورت معین واسطه بین امام و امت نیست. بلکه فقها نواب عام هستند، که از قرار معلوم شما همین نواب عام را به بی تقوایی و فتوای بدون تفکر متهم میکنید و میگویید: «علمایی و مراجعی که بدون مطالعه و به صرف شنیدها همین تعبیر را استفاده کرده» در حالیکه میدانیم مراجع شیعه برای یک فتوای ساده کلی مراجعه قرآنی و حدیثی و پژوهش دارند. رکن رابع در عصر غیبت تامه در کدام حدیث صحیح بیان شده است؟

از توجه شما سپاسگزارم و چون باورم شد شما فردی بی نظر و برای درک حقیقت فعالیت دارید استدعا دارم به کتاب رکن رابع رجوع کنید سپس نظر به افرادی که اسم و رسمی دارند و خلاف نظریه موجود در کتاب رکن رابع قلم فرسایی کرده اند بیندازید حقیقت مشخص میشودضمنا چنانچه دسترسی به کتاب رکن رابع برای شما مقدور نیست بنده حدود 10سطر از این کتاب را عینا برای شما و بینندگان بازنویسی کنم تا مشخص شود منظور فرد خاص نیست از توجه و لطف حضرتعالی سپاسگزار و از من در قبال اینهمه وقت و هزینه کاری ساخته نیست جز دعا که اینشاالله خداوند اجرتان دهد

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.