اوستا و تیر خلاص بر پیکر بیماران !

  • 1393/05/04 - 09:24
آنچه در اوستا هزاران سال به عنوان متن مقدس شمرده می‌شود، حاکی از آن است که اهورامزدا به «جَم» فرمان داد تا برای رهایی از زمستان سخت، پناهگاهی در زیر زمین ایجاد کند و در آن انسان‌ها و یک جفت از هر جاندار (از سگان و پرندگان و...) و حتی گیاهان را جای دهد تا نژاد آنان از میان نرود. اما بیماران...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در آموزه‌های اسلامی، رسیدگی به حال بیماران، از مصادیق کردار نیک شمرده است[1]. عیادت از بیمار و تلاش برای درمان وی و خوش‌ رفتاری با او از برترین اعمال دانسته شده است. امام محمدباقر(علیه السلام) فرمودند:«هرکسی که مسلمانی بیمار را عیادت کند، در آن روز هفتاد هزار نفر از ملائکه بر او سلام و درود می‌فرستند و نعمتی در بهشت برای او خواهد بود»[2]. شبیه این حدیث از امام صادق(علیه السلام) نیز نقل شده است[3] و همچنین احادیثی دیگر در لزوم کمک به بندگان خدا برای درمان بیماری و ...
مطمئناً زرتشت پاک نیز همین دیدگاه را داشت، اما آنچه در اوستا هزاران سال به عنوان متن مقدس شمرده می‌شد، چیزی دیگر می‌گوید! تیر خلاص بر پیکر بیماران و رها کردن آنان برای اینکه زودتر بمیرند! رفتاری بی‌رحمانه و نابخردانه درحق انسان‌های بی‌گناه... در در اوستا، وندیداد، فرگرد دوم، بند22-29 آمده است که اهورامزدا به «جَم» فرمان داد تا برای رهایی از زمستان سخت، پناهگاهی در زیر زمین ایجاد کند و در این غار انسان‌ها و یک جفت از هر جاندار(سگان و پرندگان حتی گیاهان) را جای دهد تا نژاد آنان از میان نرود. اوستا چنین می گوید:

آنگاه اهوره مزدا به جم گفت: ای جم هورچهر، پسر ویَونگهان! بدترین زمستان بر جهان استومند فرود آید که آن زمستانی سخت مرگ‌آور است. آن بدترین زمستان بر جهان استومند فرود آید که پر برف است. برف ها بارد بر بلندترین کوه ها به بلندای اردوی... ای جم! پیش از [آن] زمستان، در پی تازش آب، این سرزمین‌ها، بارآورِ گیاهان باشند؛ [اما در پی زمستان و] از آن پس که برف‌ها بگدازند، اگر ایدر جای پای رمه‌ای در جهان استومند دیده شود، شگفتی انگیزد. پس [تو ای جم] آن وَر [پناهگاه زیرزمینی] را بساز، هر یک از چهار برش به درازای اَسپْریسی و تخمه‌های رمه‌ها و ستوران و مردمان و سگان و پرندگان و آتشان سرخ سوزان را بدان جا ببر... و بدان جا بزرگ‌ترین و برترین و نیکوترین تخمه‌های نرینگان و مادینگان روی زمین را فراز بر. بدان‌جا بزرگ‌ترین و برترین و نیکوترین تخمه‌های چهارپایان گوناگون روی زمین را فراز بر و بدان جا تخم همه‌ی رستنی‌هایی را که بر این زمین، بلندترین و خوشبوی ترینند، فراز بر...

اما در بند 29 از همین فرگرد آمده است:

مباد که گوژپشت، گوژسینه، بی پُشت، خُل، دَریوَکَ (بدکار)، دَیوَک (فریبکار)، کـَسویش (ناقص)، ویزباریش (حسود)، تباه دندان، پیسِ جدا کرده تن (مبتلا به بیماری جذام) و هیچ یک از دیگر داغ خوردگان اهریمن (دیگر بیماران)، بدان جا راه یابند.

