دینکرد و دلایل مشروعیت ازدواج با محارم در آیین زرتشت

  • 1393/05/25 - 09:11

دین‌کرد دایرة المعارف بزرگ دین زرتشتی و از مهم‌ترین متون پهلوی در شرح و تفسیر و تلخیص اوستا است. فصل هشتادم کتاب سومِ دین‌کرد، نه تنها ازدواج با محارم را کرداری نیک معرفی کرده، بلکه مصادیقی از آن را به همراه دلایلی بر نیک بودن این عمل بیان داشته است. عنوانِ کرده‌ (باب) هشتادم، از کتابِ سوم دینکرد چنین است: «اعتراض یک یهودی بر هیربد در عیب دانستنِ خُـوَیدودَه یا نیز اعتراض یک یهودی بر هیربد درباره‌ی....

آرتور کریستین‌سن می‌گوید: «اهتمام در پاكى نسب و خون خانواده یكى از صفات بارزه جامعه‌ی ایرانى به شمار مى ‏رفت، تا به حدى كه ازدواج با محارم را جایز مى‏‌شمردند و چنین وصلتى ‏را خویذوگدس‏ (در اوستا خوایت‏‌ودث) مى‌خواندند». در ادامه می‌گوید: «با وجود اسناد معتبرى كه در منابع زردشتى و كتب بیگانگان معاصر عهد ساسانى دیده می‌شود، كوششى كه بعضى از پارسیان جدید براى انكار این عمل، یعنى وصلت با اقارب می‌كنند، بى‏ اساس و سبك سرانه است». (آرتور كرستین سن، ایران در زمان ساسانیان‏، ص 435)

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ دینکرد دایرة المعارف بزرگ دین زرتشتی است که به جزئت می‌توان آن را از مهم‌ترین متون پهلوی در شرح و تفسیر و تلخیص اوستا دانست. این کتاب که نگارش آن توسط آذرفرنبغ پسر فرخزاد آغاز گردید و آترپت پسر هومت (اِمید) آن را پایان بخشید، در عصر مأمون (خلیفه بنی‌عباس) به عنوان متن رسمی توسط موبدان زرتشتی تثبیت گردید و در حقیقت به توضیح و تشریح اوستای ساسانی می‌پردازد[1]. ابراهیم پورداود (پدر اوستاشناسی ایران) درباره اهمیت و اعتبار دینکرد (دینکرت) می‌گوید: «به خصوصه مندرجات دینکرد راجع به اوستا بسیار مهم است. از حیث مطالب علمی سرآمد کتب پهلوی است» و همچنین می‌گوید: «دینکرد ابداً در امور دینی مرمّت‌کاری ندارد. پایبند تعصب هم نیست»[2].

پس از بیان این مقدمه، اکنون به کتاب سوم دینکرد، باب 80 می‌رسیم و تلخیصی از آن را ارائه می‌کنیم. عنوانِ کرده‌ (باب) هشتادم، از کتابِ سوم دینکرد چنین است: «اعتراض یک یهودی بر هیربد در عیب دانستنِ خُـوَیدودَه یا نیز اعتراض یک یهودی بر هیربد درباره‌ی بن‌انگیزه‌ی خویدوده و چرایی آن را از وی خواستار شدن؛ و پاسخ هیربد برابر آموزه‌ی دین بهی». از همین گفتار برمی‌آید که آن شخص یهودی به کرداری که از دید خود، نامتعارف و تأسف‌بار بود اعتراض نمود. حال آنکه ازدواج‌های رایج از دید یهودیان ایرادی ندارد. در ادامه روشن می‌گردد که «خُـوَیدودَه» که یهود بر آن اعتراض نمود، همان رسم «ازدواج با محارم» است. نگارنده‌ی دینکرد در ابتدا «خُـوَیدودَه» را تعریف می‌کند که عبارت است از «دَهشی از خویش به خویش در میان» و پیوند با خویشان برای رستگاری دوده و اینکه «خویشانِ هم‌خون با خویشان طبقه‌ی اول و هرچه نزدیک‌تر پیوند بندند». در ادامه می‌گوید: «من (منِ هیربد) به ویژه سه گونه همپیوندی <از گونه‌ی خویدوده> را در نظر گرفته‌ام که اینانند: همپیوندی پدر با دختر؛ همپیوندی پسر با مادر؛ همپیوندی برادر با خواهر»[3].

سپس به تفصیل هریک می‌پردازد و آنگاه از ثواب داشتن این ازدواج سخن می‌گوید: «از آنجایی که دیوان دشمن <افزایش شمارِ مردمان> اند، بر آنان <از خویدوده ورزی> بیم و رنج و دردی سخت درافتد؛ نیروی‌شان کاستی گیرد و نیز کمتر خواهانِ پتیارگی و گزند بر مردم شوند. از این روی این مسلم است که رنجور و دردمند و بیمناک کردن و ستیزش با دیوان ثواب دارد؛ این است آن راهی که ثوابکاران پاداش و مزد <ثواب> را از آن خویش می‌کنند»[4].

در ادامه باز هم توضیح می‌دهد که ازدواج با محارم، سبب می‌شود که ویژگی‌های اخلاقی و جسمی در خانواده پاک بماند، نه اینکه با دیگر نژادها و دودمان‌ها ادغام و ضعیف گردد. سپس نویسندگان دینکرد برای اثبات حقانیت این کردار، مثالی عجیب می‌زند و آن اینکه اگر گرگ با سگ ازدواج کند، نتیجه‌ی این ازدواج موجودی خواهد بود که نه مانند گرگ است و نه مانند سگ! همچنین اگر کرّه‌ اسب شهری با کره اسب تازی وصلت کند، حاصل این پیوند، اسبی ناتوان خواهد بود[5].

