افزودن نظر جدید

باعث تعجب است که شما استدلال روشن و صریح به آیات و روایات و عقل و فطرت رو تفسیر به رأی می بینین؛ دقیق تر اینه که جوابی مستدل به آیات و روایات و عقل و فطرت نیافته باشند. آفای حجامی بسیاری از امور بدیهی تشیع و اسلام رو در این کتابشون زیر سوال بردند!!! از همون ابتدای نقدشون به بی راهه رفتند چرا که اونطور که خود می پسندیدند آقای یعقوبی رو مطرح کردند ! این کجای اصول اخلاقی نقد سالم هست؟ مگر نداریم که " انظر الی ما قال و لا تنظر الی من قال : نگاه کن چه می گوید نگاه نکن چه کسی می گوید" آن وقت آفای حجامی به این می پردازند که تحصیلات فلان و علم درایه و... ندارند ؛ خواستیم یک آیه به ما نشان دهند که صراحتا بگوید شرط هدایت یافتن از قرآن این علوم است ؛ برای من واقعا تعجب دارد دوست گرامی شما دوزندگی ای آفای حجامی که بسیاری جاهای متن را ... گذاشته اند تا منظور خود را برسانند را چگوه توجیه می کنید ؟! مابقی رفتارهای غیر اخلاقی ایشان بماند ... . یک نمونه از دوزندگی های ایشان را برای آگاه شدن خوانندگان محترم می آورم. جناب حجامی اینطو از آقای یعقوبی نقل قول کرده اند : " « اينها را هم كه عرض كردم در خلال سفرهايي كه داشتيم ديده شده است ....... ما در اينجا ديده‌هايمان را، يافته‌هايمان را به قرآن عرضه مي‌كنيم تا ببينيم به چه ميزان با قرآن انطباق دارد آيا خداوند تأييد مي‌فرمايد بعد به احاديث و سيره اهل بيت عرض مي‌كنيم. بعد كلام حضرات علما را مقايسه مي‌كنيم نه اينكه اين مطالب را به كلام علماء عرضه كنيم اين را دقت بفرمائيد كه بنده اين مطالب را به كلام علماء عرضه نمي‌كنم. زيرا اينها را بنده ديده‌ام ولي آقايان نشسته‌اند و استنباط كرده‌اند ...... شأن اين ديده‌ها خيلي فراتر از استنباط حضرات علماي 1400 ساله است. چون اين ديده‌ها مال ما نيست " و اما متن اصلی و واقعی در جزوۀ 9 نظام عالم اینچنین است: اينها را هم که عرض کردم، در خلال سفرهايي که داشتيم، ديده شده است و لزومي نمي بينيم که آن ديده ها را بيان کنم زيرا اولا، شما که ما را نمي شناسيد. ثانيا بنده در درجه اول اين مطالب را در پيشگاه امام(ع) و پس از آن در پيشگاه شما عرضه مي کنم. شما -عزيزان که گرد شمع وجود مولايمان جمع شده ايد ـ نه به خاطر بنده ـ فکر کرده ايد که اينجا سفره اي از سفره هاي اهل بيت عصمت و طهارت (ع) است. و ما در اينجا مطالبمان را، ديده هايمان را، يافته هايمان را، به قرآن عرضه مي کنيم تا ببينيم به چه ميزان با قرآن انطباق دارد، آيا خداوند تائيد مي فرمايد، بعد به احاديث وسيره اهل بيت (ع) عرضه مي کنيم، بعد کلام حضرات علما را مقايسه مي کنيم، نه اينکه اين مطالب را به کلام علما عرضه کنيم. اين را دقت بفرمائيد که بنده اين مطالب را به کلام علما عرضه نمي کنم، زيرا اينها را بنده ديده ام ولي آقايان نشسته اند و استنباط کرده اند، لذا بنده هيچوقت مطالبم را به کلام آقايان عرضه نمي کنم، نه به اين دليل که اين مطالب تعلق به ما دارد، نه، بلکه به اين دليل که شأن ديده ها بالاتر است، لذا اين مطالب را به قرآن عرضه مي کنم، به کلام و سيره اهل بيت (ع) عرضه مي کنم. بازعرض کنم که نه به خاطر اينکه شأن ما بالاتر از شأن علما است، نه، بنده خودم خيلي پايين ترهستم، ولي شأن اين ديده ها خيلي فراتر از استنباط حضرات علماي 1400 ساله است، چون اين ديده ها مال ما نيست. فکر مي کنم شما در مقام عرضه اين ديده ها به قرآن اين مطلب را متوجه شويد. عاقل بايد به يک اشاره مطلب را بگيرد. ما نمي خواهيم مطالبمان را به روش حضرات اهل سواد مطرح کنيم، يعني نمي خواهيم بيائيم و اقوال دانشمندان مختلف را پيرامون يک موضوع نقل کنيم و سپس بحث کنيم که کداميک از آنها بهتر است، خير، بناي کار ما اين گونه نيست، اينها عموما استنباطات خودشان است، بناي کار ما اين است که آن چيزي را که در خلال سفرها ديده شده براي عقلا مطرح کنيم." ؟؟؟ !!!
CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.