روشن است که منظور از «دیگر داغ‌خوردگان اهریمن» همان بیمارانِ (جسمی و روحی) هستند. آنچنان که سابقاً نیز افراد معلول، نابینا، ناشنوا و ... نیز تحت عنوانِ «داغ خوردگان اهریمن» از حضور و نوشیدنِ نوشیدنی مقدس ممنوع شده‌اند[4]. به راستی بر پایه‌ی آموزه‌های مزدیسنا، این بیماران باید از سرما یخ بزنند و بمیرند؟ چون داغ خوردگانِ اهریمن اند؟ آیا رها کردن بیماران (به جُرم بیمار بودن)، همان زدنِ تیر خلاص بر پیکر آنان نیست؟ باید رهایشان کرد تا زودتر بمیرند؟ چرا؟ مگر انسان نیستند؟ مگر چه گناهی مرتکب شدند؟[5]

پی‌نوشت:

[1]. شيخ حر عاملى، وسائل الشيعة، قم: مؤسسه آل البيت، 1368.  ج 12 ص 5
[2]. شیخ محمد بن یعقوب كلينى رازی، الکافی، تهران: دار الكتب الإسلامية، 1365.  ج 3 ص 119
[3]. همان، ج 3 ص 120، حدیث 2
[4]. بنگرید به «توهین دین زرتشتی به معلولین»
[5]. اوستا، وندیداد، فرگرد 2، بند 23-29، بنگرید به:
اوستا، ترجمه دکتر دوستخواه، تهران: انتشارات مروارید، 1391. ج 2 ص 671 
و وندیداد، پژوهش جیمز دارمستتر، ترجمه موسی جوان، تهران: انتشارات دنیای کتاب، ۱۳۸۴. ص 81-82
The Zend Avesta,Part I, The Vendidad, Translated by James Darmesteter, from Sacred Books of the East (Vol.‎ IV),  Translate in English by Various Oriental Scholars, Oxford, Clarendon Press, 1880, pp 17-18

تولیدی

دیدگاه‌ها

آیا نویسنده این مقاله حاضر است با فردی با این مشخصات ازدواج کند؟این مطلب درباره گسترش نژاد بشری است نه دوا و درمان و بیمارستان.جناب نویسنده مقاله آگاه باشند که این موضوع مربوط به شرایط سخت است که امروز به آن مدیریت بحران میگویند.شما در زمان بحران نمیتوانید همه را نجات دهید این آموزش ها همین حالا به افراد فعال در هلال احمر و حوادث غیرمترقبه و زلزله و آتش سوزی و بمباران و سیل و تصادفات و .... صورت امروزی داده میشود. این یعنی الویت بندی و مدیریت بحران.من این بخش از اوستا را معجزه میدانم.تا همین دوره قاجار اگر در جایی مرضی واگیر مانند وبا می آمد مردم را در خانه ها حبس میکردند تا بمیرند.اگر قرار باشد بخش عظیمی از جمعیت بخاطر یک حادثه بمیرند و آذوقه و امکانات بسیار اندک باشد پس بهتر است افرادی زنده بمانند که سالم و تندرست باشند.در اینجا حتی میگوید بدکاران را راه ندهید نمیگوید که فقرا را راه ندهید یا ثروتمندان را راه بدهید. این نشان میدهد که سلامت تن و روان هر دو با هم مد نظر است.هیچ کس در زمین کشاورزی بذر ناپاک نمی افشاند.در آخر زمان هم کسی ظهور میکند تا ناپاکان را به راه راست هدایت کند و اگر نپذیرفتند آنان را از بین ببرد.خب نه سرمایی هست و نه بلایی بلکه رسالتی است که باید انجام شود.این مطلب اوستا مربوط به زمان بحرانی و تنگناست.دست از تخریب تاریخ ایران بردارید.

سلام "آشنا به تاریخ ایران" گرامی ؛ نیازی نیست که نویسنده مقاله با همه ی افراد فوق ازدواج کند. اما دلیلی هم وجود ندارد که بر افراد فوق تیر خلاص بزنیم، یا آنان را در سرما رها کنیم تا بمیرند (به جرم بیمار بودن). پناهگاه زیرزمینی جم به قدری بزرگ بود که برای انسانهای اطراف و حتی حیوانات و گیاهان جا داشته باشد، اندکی بزرگتر میساختند تا بیماران هم در آن جا بگیرند. در مدیریت بحران، و نجات دادن افراد (در قوانین هلال احمر) اولویت با کسانی است که بیشتر به کمک احتیاج دارند. یک انسان سالم میتواند گلیم خود را از آب بیرون بکشد. اما آیا یک شخص معلول میتواند به راحتی خود را نجات دهد ؟ یا کسی که مشکل استخوانی دارد میتواند به راحتی خود را از مرگ نجات دهد ؟ اگر قرار بود مدیریت بحران صورت گیرد، بیماران در اولویت بودند. نه اینکه انسانهای سالم را نجات دهیم و بیماران را رها کنیم تا بمیرند.

