افزودن نظر جدید

باید بتوان سحر را از کرامت و معجزه تشخیص داد ، توان های الهی را از غیر الهی تشخیص داد ، در آن صورت می توان فرق بین کارهای کاپرفیلد و مرتاض ها و کریس انجل و امثالهم با کرامت ها و معجزه هایی که فقط از مجرای اهل بیت به اذن الله به خوبان شیعه داده می شود را تشخیص داد . بد نیست راهکارهای تشخیص معجزه از غیر آن بیان شود : اول اینکه توان ها به 2 دسته ی 1) توان های الهی و توان های غیر الهی ، شیطانی تقسیم بندی می شوند ، 1) توانهای الهی : 1- معجزه مثل عصای موسی سلام الله علیه 2- کرامت : شامل الف) ملکوت ، مثلا توان دخل و تصرف در مرگ افراد به اذن الله ب) برزخ مثلا توان حرکت در زمان ج) دخان مثلا طی الارض ، و جز توان های مثبت جسم دخانی انرژی درمانی و طب سوزنی می باشد ( البته نه اینکه هرکسی انرژی درمانی یا طب سوزنی کرد توانش الهی است چون با طرق غیر الهی و شیطانی هم می توان به این توان ها رسید. 2)توان های غیر الهی، شیطانی که شامل : الف ) برزخی ب) دخانی می باشد مثلا دیوید کاپرفیلد که روی دیوار راه می رود آیا توانش الهی است ؟! شاید به راحتی چنین شخصی را بتوان رد کرد ، اما شاید کسانی دیگر هم باشند که ظاهرا شیعه باشند که در مورد این ها چه کنیم ؟ در اینجا چیزی بیان می شود تحت عموان راهکارهای تشخیص معجزه از غیر آن که به 4 راهکار اشاره می شود : 1- از طریق فاعل ؛ اول اینکه شیعه باشد ، اهداف خدایی داشته باشد ، فعل را به چه کسی منسوب کند مثلا وقتی حضرت عیسی مرده زنده می کردند فعلشان را از خدا می دانستند و به اذن الله ؛ ( آقای یعقوبی بارها با عبارات مختلف اشاره کرده اند مثلا گفتند : این دیده ها مال ما نیست! یعنی فعل را به خود نسبت نمی دهند. 2 -از طریق فعل ؛ اینکه جنسیت فعل انجام شده چیست ؟ جنسیتی ملکوتی دارد یا برزخی است و یا دخانی افراد با توان های شیطانی فعل هایی از جنس دخان و نهایتا برزخی دارند پس اگر فعل ملکوتی بود قطعا الهی است (( اگر در مورد عوالم دخان و برزخ و ملکوت اطلاعاتی ندارید انشاالله بعدا اشاره خواهد شد )) و دیگر اینکه قدرت فعل تا چه حدی است باید به گونه ای باشد که به اصطلاح خودمان روی دست آن کسی نباشد ، مثلا روی دیوار راه رفتن دیوید کاپرفیلد کاری ندارد گربه هم می تواند روی دیوار راه برود ، اما در آتش رفتن حضرت ابراهیم و نسوختن ایشان یک معجزه است و البته بدانیم اینرا که آن آتش جنسیتش با آنش های کنونی که بچه مرتاض ها روی ان می روند بسیار متفاوت است ، و دیگری اثری که فعل بر روی انسان می گذارد هم راهی برای فهمیدن است که البته غالب ما انسان ها نمی توانیم از روی اثر درک کنیم ؛ فقط معارف مستدل و بی سابقه ایشان( سایر کارهایی که با توان ملکوتی انجام شده بماند ) اثبات کننده است ؛ 3- از طریق مخاطبین ، در این مورد باید به حرف شاگرد اول ها گوش دهیم خوبترین خوب ها ، و البته بدترین بدها را تشخیص دهیم ، امروز بدانیم تسبیح و انگشتر عقیق داشتن ، درس حوزه و الهیات خواندن دلیل شاگرد اول بودن نیست اگر اینطور بود ، در زمان امام علی ابن عباس شاگرد اول می شد ( اگر شاگرد اول بود در پی راهکار ارائه دادن به امام زمانش امام حسین نمیشد و بی چون و چرا به دنبال ایشان به راه می افتاد ) نه سلمان فارسی و میثم تمار، اگر اینطور بود حمال اصفهانی نمی توانست معجزه کند و رجبعلی خیاط چندین و جند حوزوی شیفته ی صحبت ها و توان هایش نمی شدند و بیان کوچکی نمی کردند و البته مثال هایی دیگر ؛ یکی از تعلیم تربیت شده ها رهبر معظم هستند؛ ... 4 - از طریق خود فرد ، یعنی خودمان اینقدر قوی شویم که خدای رحیم به ما بفهماند ، با تقوا شویم ؛ با امام زمانمان مناجات کنیم .
CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.