در ادامه نیز هیربدِ نویسنده‌ی دینکرد با تحریک «عواطف ناموسی» مردم سعی می‌کند به توجیه ازدواج با محارم بپردازد! وی در گفتاری عجیب می‌گوید: «اگر کسی بگوید این کار در نهاد خود زشت است، و در همان زمان زخمی بر آلت مادر یا خواهر یا دختر خویش ببیند، و ببیند که هیچ چاره‌ای نیست جز آنکه مرد پزشکی، زخم‌بند بر آن زخم نهد، <آیا مرد بیگانه> سزاوارتر است یا که پدر، پسر یا برادرش در امر پزشکی به فریاد رسند؟ دراین میان کدام <گزینه> در نهاد خویش زشت‌تر است؟ که آن جا <ی زخمین> را <پدر یا پسر یا برادر> با دست بپرماسند و زخم‌بند بر آن جا نهند، یا آنکه یک مرد <یا پزشک> بیگانه؟ <به همان گونه> اگر جفت گزیدن به زمان بایستگی رسیده باشد، کدام کار که در نهاد خویش زشت‌تر است، کم‌تر زیانمند خواهد بود؟» یعنی هیربد می‌گوید در هنگام نهادن پانسمان بر دستگاه تناسلی مادر، خواهر و یا دختر، شخص مَحرَم (پسر، برادر و پدر) نزدیک‌تر هستند و تا وقتی این افرد هستند، کدام مرد باغیرتی (؟!) حاضر می‌شود که یک پزشک بیگانه دستگاه تناسلی ناموس او را مداوا کند؟ چون پدر و برادر و پسر در مداوای دستگاه تناسلیِ ناموس خود ترجیح و اولویت دارند، پس در ازدواج هم همین است[6].

دیگر دلیل بر مشروعیت و برتری ازدواج با محارم این است که زنِ خودی اسرار خانواده را مخفی می‌دارد و کاستی را افشا نمی‌کنند، و چون بیگانه نیستند، در برابر درشتی‌های شوهر شکیبایی می‌ورزند. خواهر بدی‌های برادر را تحمل می‌کند. مادر زشتی‌های پسر را و دختر بدی‌های پدر را ! در حالیکه زنانِ بیگانگان چنین شکیبایی و محبتی در حق شوهران خود ندارند! و حتی ممکن است در مقبل کاستی‌های زندگی آبروی شوهر را ببرند. اما مادر و خواهر و دختر هیچگاه آبروی پسر یا برادر یا پدر خود را نمی‌برد[7]. در پایان وقتی خود هیربد به نادرست و نامعقول بودن این سخنان پی می‌برد، می‌گوید: «هرکس می‌باید بداند که زشتی و نکویی، نه در گوهر <چیزها>، که برآمدِ <شیوه‌ی> دریافت و سُهش و گِرَوش و خویمندی باشندگان است». در ادامه مثالی می‌زند، بدین صورت که در برخی سرزمین‌ها پوشیدگی زشت و نامطبوع است. لیکن در سرزمین ما برهنگی ناخوشایند است. و یا ممکن است برخی بینی پهن را زیبا بدانند و برخی بینی کشیده را ! یعنی ایشان به زبانی ساده و با تمثیل بیان می‌دارد که «ما این کار را دوست می‌داریم و به آن تمایل داریم. هرچند دیگران از این کار خشنود نباشند».

حتی هیربد در پاسخ به کسی که گفت: «ایزد پس از آن فرموده است: خویدوده نورزید». پاسخ داد: «هرکس چنین فرمانی را دانشمندانه بداند و رواج دهد، ما آن فرمان را دانشمندانه نه، که پوچ و بی‌ارزش می‌دانیم»! در پایان نیز می‌گوید که «جرثومه‌ی هر زایشی که <در سرتاسر گیهان> از آیین خویدودهی سرباز زند <پی‌آمدی> جز سربه آشفتگی گذاردن ندارد»[8].

برتولد اشپولر در تأیید وجود رسم ازدواج با محارم در ایران باستان می‌گوید که نوعی خاصی از ازدواج‌های ایرانِ عصر ساسانی، با آمدن اسلام ممنوع شد: «ازدواج شاید با نوع متداول آن در عصر ساسانى، یعنى ازدواج موروثى و قدیمى با خویشاوندان ‏ارتباط داشت، كه در اسلام، حداقل تا مرتبه خاصى ممنوع است»[9]. روشن است که اسلام با ازدواج‌های رایج و معقول مخالفتی نکرد، بلکه ازدواج با محارم را حرام اعلام نمود.

آرتور کریستین‌سن نیز می‌گوید: «اهتمام در پاكى نسب و خون خانواده یكى از صفات بارزه جامعه‌ی ایرانى به شمار مى ‏رفت، تا به حدى كه ازدواج با محارم را جایز مى‏‌شمردند و چنین وصلتى ‏را خویذوگدس‏ (در اوستا خوایت‏‌ودث) مى‌خواندند». در ادامه می‌گوید: «اگرچه معنى لفظ خوایت‌ودث در اوستاى موجود مصرح نیست، ولى در نسک‌هاى مفقود مراد از آن بى‏‌شبهه مزاوجت با محارم بوده. در «بغ‏ نسک» و «ورشتمان نسک»اشاره به اجر این عمل رفته، مثلاً اینكه مزاوجت بین برادر و خواهر بوسیله فره ایزدى روشن میشود و دیوان را بدور میراند. نرسى برزمهر مفسر ادعا كرده، كه خویذوگدس معاصى كبیره را محو مى‌كند. در زمان ساسانیان نه تنها در كتب معاصران مثل آگاثیاس و كتاب منسوب به ابن‌دیصان‏ ذكر این عمل رفته، بلكه در وقایع آن دوره هم شواهدى چند مى‌بینیم». همچنین می‌گوید: «با وجود اسناد معتبرى كه در منابع زردشتى و كتب بیگانگان معاصر عهد ساسانى دیده می‌شود، كوششى كه بعضى از پارسیان جدید براى انكار این عمل، یعنى وصلت با اقارب می‌كنند، بى‏ اساس و سبك سرانه است» ایشان بخشی از عظیم از زندگانی خود را صرف پژوهش در تاریخ ساسانی نمودند، به صراحت وجود این رسم را تأیید می‌کنند[10] مری بویس (Mary Boyce) نیز بر وجود این رسم در میان زرتشتیان و مخصوصاً اشراف و بزرگان ایران باستان تأکید دارد و می‌گوید که این رسم هم در عصر هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان وجود داشت و حتی کرتیر (روحانی بزرگ عصر ساسانی) به ترویج هرچه بیشتر این مسئله اهتمام می‌ورزید[11].