ادامه از قبل ؛ گرامی ؛ فرمودید که این گفتار اوستا (تیر خلاص زدن بر بیماران) یک معجزه از اوستا است و سپس فرمودید که درزمان قاجار هم چنین کاری صورت میگرفت. دقت کنید که اولاً : از دید شما قاجار هم که مانند اوستا عمل میکردند، معجزه کرده بودند ؟ و در ثانی نابینایی و ناشنوایی و معلولیت و مشکل استخوانی و یا مشکل دندان و یا گوژپشتی و ... هیچ یک بیماری های واگیردار (مُسری) نیستند. سپاس

بله، متاسفانه نویسنده مقاله متوجه نشده که برای عبور از عصر یخبندان تنها افراد سالم میتوانند دوام بیاورند. زلزله و انفجار بمب که نیست که افراد سالم به کمک ناتوانان بروند. مسئله یخبندان گسترده ای است که موجودیت انسانها و حیوانات و زندگی روی کره زمین را با تهدید روبرو کرده بود و این بزرگترین فرمان و راهکاری بوده است که ایرانیان باستان انجام دادند. شاید دلیل این که اطلاعات عصر یخبندان تنها در منابع ایرانی وجود دارد و هیچ ملتی در جهان چنین اطلاعاتی در منابعش نیست همین راهکار مواجهه با یخبندان بوده. در ادبیات سامی چه تورات و انجیل و چه قرآن و در ادبیات سومری و بابلی و آشوری و غیره هم اطلاعات عصر یخبندان وجود ندارد.

سلام گرامی، جمشید برای نجات از یخبندان، تنها دو کار می‌توانست انجام دهد، ساخت غار (پناهگاه زیرزمینی) و ذخیره غذا. با انجام درست این کار میتوانست افراد بیمار را هم نجات دهد.

افراد بیمار را گاهی حتی در خارج از عصر یخبندان هم نمی توان مداوا کرد چه رسد در سرمای شدید. اگر نچات از عصر یخبندان تا این اندازه آسان بوده چرا ملتهای دیگر انجام نداده اند؟

بیمارانی که از ورود به غار، منع شدند، اینها بودند: «گوژپشت، گوژسینه، بی پُشت، تباه دندان، پیسِ جدا کرده تن (مبتلا به بیماری جذام) و...» اینها بیماریهای غیر قابل درمان نیستند. قابل درمان هم نباشند، آیا مستحق رها شدن و زجرکش شدن هستند؟

پرسش را پاسخ ندادید.

سلام گرامی، مهم نیست و برای ما فرقی ندارد. در هر صورت اگر دیگر ملت‌ها نجات نیافتند، پس چگونه نسلشان باقی ماند؟ همین که امروز وجود دارند، یعنی اجدادشان به هر طریق (درست یا نادرست) از آن عصر گذر کردند.

از کجا میدانید نسل نجات یافتگان همان کسانی نبوده اند که در پناهگاه جمشید بوده اند؟

بی پشت به معنای حرام زاده است.

بنا بر عقیده جیمز دارمستتر (James Darmesteter) این واژه به معنی ناتوان (impotent) است. واژه ی اوستایی : apâvayô

هدف ما تخریب تاریخ ایران نیست. بلکه جدا کردن حق و باطل و روشن نمودن نقاظ مبهم تاریخ تنها هدف ماست (و البته پاسخ گویی مقابله ای به باستانگرایان افراطی). ما هیچگاه راضی نبوده و نیستیم که ایران تحقیر شود. چون مردم ایران نیز سابقه ای بس طولانی در فرهنگ و تمدن دارند و در این زمینه کارنامه شان روشن است. اما حقایق باید گفته شود.

وقتی هر کسی که از راه میرسه بدون تحقیق همه جانبه و کامل و بدون توجه به تحقیقات افراد سرشناس که قبلا صورت گرفته میاد برای خودش یه تحلیل آبکی میکنه، میشه همین مقاله ای که گذاشته اید اینجا! متاسفم به خاطر ذهن بسته ای که عوض حقیقت به دنبال هدف خودش در متن ها می گرده و تفسیر به رای می کنه. و متاسف تر برای اشخاصی که با فقر دانش و تفکر همچنین تبلیغات رسانه ای روشون تاثیر میذاره . رسانه = شستشوی مغزی (همه جای زمین بدون استثنا) برای تحلیل اینجور مسایل باید آشنایی کامل به تاریخ، باستان شناسی، تشخیص ادبیات باستان، زمین شناسی و زبان شناسی تاریخی داشت. نصف منابع این مقاله از مذهبیون و اهالی حوزه اومده که فکر نمی کنم ربطی به دانش هایی که ذکر کردم داشته باشه. به علاوه قرار نیست هر شخص غیر مصلحی تاریخ رو تحلیل کنه. مذهبیون لطفا درباره "علم مذهب" شون حرف بزنن. و برای بالا بردن خودشون به تخریب تاریخ ملل نپردازن، و در کار متخصصین علوم دیگر دخالت بیجا نداشته باشن. متاسفم که هدف شما دقیقا تخریب تاریخ ایرانه چون تاریخ ایران رو برای خودتون تهدید می بینید

