ترور اندیشه در بهاییت

  • 1392/06/18 - 02:21
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ سازمان بهاییت در برخورد با افرادی که تناقضاتی در بهاییت دیده و از این فرقه اعلام انزجار و برائت میکنند روش عجیب و غریبی دارد و آن اینکه ضمن عنوان کردن اینکه این فرد طرد شده که موجب عبرت مابقی باشد اعلامیه این فرد مستبصر را تغییر و تحریف میکند بگونه ای که اعلامیه موید این فرقه میشود و برای ترور آن فرد مستبصر و اندیشه هایش اقدام میکنند

از دیدگاه جامعه شناسان هر فرقه و گروهی که بوجود می آید برای اینکه بتواند به بقا و حیات خود ادامه دهد لازم است که دارای برنامه و ایدئولوژی باشد و بتواند این برنامه را برای افراد خود به خوبی تشریح کند و همه افراد را در زیر چتر ایدئولويیکی خود مورد حمایت دهد

این حمایت فکری و اعتقادی در هر گروه و فرقه ای متفاوت میباشد ولی در فرقه های شبه معنوی و شبه دینی مشابه هم میباشد برای اینکه این فرقه ها تفکرات خودشان را از سازنده خود که استعمار میباشد دریافت میکنند و استعمار برای مقابله با ادیان الهی این فرقه ها را ساخته و پرداخته است 

بررسی تمامی تفکرات و سلایق و برنامه های این گروه ها نیاز به مباحث طولانی و مستمر دارد که در مقام این مقاله نمیگنجد اما باید در اینجا به دو برنامه از مهمترین برنامه های یکی از این فرقه ها که بهاییت میباشد اشاره ای کوتاه بنمایم

اول در مورد برخورد سران فرقه بهایی با متملقان و چاپلوسانی که برای رسیدن به جایگاه مقام به کرنش و تواضع و تملق گویی از سران بهایی مشغول بودند و سران بهایی هم با اعطاء مقام و منزلت هایی به این افراد و یا دادن القاب عجیب و غریب به این افراد از آنها تشکر میکردند القابی همچون مونس البهاء و ابوالفضایل و ...

در مرحله بعد روش برخود مبلغان و سران بهایی با مخالفان خود مهم بوده است و مخالفین بهایی هم خود شامل دو گروه عمده هستند که مخالفت و انزجار خود را از بهاییت اعلام میکنند

نخست طیفی هستند که بهاییت را پذیرفته بودند و مورد لطف و تکریم مبلغان بهایی و سران بهاییت بودند و پس از دیدن رفتار و کردار این افراد و گفتار آنان که تناقضی آشکار داشته پی به ماهیت اصلی و ضد دینی این فرقه استعماری میبرند و با اعلام انزجار و برائت از این فرقه به افشاگری علیه بهاییت و سران آن اقدام میکنند افرادی مانند فضل الله مهتدی صبحی و نیکو و عبدالحسین آیتی معروف به آواره از افراد سرشناس این طیف میباشند

بهاییت و سران این تشکیلات جاسوسی در برخورد با این افراد روش خاصی دارد که در نوع خود بسیار جالب توجه میباشد و آن اینگونه است که بیانیه ای صادر و این افراد را طرد شده از این فرقه و موجب عبرت دیگران معرفی میکند و آنچه بعد از اعلام انزجار نادمین بهایی و مستبصرین به عنوان ردیه بر بهاییت منتشر میشود تا در بین بهاییان پخش شود بلکه نور حق و حقیقت بر قلب پیروان این مسلک استعماری نیز تابیده شود و هدایت شوند را مبلغان بهایی بدست آورده و با تغییر و تحریف نوشته جات این مستبصرین کلام آنها را به نفع خود تحریف کرده تا به نوعی موید بهاییت شود و بین بهاییان عوام برای تحمیق بیشتر قرار میدادند و در ادامه کار برای ترور آن شخص و اندیشه هایش اقدام میکنند

اسد الله قمی چهره معروف و مبلغ مشهور بهایی در این باره چنین میگوید : در زندان تهران که بوديم همه از بهائي‏گري بيزاري مي‏جستند عکس اين جمع با گفتارهايشان توسط کسي به عکا فرستاده مي‏شود عبدالبها نام و سخن‏هاي زشت را پاک مي‏کند چيز ديگر مي‏نويسد.  [1] .