پی‌نوشت:

[1]. ابراهیم پورداود، گاتها کهن ترین بخش اوستا، تهران: انتشارات اساطیر، 1378. ص 42 و 74
[2]. ابراهیم پورداود، همان، ص 71
[3]. کتاب سوم دین‌کرد، دفتر اول، به اهتمام فریدون فضیلت، تهران: انتشارات فرهنگ دهخدا، 1381. ص 143
[4]. کتاب سوم دین‌کرد، دفتر اول، همان، ص 145
[5]. کتاب سوم دین‌کرد، دفتر اول، همان، ص 145-146
[6]. کتاب سوم دین‌کرد، دفتر اول، همان، ص 147
[7]. کتاب سوم دین‌کرد، دفتر اول، همان، ص 147-148
[8]. کتاب سوم دین‌کرد، دفتر اول، همان، ص 149-150
[9]. برتولد اشپولر، تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامى‏، ترجمه: جواد فلاطورى و مریم میراحمدى‏، تهران: انتشارات علمى و فرهنگى‏، 1373. ج ‏2 ص 181
[10]. آرتور كرستین سن، ایران در زمان ساسانیان‏، ترجمه: رشید یاسمى‏، تهران: انتشارات نیاى كتاب، 1368. ص 435
[11]. مری بویس، زرتشتیان باورها و آداب دینی آنها، ترجمه ع. بهرامی، تهران: انتشارات ققنوس، ۱۳۹۱. ص 81-127-141

تولیدی

دیدگاه‌ها

سلام گرامی، سابقاً در این باب سخن گفته بودیم، گاتها ربطی به زرتشت ندارد و اگر گاتها را به هر دلیلی سخن زرتشت بدانید، سایر بخشهای اوستا را نیز باید... http://www.adyannet.com/ar/node/1515 , http://www.adyannet.com/news/1460 , http://www.adyannet.com/news/1533 , http://www.adyannet.com/news/1496 , http://www.adyannet.com/news/1509 , http://www.adyannet.com/news/1470 , http://www.adyannet.com/news/1464 و...

سلام گرامی، مطلب مربوط به گاتها به لینک مربوطه منتقل شد: http://www.adyannet.com/news/1515

پس لطفا پیام پیشین خودتان را هم منتقل نمایید. نمیشود که خودتان حرف بزنید و پاسخ را منتقل کنید!

و ناشناس گرامی، از کتیبه کرتیر در سرمشهد چیزی میدانید؟ کتیبه‌ای که در زمان ساسانیان نگاشته و حک شد. از عصر ساسانیان دلایل بسیاری وجود دارد که نشان می‌دهد ازدواج با محارم رسماً ترویج میشد و پس از ورود اسلام، این ازدواج کمرنگ و آرام آرام تعطیل شد.

هیچ گواه آشکاری تاکنون یافت نشده که نشان دهد در زمان ساسانیان کسی با محارمش ازدواج کرده باشد.

طرفدارایایران باستان فقط بلدن دبه کنن. این همه شاهد و دلیل و مصداق واسه ازدواج با محارم در زمان ساسانیان !‌ ازدواج بهرام چوبین با خواهر خودش گردیگ (گردیه)، ازدواج مهران گشنسپ با خواهرش، وقتی که زرتشتی بود!‌ ازدواج اردشیر بابکان به حکومت رسید، با خواهرِش، دِنَک !‌ ازدوا قباد با خواهرش ! ازدواج شاپور اول (پادشاه ساسانی)، با دخترش «آدور آناهید» !‌ اینها رو لابد میخان انکار کنن !‌ تازه بنا به فرهنگ ساسانی مردها میتونستن به زور به محرمشون نجاوز کنن و اون موقع هم ثوابش رو می بردن

حتی در «روایت آذرفرنبغ فرخزادان» آمده است که اگر خواهر راضی به ازدواج با برادر نباشد، برادر به زور می‌تواند با او هم‌بستر شود! همچنین اگر دختری راضی به ازدواج با پدرش نشود، پدر می‌توان به زور او را به ازدواج خود دربیاورد! در فتوای بیستم از روایت آذرفرنبغ فرخزادان می‌خوانیم: Q: There is a man whom it behooves that he should give his daughter or his sister in marriage;‎ they do not agree;‎ can that man hand them over in marriage with force?‎ If he does, will the meritorious work of the holy communion come into being, or not?‎ A: As I understand: it is proper to hand over a sister or a daughter as wife, in that way, with force;‎ if one does it, the marriage is appropriate, and the meritorious work of the holy communion does come into being;‎ it is not proper to do it if the husband does not agree, and it is a sin.‎

