پاسخ به شبهۀ اسلام نياوردن خسرو پرویز

  • 1393/10/10 - 10:41
دکتر محمدحسین رجبی دوانی، استاد تاریخ اسلام در مورد شبهه گفتگوی خسرو پرویز شاه ایران و پیک حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) که در فضای مجازی منتشر شده، گفت: «اصلا چنین نقلی وجود ندارد.» اخیراً در فضای مجازی کلیپ تصویری و پیامکی به‌صورت گسترده در میان مخاطبان انتشار یافته است که در گفت‌وگو با دکتر محمدحسین رجبی دوانی این شبهه را...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ دکتر محمدحسین رجبی دوانی، استاد تاریخ اسلام در مورد شبهه گفتگوی خسرو پرویز شاه ایران و پیک حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) که در فضای مجازی منتشر شده، گفت: «اصلاً چنین نقلی وجود ندارد.» اخیراً در فضای مجازی کلیپ تصویری و پیامکی به‌صورت گسترده در میان مخاطبان انتشار یافته است که در گفت‌وگو با دکتر محمدحسین رجبی دوانی این شبهه را بررسی کردیم.

در متن پیامکی شبهه مورد نظر آمده است: «شاید خیلی از شما دلیل ایمان نیاوردن خسرو پرویز شاه ایران را به اسلام این می‌دانید که پیامبر مسلمانان اسم وی را در نامه ننوشته و او نامه را پاره کرده، اما بگذارید حقیقت را بازگو کنیم. پیکی از اسلام به ایران آمد خسرو پرویز او را به حضور خواست. از وی درباره اسلام پرسید. وی گفت که در دین ما پرستش خدا مهم‌ترین مورد است، خسرو پرویز گفت: ما ۱۱۰۰ سال است که خداپرستیم. پیک گفت: در اسلام زنده به گور کردن دختر کار حرامی است، خسرو پرویز گفت: مگر این کار را انجام می‌دادید؟ ننگ بر شما! پیک گفت: برده‌داری در اسلام حرام است. خسرو پرویز گفت: ما از زمان کوروش کبیر برده‌داری نکرده‌ایم. پیک گفت: در اسلام همه برابرند. خسرو پرویز گفت: در ایران من هم اگر اشتباه کنم به دادگاه می‌روم و تا آنجا بحث طول کشید که اسلام چیز جدیدی برای ایران نداشت. خسرو پرویز نامه را پاره کرد و به پیک گفت: اگر شما هم‌اکنون می‌خواهید راه انسانیت را پیدا کنید ما ۱۱۰۰ سال پیش آن را پیدا کردیم.»

دکتر محمدحسین رجبی دوانی، استاد تاریخ اسلام در مورد این گزارش اظهار داشت: «این حرف که خسرو پرویز به فرستاده پیامبر (صلی الله علیه و آله) که عبدالله بن حضافه سهمی بود، گفته است که «ما پیش از این دعوت خود موحد بودیم»، اصلاً چنین نقلی وجود ندارد. طبق نقل‌هایی که در اختیار داریم پیک پیغمبر (صلی الله علیه و آله) موقعی به خسرو پرویز رسید که او بعد از جنگ‌های ۲۴ ساله با امپراتوری روم و بعد از پیروزی‌های بزرگی که به دست آورده بود و مصر و... را فتح کرده بود، غافلگیر شد و شکست خورد و تمام مناطق مفتوحه را از دست داده بود و داشت قرارداد صلح تحمیلی را امضاء می‌کرد و باید امتیازاتی زیادی هم به رومی‌ها می‌داد.

در چنین موقعیتی فرستاده پیامبر (صلی الله علیه و آله) رسید و آداب درباری ایرانی‌ها را که باید در مقابل شاه تعظیم و کرنش می‌کرد را انجام نداد و وقتی نامه حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) را برایش ترجمه کردند در این نامه قید شده بود از محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله) بنده و رسول خدا به پرویز بزرگ ایران، اسلام بیاور تا رستگار شوی و در غیر این صورت گناه مردم فارس بر گردن توست. اول اینکه خسرو پرویز در حال و هوای شکست بود و داشت قرارداد صلح تحمیلی امضاء می‌کرد و امتیاز می‌داد. ثانیاً از اینکه پیامبر (صلی الله علیه و آله) اسم خودش را مقدم بر او قرار داده بود به شدت ناراحت شد. ثالثاً از اینکه القاب اعلی‌حضرت همایونی و... را برایش به کار نبرده بود نیز ناراحت شده بود. بنابراین نامه را مچاله و پرتاب کرد و گفت: اگر فرستاده و پیک نبودی تو را می‌کشتم.»

خسرو پرویز به باذان فرمانروای ایرانی یمن دستور دستگیری و فرستادن پیغمبر (صلی الله علیه و آله) به ایران را داد که داستان باذان و برخورد او با پیامبر (صلی الله علیه و آله) مفصل است و موضوع بحث ما نیست اما درست است که ایرانی‌ها هیچ وقت بت نپرسیده بودند اما این به معنای توحیدی بودن خالص مذهب ایرانی‌ها نبود. اگرچه نقل‌ها و شواهدی وجود دارد که مجوس که در قرآن ذکر شده و حساب آن‌ها را از مشرکان جدا کرده و آن‌ها را زرتشتی‌ها می‌دانیم و مسلمان‌ها هم بعد از فتح ایران آیاتی که عنوان مجوس دارد را حمل بر زرتشتیان کردند و آن‌ها را از اهل کتاب به‌حساب آوردند، یعنی آن‌ها هم مثل یهودیان و مسیحیان اهل کتاب و دارای حقوق خاص اهل کتاب شمرده شدند. منتها ما نمی‌توانیم نه صد در صد تأیید و نه صد در صد رد کنیم که زرتشت پیامبر الهی و آسمانی بوده است.

نکته بعدی اینکه پیامبر (صلی الله علیه و آله) موحدان دیگر را به اسلام دعوت می‌کرد، یعنی این‌گونه نبود که هر کس موحد نبود، تکلیفش تمام بود. پیروان آئین یهود که اگر چه تحریف شده بود اما الهی بود و همچنین پیروان آئین مسیح که دین الهی بود اگرچه تحریفاتی پیدا کرده بود به اسلام دعوت شدند. هم یهودیان حجاز که با پیامبر (صلی الله علیه و آله) برخورد داشتند و هم در عرض دعوت از خسرو پرویز، هراکلیوس امپراتور روم را به اسلام دعوت کرد، حتی اگر یهود و مسیحیت تحریف هم نشده بود، با ظهور اسلام چون ادیان قبلی نسخ می‌شوند دیگر کسی نمی‌تواند بگوید من موحد و پیرو آئین حضرت موسی (علیه السلام) هستم و به پیامبر بعدی ایمان نمی‌آورم و...، این شخص کافر محسوب می‌شود. بنابراین پیامبر (صلی الله علیه و آله) صرفاً مأموریت دعوت از مشرکان را نداشت و پیروان ادیان ماقبل اسلام را هم به اسلام دعوت کرد. از این جهت حرفی که مطرح شده کاملاً بی مبناست.

منبع: خبرگزاری مهر، شناسهٔ خبر: 2418821، دوشنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۳...

بازنشر

دیدگاه‌ها

جالب بود ممنون

از لطف شما متشکرم

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.