متأسفم برای کسانی که حتی نوشتار را نخوانده اند، و به خود اجزه قضاوت میدهند و در قضاوتشان نیز کلمه ای سخن منطقی در نقد نوشتار نگفته اند. نوشتار فوق دو بخش است. بخش اول درباره دیدگاه اسلام (درباره رفتار مناسب با بیماران) که اسنادی از شيخ حر عاملى و محمد بن یعقوب كلينى رازی، ارائه شد. بخش دوم نوشتار هم مربوط به مجوز آیین زرتشتی برای زدن تیر خلاص به بدن بیماران (تبدار، نابینا و ناشنوا و معلول حرکتی و گوژپشت و ...) است که اسنادی از اوستا و پژوهش های دکتر دوستخواه و جمیز دارمستتر James Darmesteter ارائه شد. اگر درست فهمیده باشم میخواهید متن اوستا را انکار کنید.

به هر روی اگر در نقد نوشتار فوق (متن مقاله اوستا و تیر خلاص بر پیکر بیماران) سخنی منطقی و مستدل دارید ارائه کنید تا همگان بهره مند شوند. با غوغاسالاری و هوچی گری حقیقت روشن نمیشود. بلکه با استدلال و سخن منطقی است که حق بر همگان نمایان میشود. سپاس

جناب سامان سلطنت قجری ایران بر باد ده اسلام پناه و شریعت معاب و ظل اللهی بود که به بحث ما مربوط نیست. آنچه که از اوستا برگزیده و ترجمه کردید مربوط به شرایط بسیار سخت است که امروز به آن مدیریت بحران میگویند.این داستان مانند کشتی نوح و توفان است یعنی هر کسی نمیتواند سوار کشتی شود.منظور اینست که به هم شباهت دارند.به هر حال در بحران باید مدیریت کنی وگرنه ممکن است نسل بشر از بین برود.این موضوع مانند اینست که بگویند در شرایط سخت گوشت مردار بخور.

گرامی سخن ما نیز همین است که در شرایط بحران باید به داد کسانی رسید که توان نجات دادنِ خود را ندارند. نه اینکه افراد سالم و توانا را نجات دهیم و بر بیماران تیر خلاص بزنیم. در کشتی نوح هم ملاک سلامت جسمی یا بیماری نبود. بلکه معیار ایمان بود. گذشته از اینکه در اوستا به این دلیل فرمان تیر خلاص صادر شده که افراد بیمار، داغ خورده اهریمن شمرده شدند.

چه ربطي به كشتي نوح داره ؟؟؟؟؟؟؟ كجاي كشتي نوح معلولها رو ول كردن كه بميرن ؟؟؟؟؟؟؟ آقا شما ميگي مديريت بحران بوده ؟ خوب بحران يعني چي ؟ اينكه يه عده راس راس راه برن و سالم باشن كه اسمش بحران نيست ! بحران اونجاييه كه يه عده آدم معلول يا نابينا يا ... دارن از سرما ميميرن و هيچ كي نيست به دادشون برسه ! به اين ميگن بحران ! اينجا رو درياب ! اوني كه داره يورتمه ميره و چهارستون بدنش رديفه كه بهش نميگن بحراني ! به گوشت مردار هم ربطي نداره. شما مجبور ميشي واسه نجات يكي يا خودت گوشت خوك بخوري (يا اصلاً خودم بخورم) ببين واسه نجات دادنه ها . نه اينكه واسه كشتن باشه. حكم اوستا اين يه قلمش انساني نيست. ولي اوستا چيز خوب هم داره

مدیریت بحران یعنی همان چیزی که در اوستا نوشته شده است.در متنی که نوشتید آمده افرادی که خل و دیوانه و پیس و در کل از نظر ژنتیک معیوب هستند را از افرادی که تعداد آنان کم است و آخرین بازمانده بشریت هستند و نسل آینده بشری را باید نجات دهند را جدا کنید.نگفته که آنها را بکشید.یعنی اگر جهان در حال نابودی بود و شما برای مثلا فقط 20 نفر غذا و امکان نجات داشتید تا این 20 نفر زنده بمانند و نسل بشر را نجات دهند پس 20 نفر را با این مشخصات انتخاب کنید.احتمال اینکه 20 نفر انسان سالم با ایمان نسل بشر را نجات دهند خیلی بیشتر است تا اینکه تعدادی خل و دیوانه و پیس و معیوب ژنتیکی و بی ایمان و حسود و ..... کهباعث تفرقه و عصیان و اختلاف و....از نسل بشر باقی بمانند و بین همین 20 نفر جنگ و دعوا و بیماری بوجود بیاید.این موضوع مربوط به زمانی است که جز این راه راهی نمانده باشد.

