هولوکاست ایرانی (داستان استر و مردخای)

  • 1392/01/13 - 12:56

در حالی که ما ایرانی‌ها سیزدهم فروردین را نحس دانسته و به یاد قتل عام اجدادمان به کوه و دشت پناه می‌ بریم (تا توسط یهودیان کشته نشویم) آنها باید در جشن نسل کشی آنقدر شراب بنوشند تا تعادل خود را از دست بدهند.

-

در زمان خشایارشا، شاه هخامنشی دو نفر یهودی به نام مردخای و استر به هر نحوی به دربار خشایارشا نفوذ کردند و قصدشان این بود که تمام منسب‌های مهم امپراتوری ایران را در صد و بیست و هفت ولایت از آن یهودی‌ها کنند.

هامان (وزیر باهوش دربار) به رفت و آمد استر و مردخای  مشکوک  و سپس متوجه می‌شود که مردخای یهودی است و از قصدش باخبر می‌شود. موضوع را با خشایارشا در میان می‌گذارد و حکم برکناری یهودی‌ها از منسب‌های مهم در سرتاسر امپراتوری قدرت مند ایران را می گیرد.

مردخای با خبر شده و به همراه استر نقشه ای می‌کشند. آنها با هر حیله و نیرنگی که شده حکم اعدام هامان و کشتار دسته جمعی ایرانیان در خاک خودمان را می‌گیرند.

   در هنگام تاجگذاری، خشایار مست می‌كند و از همسرش می‌خواهد تا در برابرش عریان شود! و همچنان عریان در برابر میهمانانش حاضر شود تا همه زیبایی عریان شهبانو را ستایش كنند! شهبانو از حضور در مراسم خودداری می‌كند. این امر بر شاه گران می‌آید و رئیس یهودیان مردخای، كه به عنوان مستخدم و نوكر در دربار مشغول به فعالیت بود، به شاه پیشنهاد می‌كند تا وی زنی دیگر را به شهبانویی برگزیند تا گوش به فرمان شاه باشد:

   «شخص یهودی در دارالسطنه شوش بود كه به مردخای مسمی بود و از اورشلیم جلای وطن شده بود با اسیرانی كه همراه یكنیا پادشاه یودا جلای وطن شده بودند… و او هدسه یعنی دخترعموی را تربیت می‌نمود زیرا كه وی را پدر و مادر نبود و آن دختر خوب صورت و نیكو منظر بود و بعد از وفات پدر و مادرش مردخای وی را بجای دختر خود بگرفت. پس چون امرو فرمان پادشاه (برای گزینش بانویی جدید) شایع گردید و دختران بسیار در دارالسلطنه شوش جمع شدند استر را نیز بخانه پادشاه زیر دست هیجای كه یهودی الاصل و مستحفظ زنان بود آوردند» (عهد قدیم كتاب استر 2: 9).

    با همدستی مردخای و هیجای (كه هردو اسرائیلی بوده و در دربار نفوذ كرده بودند) استر به شاه نزدیك می‌شود و به همسری او در می‌آید اما استر موظف است كه هرگز خویشاوندی خودرا با مردخای و یهودی بودنش را افشا نكند.

   استر كه از كودكی توسط مردخای برای نفوذ به دربار شاه پرورش یافته بود خیلی زود مورد توجه خشایار قرار گرفته و نخستین بانوی یكصد و بیست و هفت كشور شاهنشاهی ایران می‌شود.

   هامان نخست وزیر خشایار كه از نفوذ یهودیان در تمامی ارگانهای دولتی نگران بود و طرح یك كودتا را كشف می‌كند… به خشایار پیشنهاد می‌كند تا همه یهودیان را از پستهای حساس بردارد. شاه با پیشنهاد هامان موافقت نموده و حكمی صادر می‌كند تا در یكصد و بیست و هفت كشور شاهنشاهی ایران، یهودیان از پستهای حساس بركنار شوند. اما مردخای كه مستخدم دربار و یكی از رهبران بزرگ یهودی بود به كمك استر نقشه‌ای می‌كشند و هامان را به همراه تمامی اندیشمندان ایرانی به قتل می‌رسانند.