توجه داشته باشید که متون پهلوی پس از اسلام بازنویسی شده اند و نکته های تازه به آنها اضافه شده مانند ازدواج با محارم. البته یک نکته بسیار مهم وجود دارد و آن این است که در ایران باستان روستا یا شهر را با نام زن یا دختر هم مینامیدند. مثلا اگر گفته میشد فلانی زن و خواهرم است یا زن و دخترم است میتواند به این مفهوم نیز باشد که درباره مالکیت شهر یا روستا صحبت میشود. البته چون برای پژوهش بر روی متون کهن ایران مانند متون اسلامی هزینه نمیشود اغلب این پژوهشها با هزینه شخصی و با عشق و علاقه شخصی صورت میگیرد. درحالیکه ایران و عربستان و دیگر کشورهای اسلامی با این همه هزینه های سرسام آوری که بر روی قرآن و متون اسلامی میکنند هنوز نتوانسته اند پس از 1400 سال به یک نتیجه واحد برسند و هر کسی خود را مسلمان و دیگری را کافر و مستوجب مرگ میداند! این نشان میدهد قرآن و منابع اسلامی به قدری مبهم و گنگ نوشته شده که 100ها برداشت مختلف میتوان کرد. البته نوشته های مرا در نقد اسلام این سایت بارها سانسور کرده است!!

سلام گرامی، گفتنیها گفته شد. راه یافتن حق بر همگان باز است. همه میتوانند بخوانند و داوری کنند. از شما تنها یک کامنت به دلیل توهین حذف شد. از سویی چندین کامنت از مخالفین شما هم حذف شد (با اینکه گفتارشان از جهت محتوا صحیح بود، اما چون از ادبیاتی توهین آمیز استفاده کرده بودند، کامنتهایشان پاک شد).

گمان میکنم بیش از چند کامنت از من حذف شده باشد با این حال فرض را بر درستی گفتارتان میگذارم اما این را نمیپذیرم که فحاشی اولیه از سوی وحید ترکه همچنان برقرار و سانسور نشده و تنها تذکری داده شده باشد و باقی پیامها حذف شده باشند.

واسه انکار ازدواج با محارم چاره ای نیست !‌هر طرف که بری این قضیه ثابت میشه !!!!‌شما میگی ازدواج با محارم بعد از اسلام وارد شد ؟! خیلی بی سوادی !‌ هنوز نمیدونی که تو کتیبه سرمشهد دقیقن این قضیه ازدواج با محارم اومده مال زمان ساسانیان هم هست !‌ سندهای زیاد از قبل اسلام وجود داره مثل اوستای ساسانی که دقیقن ازدواج با محارم رو تءیید کرده . سند اون قدر زیاده که جایی واسه ماستمالی نمونده !!!! این ننگ تا ابد رو پیشونی طرفدارای افراطی ایران باستان مونده و میمونه !‌ ********** ممنون سامان جان. بعدش هم خواستم بگم به خاطر این ها که هیچ سند و مدرک رو قبول ندارن و فقط دبه کردن بلدن، کامنتای وحید رو پاک نکن

درباره واژه خوئیدودث صحبت کردم اگر کوچکترین اطلاعاتی از زبانشناسی متون پهلوی و اوستایی داشتید نیاز به این همه توضیح واضحات نبود. متاسفانه الله پرستان بخاطر ضعف وحشتناکی که در قرآن و منابع اسلامی میبینند و باعث شده این همه فرقه های گوناگون وحشی اسلامی بوجود آیند که هیچ کدام حرف دیگری را نمیپذیرد راه فرار را در نقد دین زرتشت و فرهنگ ایرانیان باستان دیده اند تا با پول نفت و منابع زیرزمینی و مالیات ملت ایران علیه نیاکانشان قلمفرسایی کنند شاید که این سپر بلند فناناپذیر فرهنگ ایران باستان را کمرنگ و کم ارزش کنند تا مسلمین کمی نفس بکشند!!

سلام گرامی؛‌ [1].کدام اوستاشناس و متخصص زبان اوستایی و پهلوی واژه خوئتوثه را آنچنانکه شما ترجمه کردید، معنا نمود؟ شما گفته بودید که این واژه به معنی صلح در جهان است: «برقراری صلح در جهان مهمترین درس زرتشت به جهانیان است که بنام خوئیت ودثه بیان شده است.» جایی دیگر گفته بودید این واژه به معنی دوستی است. اکنون با استفاده از دیدگاه کارشناسان، چنین چیزی را ثابت کنید. [2].اگر اینگونه بپنداریم که این واژه به همان معنایی است که شما گفتنید، پس با مصادیق آن چه می‌کنید. مواردی عینی فراوان که نشانگر چنین رسمی در ایران باستان است. [3].لطفاً واژه خویدودهی پدر-دختر، خویدودهی مادر-پسر و خویدودهی برادر-خواهر را ترجمه کنید. کسی که ادعای ترجمه و آگاهی از اوستایی و پهلوی را دارد، می‌بایست این واژگان را که بسیار ساده تر از اوستایی و فارسی میانه است را بتواند ترجمه کند. [4]. پیرامون جامعه مسلمین آنچه فرمودید، بی‌ربط با موضوع، و تلاشی از سوی شما برای احساسی و منحرف کردن بحث است. نوعی فرار به جلو که هر خردمندی با خواندن آن در‌می‌یابد که شما در پی "فرار" از "گفتگو در چارچوب بحث" هستید. سپاس

پیش از این گفتم شهر یا روستا را در ایران باستان با نام زن همراه میکردند و تاکید کردم منظور از زن یا دختر یا خواهر فلان مرد میتواند مالکیت آن بخشی از زمین باشد. در ادبیات آریایی امروز هم شهرها را خواهرخوانده هم میکنند و چیز عجیبی نیست. پس اگر در متون پهلوی دیدید که پدری با دخترش خویشی و دوستی(خویدوده) کرده یعنی مالکیت آن زمین یا روستا یا شهر را بدست آورده است. این مفهوم پس از اسلام با فتوای موبد بزرگ فرخزادان که همواره در راه مناظره و بحث بود درباره ازدواج با محارم درهم آمیخت و امروز مستشرقین و به تبعیت از آنها مارکسیستها و مسلمانان به اشتباه افتادند. باز توضیح دهیم؟؟