اشنا به تاریخ ! کی گفته افراد نابینا و ناشنوا و کسانی که مشکل استخونی دارن همه شون مشکل ژنتیکی دارن ؟؟؟ تازه خیلی افراد نابینا هستن ولی بچه هاشون همچین مشکلی ندارن ! همینطور درباره بقیه مریضیها و معلولیتها و ... / جمشید هم برای حیوونها و گیاهها جا داشت ! واسه آدمای معلول جا نداشت ؟؟؟؟؟ اون جمشید که داشت تونل حفر میکرد خوب یه خورده بزرگتر درستش میکرد. حالا اگه یکی بیاد بگه واسه پاک شدن نسل بشر میخام همه گنهکارا رو بکشم که نسل بعدی پاک باشن از دید شما خوبه ؟

اگر مجبور به انتخاب بودید باید نفر سالم را انتخاب کنید نه فرد معیوب را.البته برای مغول تباران سالم و بیمار فرقی نمیکنه همه رو میکشند.

ما کسی را انتخاب میکردیم که انسانتر باشد و بیشتر به درد معنویت جامعه بخورد. فرقی بین سالم و معلول قائل نبودیم. تفکرات هیتلری هم زمانش گذشته است. هرچند نژادپرستان عاریایی همواره در پی تصفیه نژادی هستند و از کشتن معلولین باکی ندارند.

این داستان خیلی شبیه داستان نوح است.همه کسانیکه به کشتی نوح سوار شده اند هم با ایمان هستند و هم از نظر بدنی سالم میباشند.اگر کسی درمیان افرادی که به کشتی نوح سوار شدند فردی بی ایمان یا معیوب را در متون تاریخی دیده با ما هم معرفی کند.

کجا تاریخ گفته است که یاران نوح همگی جسماً سالم بودند ؟ تنها ملاک سوار شدگان بر کشتی نوح ایمانشان بود. نه قیافه و اندامشان. وَالسَّلامُ عَلى‏ مَنِ اتَّبَعَ الْهُدى‏

شما اگر یک فرد معیوب در آنها سراغ دارید به ما معرفی کنید.

در منطق نوح نبی فرقی بین سالم و معلول وجود نداشت. شما اگر ادعا دارید که ایشان فقط سالم ها را سوار کشتی کردند سند بدهید.

قرآن کتاب مقدس مسلمانان میگوید که معیار و ملاک نوح برای سوار کردن مردم بر کشتی، تنها و تنها ایمان و انسانیت آنها بود. نه وضعیت جسمی. «لا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكافِرِينَ دَيَّاراً. إِنَّكَ إِنْ تَذَرْهُمْ يُضِلُّوا عِبادَكَ وَ لا يَلِدُوا إِلَّا فاجِراً كَفَّاراً [نوح/26] يعنى پروردگارا از اين كافران ديارى روى زمين مگذار. اگر تو بگذاريشان بندگان ترا گمراه كنند و جز بد كارى كفران پيشه توليد نكنند.» «وَ اصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنا وَ وَحْيِنا وَ لا تُخاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا إِنَّهُمْ مُغْرَقُونَ‏ [هود/37] يعنى كه كشتى (منظور خويش) را به وحى و مراقبت ما بساز و با من درباره كسانى كه ستم كرده ‏اند گفتگو مكن كه آنها غرق شدنى ‏اند.»

جناب سامان منظور من از تا همین دوره قاجار یعنی زمانی نزدیک به ما که بهداشت و بیمارستان و درمانگاه وجود نداشت میباشد.منظور تبعیت قاجار ها از اوستا نیست.

شما کدامتان زبان و خط اوستایی بلد است؟مگر میشود کسی عربی بلد نباشد و قرآن را تفسیر کند؟

با خط اوستایی اشنا هستیم. برای ترجمه متون هم استناد به کارشناسان و متخصصان کافی است. بزرگانی چون جیمز دارمستتر ( James Darmesteter) و ... در این زمینه از اعتبار کافی برخوردارند. سپاس

من هم از کودکی تا حالا عربی و قرآن خواندم.آیا میتوانم قرآن را ترجمه و تفسیر کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

این مسئله -تیر خلاص بر پیکر بیماران و معلولین توسط جمشید و به دستور اهورامزدا در بندهشن هم آمده است.

