افزودن نظر جدید

جناب غلام عرض كردم سزاوار دلسوزی هستيد و لذا بر شما تندی نميكنم و معتقدم بايد دست شما را گرفت. 1. آنچه درباره شاهنامه و آغاز كتاب، گفتار اندر ستایش خرد فرموديد، لينكش را همه ميتوانند از اينجا ببينند: [http://ganjoor.net/ferdousi/shahname/aghaz/sh2/] منظور از سه پاس، همانگونه كه به روشنی آمده است، چشم و گوش و زبان آدمی است كه سه نگهبان انسان است. در شاهنامه آمده است: «سه پاس تو چشم است وگوش و زبان * کزین سه رسد نیک و بد بی‌گمان» جالب اينكه فردوسی، خرد (انديشه) را جزو اين 3 پاس نميداند و اين نشانگر آن است كه واژه سپاس (نه از جهت لغوی و نه از جهت اصطلاح شاهنامه‌ای) ربطی به پندار نيك (انديشه نيك) ندارد. اين را 20 سال پيش در جوانی خواندم و بارها خوانده بودم. اين 3 پاس (3 نگهبان) ابداً ربطی به واژه سپاس (تشكر و قدردانی) ندارد. ريشه اين واژه كاملاً روشن است، همانگونه كه در متن مقاله آمده است. 2. به سؤال دومم پاسخ نداديد. اگر فردوسی را مايه حيات زبان فارسی بدانيد، پس سامانيان و صفاريان را ناديده گرفتيد، آنان پيش از فردوسی و بسيار بيشتر از فردوسی برای زبان فارسی زحمت كشيدند. چرا ناديده ميگيريد؟ 3. درباره ماجرای كتابسوزی هم پاسخی نداديد. اگر روشن و صريح نظرتان را بگوييد متشكر ميشوم.
CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.