سلام گرامی، آنچه می‌گویید به کدامین دلیل و بر اساس کدامین سند تاریخی است؟ روزانه گفتارهای بسیاری گفته می‌شود، که هیچ بنیان روشنی ندارند و صرفاً ناشی از «توهّمات» هستند. آیا «فکت» یا «کد»ی هرچند به صورت اجمالی دارید که ارائه نمایید؟ به فرض محال هم که سخن شما درست باشد، نوبت پاسخ دادن به سؤالات فوق می‌رسد. که روشن شدن دیدگاه شما درباره آن سؤالات راهگشا خواهد بود. سپاس

جهت آگاهی شما : http://fa.wikipedia.org/wiki/فهرست_شهرهای_دارای_خواهرخوانده_در_ایران

تأسف بار است. از اینکه وقتم را صرف گفتگو با شما کردم متأسفم. به نظر نمی‌رسید قدرت تحلیل و اندیشه‌تان تا این حد اندک باشد.

آقای فخرایی من به شما میگم با این کورش پرستا بحث نکنین اینها کل تفکرشون رو بنگ و تجاوز به محارم استوار هست من به شما میگم با این ها بحث نکنید اون وقت ما رفتید کامنتای وحید باقرزاده رو حذف کردید که توهین کرد. اینها اون قدر فکرشون بچگونه و سطح پایینه که نمونه ش رو میبینین. این همه وقت گذاشتید بحث کردید دیدید که آخرش چطور به خودش رید !!! بعد میاد چرت و پرت تحویل شما میده. این منطق کورش پرستا هست پس خودتون رو اذیت نکنین و گفتم به شما که بحث با اینا رو بسپارید به ما ولی قبول نکردید این هم نتیجه ش که طرف میاد دری وری میگه

ناشناس بنگی کورش پرست ! اولش که گفتی خویدوده یعنی صلح !!!!!! بعد گفتی به معنی به دست آوردن مالکیت شهرها !!!! که شهرها خواهر و مادر آدم حساب میشن !!!! بعدش برای اثبات این حرف چرت که سندی هم نداره برای اینکه بگی در زمان ساسانیان خویدوده (ازدواج با محارم) به معنی مالک شدن بر شهر بود، اومدی لینک ویکی پدیا دادی که تهران خواهرخوانده فلان شهر هست !!!!!!!!! واقعاً بنگ مغزتو از کار انداخته !!!!!! چرا از سند دادن فرار میکنی ؟ تازه اگه این چرت و پرتای بچگونه ت درست باشه میرسیم به سؤالات ! که دائم داری ازش فرار میکنی ! عین سؤالات استاد فخرایی رو میارم و جدا جدا با سند جواب بده : [۱].کدام اوستاشناس و متخصص زبان اوستایی و پهلوی واژه خوئتوثه را آنچنانکه شما ترجمه کردید، معنا نمود؟ شما گفته بودید که این واژه به معنی صلح در جهان است: «برقراری صلح در جهان مهمترین درس زرتشت به جهانیان است که بنام خوئیت ودثه بیان شده است.» جایی دیگر گفته بودید این واژه به معنی دوستی است. اکنون با استفاده از دیدگاه کارشناسان، چنین چیزی را ثابت کنید. [۲].اگر اینگونه بپنداریم که این واژه به همان معنایی است که شما گفتنید، پس با مصادیق آن چه می‌کنید. مواردی عینی فراوان که نشانگر چنین رسمی در ایران باستان است. [۳].لطفاً واژه خویدودهی پدر-دختر، خویدودهی مادر-پسر و خویدودهی برادر-خواهر را ترجمه کنید. کسی که ادعای ترجمه و آگاهی از اوستایی و پهلوی را دارد، می‌بایست این واژگان را که بسیار ساده تر از اوستایی و فارسی میانه است را بتواند ترجمه کند.

لیونل وحید تورکه تو که از آدمخواری حمایت میکنی نباید هم بفهمی.

فرافکنی نکنید این یک واقعیت است.

اصلن موبدای زرتشتی واسه چی باید بعد از اسلام از ازدواج با محارم دفاع کنن؟ اونها هدفشون حفظ کردن سنتهای قدیمی و اصیل زرتشتی بود. که البته نتوسنتن و تعالیم اسلامی تونست رو فکر مردم تءثیر بذاره و مردم ازدواج با محارم رو ول کردن.

توضیح داده بودم که پس از اسلام بخاطر فشارهای اعراب مسلمان و قوانین قرآن تعداد زرتشتیان کم شد و موبد فرخزادان که یکی از موبدان بزرگ زرتشتی بود تصمیم گرفت مانع از نابودی اوستا شود زیرا که مردم نمیتوانستند به درستی اوستا را بخوانند و موبدان برایشان به پهلوی ترجمه میکردند. او خلاصه ای از تمام اوستا به زبان پهلوی نوشت و نام کتابش را هم دینکرت گذاشت. این کتاب که یکی از ارزشمندترین کتابهای برجای مانده است اطلاعات بسیار گرانبهایی از آن 21 نسک اوستا درخود دارد. ظاهرا این موبد بزرگ درست حدس زده بود و از آن 21 نسک اوستا تنها 5 نسک باقی ماند که همین باقی مانده هم بسیار کم و کاست دارد و حتی دو کتاب نخست دینکرت هم از میان رفت. او به این فکر افتاد که فتوای ازدواج با محارم را دهد و این موضوع را هم در دینکرت آورد. این فتوا برای آن داده شد که بگمان او از انقراض زرتشتیان جلوگیری کند! بیچاره چه روزگار سختی را میدید!