جمشید به دستور اهورامزدا بیماران رو قتل عام کرد . یعنی این تیر خلاص به خواست اهورامزدا بود ! شاید برای همین بود که جمشید پس از این جنایت ، از اهورامزدا روی برگردوند !! مقالاتی درباره دین زرتشتی ژان کلنز ص 119 : اسطوره جمشید هم بین ایرانیان هست و هم بین هندیان جمشید در ایرانیان : ور میسازد برای نجات مردم از زمستان در بین هندیان: ارواح مردگان را میپذیرد.جم شیپوری دارد که با آن روان مردگان را اداره میکند. وی در تاریخ ایران سرآغاز بدعتگزاری است. یعنی اینکه بعد از این قضیه کشتن بیماران، به اهورامزدا پشت کرد ! به نظرم دلیلش این بود که اگه مطیع اهورامزدا میموند مجبور میبشد بقیه آدمهای روی زمین رو هم بکشه

شما مطالب یک دین (که اتفاقا دین آیینی و تاریخی ایرانی هست) را به تمسخر گرفته اید و از تحریف به شدت دارید استفاده میکنید.آشنایی با پایگاه شما باعث شد تصمیم بزرگی بگیرم/. با معلومات بسیار وسیعی که دارم همین کار شما را با دین شما خواهم کرد. تعصب و نارواداری و حمله به ادیان و اعتقادات دیگر, باعث درگیری میشود و شما آغازگر بودید./ بی پاسخ نخواهید ماند. / اين جهان كوه است و فعل ما ندا- سوي ما آيد نداها را صدا - فعل تو كان زايد از جان و تنت - همچو فرزندي بگيرد دامنت

بین نقد مستند و تمسخر (اوباشی‌گری و چاقوکشی) تفاوت وجود دارد و درک این تفاوت نیز دشوار نیست. اتفاقا ما در زمینه نقد زرتشت، نه تنها مهاجم نیستیم، بلکه مدافع هستیم. هر روزه در فضای مجازی (از شبکه‌های مجازی گرفته تا ....) صدها و هزاران مورد تمسخر و اوباشی‌گری از سوی زرتشتیگرایان و باستانگرایان علیه اسلام مطرح میشود (و ما دقیقاً در مقام دفاعیم). اگر یقین دارید عملی سبب عاقبت بخیری شما میشود آن را انجام دهید. فعل زرتشتیگرایان و باستانگرایان اکنون دامن آنان را گرفته است. مهم این است که هرکس در گرو عمل خود میباشد و باید در دنیا و آخرت پاسخگوی عمل خود باشد.

در آن یخبندان گسترده مرگ آفرین جمشید جایی را ساخت که توانست نسل بشر و حیوانات را حفظ کند در چنان جای تنگ و باریک که زیر زمین برای فرار از یخبندان ساخته شده بود افراد زیادی نمیتوانستند جای بگیرند. جمشید هم افراد سالم و تخم حیوانات و... را نگهداری کرد. این اسطوره که به نظر میرسد از یخبندان ۱۲ هزار سال پیش شکل گرفته و سینه به سینه در یادها مانده و سپس به اوستا راه یافته بعدها به شکلی دیگر در استوره گیلگمش و اوتناپیشتیم میانرودان (بین النهرین) دیده شد. پس از ورود سامی ها به میانرودان این استوره به نام حضرت نوح مصادره شد و سپس به قرآن هم راه یافت. در قرآن هم گفته نمیشود که نوح مجاز است بیماران را وارد کشتی کند! منابع باستانی ایران پیش از هخامنشیان نوشته شده برای همین است که نامی از هخامنشیان در آنها نیست. اما در شاهنامه به دوران هخامنشی اشاراتی شده است.

سلام گرامی؛ ایشان (جمشید) می‌توانست، آن مکان را اندکی وسیع‌تر بسازد. مگر اینکه تعداد بیماران بسیار زیاد بوده باشد (در این صورت هم حق نداشت که بر بیماران تیر خلاص بزند و آنان را رها کند تا بمیرند. چه بسیار بیمارانی که از دیگران بهترند.)ماجرای جمشید مربوط به غار یا بنای زیرزمینی است و ماجرای نوح مربوط به طوفان و سیل (ربطی به هم ندارند). تا جایی که میدانیم، ملاک ورود به کشتی نوح، ایمان و انسانیت بود (نه سلامت یا بیماری افراد). گفتارتان استحکام لازم را ندارد. هرچند از اینکه مطالعه و اندیشه میکنید خرسندیم. در شاهنامه نیز هیچ اشاره ای به هخامنشیان نشده است. سپاس

نوح و خدایش فکر میکردند با قتل عام و کشتار دیگران میتواند طرفداران خودشان را نجات دهند اما با خفه کردن و قتل عام وحشتناک مردم تنها طرفداران را به کشتی بردند که بعدها همین ها هم دین های مختلفی را شکل دادند. یعنی پسر نوح حق داشت که به دین پدر درنیامد و نوح و خدایش اشتباه کردند که فکر کردند با کشتار مخالفان و منتقدانشان میتوانند موفق شوند.