فضل الله مهتدی که خود یکی از قربانیان این ترور اندیشه میباشد چنین میگوید : نويسندگان بهائي در زير و رو کردن گزارش‏ها و دگرگون نمودن سرنوشت‏ها دراز دستند. 

صبحی که از روی دلسوزی و ارشاد و بدون هیچگونه حب و بغض کتاب خود را برای هدایت گمراهان در این فرقه نوشته بود در ادامه درباره نحوه برخورد بهاییان با خود چنین میگوید :  من از گزند بهايي‏ ها در زنهار نيستم هر جا پا مي‏نهادم و آن‏ها در مي‏يافتند، مي‏رفتند بدگوئي مي‏کردند، دروغ‏ها مي‏گفتند. کتاب صبحي را نوشته چاپ و پخش کردم تا مردم مرا بشناسند و نگهبانيم کنند [2] .
 
 اما گروه دیگری از مخالفان تفکرات بهاییت افراد آگاه و دین شناسی هستند که با بصیرت متوجه فعالیت ضد دینی این فرقه استعماری میشوند و برای هدایت گمراه شدگان افرادی که در مسیر گمراهی قرار گرفته اند و برای مقابله با این تشکیلات جاسوسی استعماری وارد میدان مبارزه با بهاییت میشوند و با انتشار تناقضات و پلشتی های این تفکرات به آگاهی بخشی به عموم افراد جامعه مشغول میشوند در این گروه هم میتوان به افرادی همچون آیت الله نجفی اصفهانی و سعید العلمای مازندرانی و... اشاره کرد

بهاییت و سران آن برای مقابله و از بین بردن اثر کار این افراد علاوه بر تحریف و تغییر به دشنام و ناسزاگویی مشغول و در مذمت اینها شروع به سرودن نطق های بسیار تند میکنند همانند آنچه درباره مرحوم نجفی اصفهانی از طرف سرکرده این فرقه حسینعلی نوری اتفاق افتاد که نامه ای به نام لوح نجفی در جواب ایشان نوشته و این عالم بزرگ شیعه را ابن الذئب (بچه گرگ) نامید و در این نامه از انواع و اقسام القاب شنیعه که شایسته خود بود به این عالم بزرگوار نثار میکند به مذهب حقه شیعه هم با جسارت فراوان با نام شیعه شنیعه عنوان میدهد

توجه و برجسته سازی این نکته یعنی نحوه برخورد با مخالفان و موافقان در این حزب جاسوسی بهترین روش برای نشان دادن تزویر و دروغ و دغل بودن این فرقه منحرف و ضاله میباشد که از سوی استعمار برای به انحراف کشاندن بنیان های انسان ساز و آسمانی اسلام و مذهب شیعه و بشریت ساخته و در کشور منتسب به شیعه بارور کرد

به جرئت میتوان گفت اگر این موارد که تماما از اسناد تاریخی خود بهاییت عنوان شد مورد دقت و کنکاش فریب خوردگان این فرقه منحرف قرار بگیرد بدون تردید اگر بدون تعصب به آنچه نام تحری حقیقت بر آن نهاده اند متمسک شوند راه رهایی از این انحرافات را خواهند یافت و روزنه نور هدایت بر قلب آنها هم خواهد تابید و از این منجلاب که توسط استعمار برای تحمیق و تحقیر بشریت ایجاد شده رهایی یابند

به امید روزیکه فریب خوردگان و اغفال شدگان توسط این فرقه ضاله از این میراث گرانبها که توسط نادمین از این حزب جاسوسی پند و عبرت بگیرند و به نور هدایت منور گردند  
 

 

پی نوشت :

[1] خاطرات سقوط و انحطاط فضل الله مهتدی صبحی ص  173.
[2] همان کتاب صفحه 203.

 

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.