سلام Lionel Messi گرامی،‌ بله، این نکته مهم است. اسناد فراوان پیش از اسلامی به صراحت روشنگر وجود چنین رسمی میان زرتشتیان است. از سویی باید پاسخ دهند که چرا زرتشتیان در عصر اسلامی همچنان بر این رسم ناجوانمردانه اصرار میکردند؟

دلیل فتوای به ازدواج با محارم از سوی موبد موبدان فرخزادان پس از اسلام فشاری بود که بر زرتشتیان وارد میشد.

گرامی بین سخنان شما پارادوکس‌ها و تناقض‌های شگفت‌انگیزی وجود دارد که امکان پذیرش سخنان شما را برای خردمندان، از بین می‌برد. [۱].ابتدا فرمودید که مسلمانان بر زرتشتیان فشار می‌آوردند. سپس فرمودید: «این فتوا -ازدواج با محارم- برای آن داده شد که بگمان او از انقراض زرتشتیان جلوگیری کند!» خوب اگر زرتشتیان آنچنان تحت فشار قوانین اسلامی بودند، پس نباید ابداً به سراغ ازدواج با محارم می‌رفتند. چون این کار حساسیت، فشار و سختی‌ها را بیشتر می‌کرد. [۲].دیگر اینکه ازدواج با محارم چگونه از انقراض نسل جلوگیری می‌کند؟ هیچ ارتباط عاقلانه ای میان ازدواج با محارم و بقای جمعیت زرتشتیان وجود ندارد (چه اینکه در زمان نوشته شدنِ دینکرد، زرتشتیانی بسیار در ایران بودند و ابداً نیازی به ازدواج با محارم نبود). [۳].او آغازگر فتوای ازدواج با محارم نبود، بلکه ادامه دهنده راه گذشتگان بود. چه اینکه مصادیق معین و متعددی از وجود ازدواج با محارم میان ایرانیان باستان، حکایت می‌کند. [۴].آیا بغ نسک و ورشتمان نسک در اوستای ساسانی هم با فشار اعراب وارد اوستای عصر ساسانی شد؟ و کتیبه کرتیر چه؟

جزیه و فشارهای اعراب وجود داشت. این از جمعیت زرتشتیان کم میکرد. مثلا قرار بوده دختری با پسری ازدواج کند ولی مثلا یکشان مسلمان شده و در قانون اسلام هم حتما باید همسرش مسلمان شود. آن موبد گمان کرده که ازدواج در خانواده میتواند جمعیت متقاضیان را زیاد کند اما زرتشتیان نپذیرفتند.

قبل از اینکه نظر بدی بنگ و حشیش مصرف نکن پسر جان !!!! این حرفت سند تاریخی نداره ! از ذهن معیوب و مصرف کننده ت بیرون اومده !!!! اگه سندی هست نشون بده ! وگرنه توهمات خودت رو بذار پا منقل ! زرینکوب بارها گفته که بیشتر ایرانیها از روی اختیار و علاقه مسلمون شدن : http://www.adyannet.com/news/12856 تازه وقتی یکی از طرفها مسلمون بشه نیازی نبود که طرف دیگه هم مسلمون بشه ! اون موبد اونقدر هم مثل تو احمق نبود که از خودش چیزی دربیاره !!! اگر هم حرفت درست باشه (قانون مسلمون شدن همسر) اون وقت اگه اونطوری بود پسر که مسلمون میشد ، مادرش که زنش هم بود هم باید مسلمون میشد !!!! یعنی این حرفی که زده بودی بی معنی هست پسر جان ! و تأثیری نداشت !!!!! تازه ازدواج با محارم در زمان ساسانیان رو چیکار میکنی ؟؟؟؟؟؟؟ ؟ اون موقع که مسلمونها نبودن ! حتی شاهنامه میگه در زمان بهمن اردشیر که هزاران سال قبل از اسلام بود هم بهمن با دخترش همبستر شد و بچه دار هم شدن !!!!!!

زیاد به خودت فشار نیار. هر وقت تونستی مثل آدمها حرف بزنی بیا سئوال کن.

ادامه... شما فرمودید: «او خلاصه ای از تمام اوستا به زبان پهلوی نوشت و نام کتابش را هم دینکرت گذاشت.» یعنی شما این اصل را باور دارید. حال، بحث ازدواج با محارم را جدا از این اصل می‌دانید. دلیل این استثناء چیست؟ به چه دلیل موردی را از یک اصل جدا شمردید؟ این سؤالی اساسی است و باید روشن شود.

به نظرم اگر خود دینکرت را بخوانید دلایل آن فتوای افزوده شده به دینکرت را متوجه میشوید. حتی برخی از فتواهای دیگر نیز به دینکرت اضافه شده منظورم این است که به خلاصه اوستا اضافه شده. باور کنید با خواندن دینکرت دیدتان عوض میشود و منظورم را بهتر متوجه میشوید.

عاغا ما اوستا و دینکرد رو خوندیم ولی چرت و پرتهای تو توش نبود !!!!! از جواب فرار نکن !!!! به سؤال استاد فخرایی جواب بده !!! عاریایی بنگی باستانگرای افراطی !!!!

من با آدمها حرف زدم.

این ناشناس بوذرجمهر رو ول کنید بذار جوک بگه این با مزخرفاتش خیلی خوب آبروی کورش رو می بره ! آفرین ! حرف بزنن که ملت بفهمن شما کوروشی ها چه احمقایی هستین !!!!!!

واقعا برای شعور شما متاسفم که چنین ادبیاتی دارید این را اسلام به شما یاد داده است؟ توهین ، فحش بد دهنی؟ یک مبحث هم در ادیان نت باز کنید به نام صیغه! تا ما پیرامون آن با سند با شما بحث کنیم!