کار نوح، هرس کردن درخت بود. هرس، بر اساس انسانیت و شخصیت انسان‌ها. شاخه‌ها و برگ‌های نابکار کنده شده و دور انداخته شدند. شاخه‌های سالم باقی ماند. این درخت هرچند وقت به هرس کردنی نو نیاز دارد. این قانون طبیعت و قانون جهان هستی است. اما آنچه درباره خدای نوح گفتید، شاید دباره خدای جمشید صحیح باشد. خدای نوح، مردم را بر اساس انسانیت گلچین کرد. اما خدای جمشید، بر اساس ظاهر، قیافه و نژاد.

این نظر شما میگوید هر کسی خدای من را نپرستد باید کشته شود. پس چرا به بودائیان میانمار ایراد میگیرد که مخالفان دینشان را میکشند؟ من چند بار دیده ام وقتی که مسلمانان در کاری ناتوان میشوند میبینند الله دیگر نمیتواند برایشان کاری انجام دهد از کافران و دشمنان دینشان درخواست کمک میکنند. مثلا میگویند چرا بوداییان میانمار حقوق بشر را رعایت نمیکنند!! یعنی الله پرستان وقتی زور داشته باشند مخالفان را هرس میکنند وقتی هم نداشته باشند یاد انسانیت می افتند

سلام گرامی؛ آن هرس کردن دقیقاً رعایت انسانیت است. اگر می‌بینید مسلمانان مطالبه حقوق بشر می‌کنند، برای افشای چهره واقعی حقوق بشر غربی است (که هر جا منافعشان صدق کند، از عدالت و انسانیت سخن می‌گویند). مسلمانان، همه پیروان ادیان الهی را با وجود اختلاف نظرات، می‌پذیرند و کشتن آنها در غیر موقعیت جنگی و حدود شرعی، حرام است. اما کاری که اهورامزدا انجام داد، دقیقاً یک برنامه راسیسمی و آپارتایدی بود. جدا کردن انسان‌ها بر اساس نژاد و شکل ظاهری‌شان. سپاس

رعایت انسانیت از نظر شما خداپرستی است ولی شیطان پرستان و بت پرستان و توتم پرستان و سنگ پرستان و خورشید پرستان ووو چنین نظری ندارند. اگر خداپرستان کشتار و قتل عام دیگران را انسانیت میدانند و خداناباوران هم کشتار خداپرستان را انسانیت میدانند دیگر چه فرقی با قانون جنگل دارد؟ هر که زورش بیش دینش بیشتر! در ضمن کاری که خدای جمشید کرد عاقلانه بود نه راسیسمی. هر آدمی که عقل و خرد داشته باشد میداند در یک وضعیت نابسامان فقط افراد معدودی را میتوان نجات داد وقتی که پای نابودی زندگی روی زمین در میان است بهترین کار این است که از هر موجود زنده بهترینهایش انتخاب گردد تا در طول عصر یخبندان زنده بمانند و تولید مثل کنند تا بلای نازل شده تمام شود. حتی خلبانها هم برای گزینش شدن نیاز به گذر از هفت خوان رستم دارند و اگر حتی یکی از دندانهایشان را کشیده یا ترمیم کرده باشند نمیتوانند خلبان شوند. پس بگوییم جامعه خلبانان راسیست و معتقد به نظام طبقاتی هستند؟

سلام ناشناس گرامی؛ سخنی پیرامون نوشتار شما (آنچه در تاریخ ۱۳۹۴/۱/۲۰ ساعت ۲۳:۳۳ نوشتید). قرآن ملاک جداسازی مؤمنین از کافران در ماجرای کشتی نوح را ایمان می‌خواند که عین انسانیت است. نوح هیچگاه کسی را تمسخر نکرد. اما کفار او را مسخره می‌کردند. نوح به سخن آنان توجه میکرد و حاضر به شنیدن آن بود، اما مخالفین از شنیدن سخنان نوح اباء داشتند. نوح مردم را به پرستش خدای یگانه و عقلانیت دعوت می‌کرد، اما کفار بر پرستش سنگ و چوب و پیروی از شیاطین اصرار داشتند. اینها قدر متیقّن در ایمان/انسانیت است. آنچه درباره جنگ میان خداپرستان و خداناباوران گفتید؛ اولاً جنگ بین حق و باطل همواره وجود دارد. لیکن نبرد بین نژادپرستان (که جنگ باطل با باطل است) و منفعت‌طلبی‌های آنان جهان امروز را به جنگل تبدیل کرده است. سپاس