   مردخای به همراه گروه منظم و متشكل یهودیان دو نفر را برای ترور شاه سر راه وی می‌ گمارد و استر را از این امر آگاه می‌سازد. استر به شاه می‌گوید كه اگر فلان روز از فلان مسیر عبور كنی موردسوء قصد قرار خواهی گرفت . شاه بدل خود را به آن مسیر می‌فرستد و متوجه می‌ شود كه برای كشتن وی كمین كرده اند. وی از استر شاد می‌شود و استر به شاه می‌گوید كه مردخای وی را از این خیانت و پاپوش آگاه نموده است. استر و مردخای طرح ترور را به هامان نسبت می‌دهند و ورق برمی گردد. شاه به تبعیت از مردخای و استر، دستور می‌دهد تا هامان را به همراه فرزندان و تمامی استاندارانش قتل عام كنند در پی این قتل عام تمامی كتابخانه‌ها و دیوانهای ایرانی نیز نابود می‌شود  و تمامی دانسته‌ها و اندیشه‌های ایرانی از بین رفته و تفكر سامی حاكم می‌شود و یكبار دیگر تمامی كتابهای اوستا نابود می‌شود.

   «در آنروز اخشورش (خشایار) خانه هامان، دشمن یهود را به استر ارزانی داشت و مردخای در حضور پادشاه داخل شد زیرا كه استر او را از خویشاوندی كه با وی داشت آگاه نموده بود. و پادشاه انگشتر (نخست وزیری ) را كه از هامان گرفته بود بیرون كرده و به مردخای (نوكر دربار) داد و استر مردخای را برخانه‌ هامان گماشت (هامان بازداشت شد) .. خشایار به استر و مردخای یهودی گفت: «اینك خانه هامان را به استر بخشیدم و هامان را به سبب دست درازی بر یهودیان به دار كشیده اند و شما آنچه را كه در نظرتان خوش آید به نام پادشاه به یهودیان بنویسید و به مهر پادشاه مختوم سازید…» (عهد قدیم، کتاب استر، فصل 8).

 بعد از این قتل عام ایرانیان شروع شد:

  «یهودیان در دارالسلطنه شوش پانصد نفر را به قتل رسانیده و هلاك كردند… و پنج پسر هامان … را كشتند… در آنروز عدد آنانی كه در دارالسلطنه شوش كشته بودند به حضور پادشاه عرضه داشتند و پادشاه به استر گفت كه یهودیان در دارالسلطنه  شوش (یعنی فقط در دربار شاه! از سربازان و وزرا و خدمتگذاران) پانصد نفر  و ده پسر هامان را كشته و هلاك كرده اند. پس در سایر ولایتهای پادشاه چه كرده‌اند؟ … و یهودیانی كه در شوش بودند در روز چهاردهم ماه آذار نیز جمع شده سیصد نفر را در شوش كشتند… و در سایر ولایتها یهودیان هفتاد و دو هزار نفر ر ا كشته بودند.. و یهودیانی كه درشوش بودند در سیزدهم  و چهاردهم آن ماه جمع شدند  و در روز پانزدهم ماه از قتل عام و كشتار ایرانیان آرامی یافتند و آنرا روز بزم و شادمانی نگاه داشتند بنابراین یهودیان روز چهاردهم ماه آذار را روز شادمانی و بزم و روز خوش نگاه می‌دارند وهدایا برای یكدیگر می‌فرستند» (عهد قدیم، کتاب استر، فصل 9).

این روز یعنی سالروز قتل عام 77000 ایرانی ( باید جمعیت ایران در 2600 سال پیش را در نظر گرفت . با توجه به آنکه جمعیت کم بوده است. این کشتار را می‌ توان یک نسل کشی بحساب آورد) ، هر ساله تحت عنوان عید پوریم توسط یهودیان جشن گرفته می‌ شود و در این روز وقیحانه به جشن و پایکوبی می‌ پردازند.

در حالی که ما ایرانی‌ها سیزدهم فروردین را نحس دانسته و به یاد قتل عام اجدادمان به کوه و دشت پناه می‌ بریم (تا توسط یهودیان کشته نشویم) آنها باید در جشن نسل کشی آنقدر شراب بنوشند تا تعادل خود را از دست بدهند.