سلام گرامي،‌ از اينكه ديدگاه خود را بيان داشتيد سپاسگزاريم. ليكن اگر خوب بنگريد درمي‌يابيد كه باستانگرايان افراطي به اسلام توهين ميكنند. و اينكه شما پيكان اتهام زني را به سوي مسلمين نشانه گرفته ايد، جاي تعجب دارد. بحث صيغه نيز كاملاً قابل دفاع است. ازدواج موقت همانطور كه از نامش پيداست ازدواج است،‌ و تمسخر منع از آن سبب بروز و شيوع زنا در جامعه است كه از طريق آن افرادي ولدالزنا و لاابالي متولد خواهند شد. درباره ازدواج با محارم سخني اگر داريد ميتوانيد بيان كنيد. بدون پا گذاشتن بر پله اول، نميتوان بر پله دوم پا گذاشت.

حرف آقای سامان رو كامل كنم !‌ بدون پا گذاشتن بر پله اول، نميتوان بر پله دوم پا گذاشت. بله چون ممكنه ... شلوار اين باستان پرستها بيخ تا بيخ پاره بشه آريا اينقدر از زير بار بحث فرار نكن پسرجان ! هرچی فحش داديد سكوت كرديم همين مونده دست پيش بگيری.... يه خورده منطقی باش پسر و تعصبات نژادپرستی و باستانگرايی رو بذار كنار

تو که خیلی بدون تعصب صحبت میکنی بمرگ خودت انقدر درست و با مدرک و سند صحبت کردی که گوش اسمانو کر کردی. من در هر موردی قشنگ با سند باتو صحبت کردم در مورد کوروش و اوستا و ... اما چون تو گوش شنوا نداری نباید بفهمی....

نمیدونم ب چه دلیلی این متن رو گذاشتید..اما این ازدواج با محارم ک میگید تاحالا سند تاریخی نداشته اقایوون.. ودرضمن هابیل و قابیل یادتون رفته چی بود علتش؟!!؟اگ اشکال داشت چرا با خواهرشون ازدواج میکردن چرا قدیما ی مرد دوتا خواهر رو میتونست بگیره چرا عمر ک خلیفه بود برمسلمین هم جده و هم شوهر و دایی.. چی قراره گیرتون بود از این حرفا و بحثا..اونموقع ک عرب دختراش رو زنده بگور میکرد همین ساسانی ها ب دخترا ارزش دادن.. یادتون نره ک زن املم حسین شاهدخت ساسانی بود و این واقعا دور از انتظاره ک امام حسین کسی رو انتخاب کنه ک اجدادش با محارم ازدواج داشتن

سلام. هابیل و قابیل با خواهران خود ازدواج نکردند. چنین امری در منابع روایی انکار شده است.

دقیقا مثل الان که ازدواج فامیلی مثل پسرخاله دخترخاله دخترعمو و پسرعمو رو علم منع کرده . و برای اینکه نسل بشر دچار نقص نشه . دانشمندا دیدن که مردم عادی بی توجه هستن دست به دامن کلیسا شدن و کلیسا و مسیحیت اینها رو جز دایره محارم قرار داد مثل خواهر و برادر پدر مادر خاله دایی . بخاطر بیماری های اثر ازدواج فامیلی . ولی در حال حاضر می بینیم هیچکدام از ادیان به جز مسیحیت اون رو منع نکرده . این نشانه به روز بودن دیدن مسیحیت است. به نظر من در آن زمان هم به همین شکل بوده دین زرتشت قبل از اسلام و یهودیت و مسیحیت بوده و ازدواج خواهر رو برادر رو جایز میدونستن من احتمال میدم که در اون زمان هم علم روی ادیان بعدی تاثیر گذاشته حتما علم به این نتیجه رسیده که ازدواج خواهروبرادرپسرمادر و دختر وپدر باعث نقص بشر و بیماری ارثی می شه اون رو منع کردن. چون یهودیت که قدیمی تر از مسیحیت است در یهودیت خاله و دایی و عمو و عمه جز محارم به حساب نمیان یعنی ازدواج با اونها مجاز است و لی بعدها در مسیحیت و اسلام اونها جز دایره محارم میشن. که در این قرن اخیر هم ازدواج فرزندان خاله و دایی وعمو جز دایره محارم در مسیحیت شده و ازدواج با اونا منع شده. در واقع علم در دین مسیحیت نفوذ کرده و به روزش کرده. و از نقص بشر جلو گیری کرده. متاسفانه به دلیل ازدواج های فامیلی مثلا در ایران بیماری ها و معلولیت های زیادی وجود دارد .

به نظر من همه شمایی که دارید با تعصب حرف می زنید چه به طرفداری از زرتشت چه ادیان دیگه اشتباه می کنید. اگه انسان کمی فکر کنه می فهمه آره اون زمان ازدواج خواهر برادر بوده و گناه هم نبوده . چون هنوز به اون اندازه ژن های بد نسل به نسل به ارث نرسیده و زرتشت فتوای بدی نداده البته برای مردم اون دوره . مطمئنم تا چند سال دیگه هم اگه کسی با دختر عمو یا پسرعموی خودش ازدواج کنه همه مسخره ش کنن و بگن اون جهنمیه . و اون رو کامل منع کنن . مثل مسیحیت الان. آخه چه کاریه دونفر پسرعمو دخترعمو عاشق بشن بعد آزمایش خون به هم نخوره . از همون اول ابتدا بگن بابا فامیل به فکر ادواج با فامیل نباشه با احساس خودتون بازی نکنین . داروشم هنوز نیست اگه بود اول از همه کلیسا و اروپا که مهد علمو دانشه این ازدواج ها رو آزاد میکرد حتی اگه میشد ازدواج خواهر وبرادر هم آزاد میشد . اسلام هم که منع نکرده این ازدواج ها رو بخاطر ازدواج های فامیلی ائمه است که برای توجیه اون هم حرف دارم پیامبر گفته با غریبه ازدواج کنید تافرزندان سالم به دنیا بیارین. ولی ائمه استثنا هستن.