همین که ملاک انسانیت را دین قرار دهید نشان از تفکر ضدبشری است. اصلا کسی که بگوید آنچه من معتقدم را تو معتقد نباشی و باید بخاطرش کشته شوی یعنی انسان نیست و یک سرطان برای بشریت است. آن منطقی که بت ها را بشکند ضعیفترین منطق است. چنین منطقی به رفتار ضد انسانی داعش وطالبان و سلفی ها و بوداییان میانمار ختم میشود.

سلام بزرگمهر گرامی، عرض کرده بودیم، که دین ملاک‌های کمال و رشدِ انسانیت را به جامعه می‌آموزاند. دیگران به جرم همکیش نبودن با ما کشته نمی‌شوند. تمامی ادیان اهل کتاب از دید ما محترم هستند. اما ادیان غیرالهی، ما به آنان فرصت بازگشت و اصلاح می‌دهیم. پیش از دادن فرصت، کشتن آنان ممنوع است. اما در نگاه اهورامزدا و آنچه جمشید کرد، می‌بینید که وی مردم را به خاطر نژاد و ظاهرشان به کام مرگ می‌فرستد و فرصتی به کسی نمی‌دهد.

شیطان پرستان معتقدند که خداپرستان حقشان را خورده اند. ایشان شیطان را خدای بزرگ میدانند که عقل و خرد و دانش را به انسان هدیه کرده و خدا را موجودی خودخواه و متکبر و انحصارطلب میدانند که خداپرستان او را خوب جلوه داده اند و شیطان را بد. آنها معتقدند خداپرستان در کتابهایشان شیطان را خوار کرده اند تا خدای تنبلشان را بزرگ جلوه دهند و شیطان را مخلوق او بدانند. در چنین بلبشوی اعتقادی از خداپرستان و شیطان پرستان و بتپرستان و غیره ما چه باید بکنیم؟ همه میگویند ما درست میگوییم و دیگران بدند و باید اصلاح شوند درغیر این صورت کشته خواهند شد. اینست رهاورد اندیشه های دگم دینی! پس کسی که بگوید بخاطر دین نجات پیدا میکنی و میتوانی به کشتی وارد شوی و دیگران باید زیر آب خفه شوند و دست جمعی قتل عام شود بویی از انسانیت نبرده است و فقط به دینش می اندیشد نه انسانیت.

شما وکیل مدافع شیطان پرستا نشو. اینها یه مشت خونخوار روانی هستند که میان جلوی جمع می رینن به خودشون و کارهای عجیب انحام میدن. شعرهاشون همه ش فحشه و عربده کشی. هیچ چیزشون شبیه آدمیزاد نیست !‌ کورش هم شیطان پرست بود. چون مردوک و بعل شیطانی رو پرستش میکرد. قاتل مردم هم بود. شهرها و مردم بیگناه رو به خاک و خون میکشید. می بینی که حاصل تفکر دگم شیطان پرستی و نژادپرستی چی میشه. به نظر من با حیوون نباید انسانی رفتار کرد . شیطان پرستها همون حیوونها هستن. هیچ خداپرستی نمیگه من شیطان پرست هستم !‌ولی شیطان پرست خونخواری مثل کورش ادعای انسانیت میکنه به دروغ ! اگر آنا تومروس اون رو نکشته بود همه دنیات تبدیل به باتلاق شده بود.

این که شیطان پرستان چه کاری با خودشان انجام میدهند به خودشان مربوط است ولی الله پرستانی را میشناسیم که دیگران را میکشند و قتل عام میکنند. مردوک و بعل شیطان نبودند خدا بودند سواد شما بسیار کم است. فقط آدمخواران و طرفدارانشان کورش یزرگ را شیطان پرست و وحشی مینامند. این آدمخواران را در جهان باستان تومیریس مینامیدند و اکنون به آن قبیله آناتومروس میگویند. اگر کورشکبیر نبود این قبیله آدمخوار بر جهان چیره میشد. کوروش بزرگ با شهادت خودش در مقابل ملکه آدمخواران جلوی گسترش این ویروس ضد آدمیت را گرفت.

بنگ و حشیش مغز این کورش پرستها رو از کار انداخته میگه بت مردوک و بت بعل خدا بودند !!!!!!!!!!

صفحه‌ها

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.