در نقشه خیالی ارض موعود که رژیم جعلی اسرائیل ترسیم کرده علاوه بر پهنه نیل تا فرات استان همدان نیز جزء خاکشان ذکر شده است فقط بخاطر مقبره استر و مردخای ابتدای خیابان شریعتی. باید به ایرانی بودن مسئولان تبریک گفت که نه تنها در هیچ کجا راجع به این واقعه هولناک سخن به میان نمی آورند بلکه برای آنها تابلویی در نظر گرفته می‌ شود تحت عنوان زیارتگاه استر و مردخای!!؟ آیا کلمه زیارتگاه کلمه ای مقدس در فرهنگ شیعی ما نیست؟ آیا ما این واژه مقدس را فقط برای انسان هایی پاک از تبار عشق بکار نمی بریم؟

 

ارائه نظرات: نقش دربار هخامنشی در حادثۀ پوریم و جنایت علیه مردم ایران

 

 

تولیدی

دیدگاه‌ها

چرا این اراجیف و نوشتی اخه. یکی ک بخواد اصل موضوعو بفهمه ب سایت شما ک اکتفا نمیکنه اخه! اینم اصل موضوع. منتقدان تاریخ روایت استر را روایتی تاریخی نمی شمارند. نخست اینکه هیچ سندی تاریخی در دست نیست که نشان دهد شاهان هخامنشی ملکه ای به نام استر داشته اند. دیگر آنکه هیچ یک از شاهان هخامنشی فرمان به قتل عام یهودیان نداده اند که با میانجیگری ملکه از فرمان خود منصرف شده باشند. بااین همه پاره ای اشارات تاریخی و توصیف هایی که از اوضاع دربار شاهان هخامنشی شده و برخی دیگر از اطلاعات مندرج در این کتاب می تواند برای مورخ مورد استفاده قرار گیرد.[۱] تاریخ نگارش کتاب استر نامشخص است اما معمولاً بین محققین اتفاق‌نظر وجود دارد که نگارش کتاب کمی بعد از سقوط هخامنشیان، احتمالا در دوره اشکانیان و حدود قرن دو یا سه قبل از میلاد بوده‌است. نویسنده کتاب نیز ناشناخته‌است. اما معمولاً چنین پنداشته می‌شود که توسط فردی از میان اقلیت یهودی ایران و بابل نوشته شده‌است.[۲] اما جعفری دهقی معتقد است که این کتاب در زمان هلنیستی (یونانی مآبی) و حاصل تلقی و برداشت فکری یونانیان و دشمنی آنان با شاهان هخامنشی است.[۳] دانشنامه بریتانیکا در نوشتار مربوط به عید پوریم می‌نویسد: حقیقت تاریخی این واقعه کتاب مقدس، معمولاً مورد سوال می‌باشد. در مورد جشن پوریم، نیز هرچند مشخص است که عید پوریم تا حدود قرن دوم میلادی به سنتی تثبیت شده در میان یهودیان تبدیل شده بوده، ریشه تاریخی این جشن ناشناخته‌است.[۴] در این دانشنامه در هنگام بررسی تاثیرات تمدن ایران زمین بر یهودیت چنین آمده‌است که ماجرای پوریم از کتاب استر در واقع، یکی از قصه‌های ایرانی در مورد زیرکی و خدعه‌های شهبانوهای ایرانی در درون اندرونی‌های پادشاهان می‌باشد و خود عید پوریم نیز به نوعی اقتباس یهودیان از عید نوروز می‌باشد.[۵] بگفته تاریخچه دنیای کتاب مقدس چاپ دانشگاه آکسفورد، اگر چه برخی بنیادگرایان کتاب استر را تاریخی می‌پندارند ولی ژانر ادبی کتاب استر، همانند اکثر کتاب دانیال از نوع رمان بوده‌است. نه نویسندگان این کتاب قصد بازگو کردن حوادث گذشته را داشتند، و نه انتظار داشتند که خوانندگان آن را به عنوان تاریخ قلمداد کنند؛ شخصیتی به نام استر وجود خارجی نداشته‌است. با توجه به ژانر ادبی کتاب چند سؤال مربوطه اینها است که «چه کسی این کتاب را نوشته؟ قصد آن‌ها از نوشتن این کتاب چه بوده و تا چه حدی به آن رسیده‌اند؟ مخاطبان این کتاب چه کسی بوده؟ از مقایسه این کتاب و مخاطبان آن با موارد مشابه در دنیای یونانی-رومی چه نتایجی حاصل می‌شود؟»