این رو هم بگم که در ازدواج دونفر که هم خون هستن امکان داره ژن های خوب دونفر در فرزند قوی تر ظاهر بشه . و البته این امکان هم وجود داره که ژن های بد قوی تر به ارث برسه. به نظر من دلیلی که می تونه برای زرتشت دوره باستان برای ازدواج با محارم باشه همون قوی تر شدن فرزندان بوده ولی پس از مدتی دیدن که امکان قوی تر شدن ژن بد هم وجود داره و معضل شده برای مردم برای همین از خیر ازدواج محارم گذشتن و ازخوبی قوی تر شدن ژن خوب گذشتن که مبادا حتی یک ژن بد به نسل های آینده به ارث برسه . و بعد از آن در دین میترا که به روز شده زرتشت هست این ازدواج ها منع شده .

درود اون آقایی که در حال توهین به آیین نیاکان واقعیش هست ، حرفی وجود نداره که بهش گفت ! دینی که با تجاوز و زور وارد سرزمینش شد ، نمیتونه به امثال تو راه روشن کمال رو نشون داده باشه ! برای دفاع از یه دین نیاز نیست به کتابی که برای دیگران کتاب مقدسه هجوم آورد! زمانی که خداوند در قرآن انسان ها را به سه دسته مرد آزاد با مرد آزاد ، بنده با بنده و زن آزاد با آزاد تقسیم نموده و برایشان حکم نموده (سوره بقره) و کسی نیست که بتونه واقعیت این تقسیم بندی و برده داری را آشکار کنه ، چطور شما میخوای واقعیت های دین زرتشت رو بیان کنید ؟!!!!!

گرامي؛ گفتار شما ارتباطي با مبحث ندارد. اي كاش براي تغيير بحث اقدام نميكرديد. آنچه قرآن گفته حق است و مسلمان شدن ايرانيان نيز به زور شمشير نبوده، اين را حتي زرتشتيان تحصيلكرده در خارج از ايران هم اقرار كرده اند و ما نيز مجموعه مقالاتي مستند در اين باره ارائه كرديم و شما را به مطالعه آنها دعوت ميكنيم تا حجت بر شما تمام شود. مسلمان شدن ايرانيان به زور شمشير، ديدگاهي است كه امروزه در محافظ آكادميك كاملاً منسوخ شده است و كسي آن را نميپذيرد. علاوه بر اينكه اين ديدگاه توهين به ايرانيان است، به راستي ايرانيان آنقدر ضعيف و حقير و نابخرد بودند كه باور قلبيشان با شمشير عوض شود؟! به هر روي اگر درباره نوشتار، ديدگاهي داريد ميتوانيد ارائه كنيد.

این مسئله دروغ محض و به خاطر کج فهمی است آنجه آقایان به عنوان محارم ترجمه کرده اند باید به عنوان خودی ترجمه میکردند. خودی به معنای پاکان در مقابل غیرخودی یعنی دیوان و اهریمنان و ناپاکان

چه کسی را متهم به کج‌فهمی می‌کنید؟ تمامی اسناد پهلوی و حتی متن اوستای ساسانی، دقیقاً از ازدواج برادر و خواهر / مادر و پسر / پدر و دختر و... سخن گفته اند. حتی مصداق آورده اند. نمونه آورده اند. توجیهات شما کارآمد نیست. بهانه‌جویی و بهانه‌تراشی است. همبستری با محارم در تاریخ زرتشتیگری یک امر روشن و واضح است.

در بخش گاتها که فرمایشات زرتشت است و در بخش پایانی به صراحت میبینیم که زرتشت دختر کوچکش را در مورد ازدواج با شخصی از قبیله دیگر که دو امتیاز اصالت خانوادگی و خداپرستی را دارا ست در حضور فرهشوشتره که پدر زن زرتشت است نصیحت میکند اگر این کار از اموزه های زرتشت و یا ایرانیان معتقد به اوست پس چرا خود زرتشت در مورد خود ویا دختر یا پسرانش چنین نیست ؟ این فقط یک اتهام و یک زیاده گویی نابخردانه است فقط همین جناب نویسنده لطفا تصویر کامل و منبع روشن خود را ارایه بفرمایید که ما هم ببینیم کجای دینکرد سوم چنین نوشته و از کدام ناشر

معنى لفظ خوایت‌ودث در اوستاى موجود مصرح نیست و آنچه در متن بالا نیز آمده است ( برتولد اشپولر در تأیید وجود رسم ازدواج با محارم در ایران باستان می‌گوید که نوعی خاصی از ازدواج‌های ایرانِ عصر ساسانی، با آمدن اسلام ممنوع شد ) حاکی از آن است که لااقل در متن اوستای کنونی اینچنین صحبتی موجود نیست و بیشتر مرتبط با عصر ساسانی و پادشاهان بوده است که به جامعه نیز رسوخ کرده بوده است . مثل امروز که در اروپا بی بندوباری در موضوع سکس در دربارها ی پادشاهان و ملکه ها مردم را وادار به این بی بند و باری می کنند ، نه اینکه کشیش های واقعی و همیشه و در حال حاضر نیز کشیش های واقعی در شرایط اقتصادی محدودتری زندگی می کنند . مضاف بر اینکه یک پیامبر به هیچ عنوان اینچنین اشتباهی نمی کند .

نویسنده نا محترم . وقتی اطلاعی از تاریخ ندارید و نمی نوانید متون دینی را درست بخوانید لطفا نه مقاله بنویسید و نه اظهار نظر کنید

صفحه‌ها

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.