[۶] بگفته شائول شاکد، استاد ارشد دانشگاه عبری اورشلیم و پژوهش‌گر نامدار تاریخ یهودیت، در نوشتار مربوط به پوریم در دانشنامه ایرانیکا، گواهی بر صحت این داستان از دیدگاه تاریخی وجود ندارد و معمولاً در مورد واقعیت تاریخی داستان با شک و تردید نگریسته می‌شود. نظریه‌هایی وجود دارد که داستان بر مبنای اساطیر ایلامی و یا بابلی است. هرچند چنین نظری را نمی‌توان با اطمینان پذیرفت. این کتاب را بیشتر می‌توان نمونه‌ای از تم (theme) معروف دسیسه‌های درون دربار و نجات یافتن‌های معجزه آمیز نامید.[۲] بگفته مک‌کولوگ شاید ذراتی از حقیقت در پشت داستان استر باشد ولی کتاب در وضع حاضرش دارای اشتباهات و تناقضاتی است که باید بعنوان یک افسانه تاریخی (نه روایت تاریخی) قلمداد شود. نام همسر خشایارشا به استناد هرودوت، آمستریس دختر اتانس بوده درحالی که هیچ اثری از وشتی یا استر در تاریخ هرودوت نیست[۷] بگفته تاریخچه یهودیت چاپ دانشگاه کمبریج نویسنده کتاب استر ممکن است نام‌های ایرانی یا ایلامی برای کتابش را می‌دانسته، اما نشان داده نشده که نویسنده اطلاعات دست اولی راجع به وضعیت جغرافیایی قصر در شوش و یا فضای حاکم در دربار ایران داشته‌است. اگر چه تاریخی بودن کتاب به دلیل وجود غیر محتملات[۸] و خطاها[۹] زیر سؤال می‌رود، اما افسانه بودن داستان به معنی این نیست که از داخل خلأ زاده شده‌است. بدون شک داستان بر پایه اتفاقی تاریخی که در شوش افتاده بنا شده‌است، هرچند تشخیص ماهیت این اتفاق سخت می‌باشد. همچنین عید پوریم قبل از نوشتن شدن کتاب استر جشن گرفته می‌شده و این داستان سعی در توجیه این جشن کرده‌است.[۱۰] به گفته لیتمن دانش‎آموختگان و دانش‌پژوهان کتاب استر را به دلیل تناقضات آشکار تاریخی در این کتاب به جای سند تاریخی، جز افسانه‌های تاریخی به حساب می‌آورند. به استناد تاریخ هرودوت، خشایارشا هرگز نمی‌تواند با یک یهودی ازدواج کند کند چرا که خلاف عمل پادشاه برای ازدواج با یکی از ۷ خانواده صاحب قدرت ایرانی است. تاریخ گزارش می‌دهد که خشایارشا با آمستریس و نه با وشتی یا استر ازدواج کرده‌است. هیچ اطلاعات شخصی از وزیر هامان، وشتی یا استر یا حتی مردخای - مرد عالی رتبه دربار- نیست. مردخای گفته می‌شود که توسط بختنصر تبعید شده‌است ولی تبعید او ۱۱۲ سال پیش از سلطنت خشایارشا روی داده‌است[۱۱] به نوشته دانشنامه جودائیکا، کتاب استر ادعا می‌کند که یک یک روایت تاریخی است که در قلعه شوشان یا شوش اتفاق افتاده‌است. اتفاق افتاده‌است. درست است که شاهی پارسی بنام اخشورش (Ahasuerus) وجود داشته‌است که معادل نام پارسی است که یونانی‌ها Xerxes (خشایار) می‌نامیدند(نگارش بدون اصوات نام به عبری تقریبا نزدیک به شیوه‌ای است که نام در متون آرامی نگاشته می شده‌است. اصوات بعدها در قرون وسطی به نام اضافه شده‌است). پادشاهی خشایار یکم (کسی که منظور قصه‌است زیرا پادشاهی خشایار دوم زودگذر بود). همچنین نام مردوکا (=مردخای) در متون آن زمان بعنوان یک نام فرد و همچنین در کتاب‌های عزرا و نحمیا بعنوان یک نام یهودی ثبت شده‌است. همچنین نویسنده کتاب استر با رسوم پارسیان و رسوم دربار آشنایی خوبی داشته‌است مانند عدم پذیرفتن وشتی برای کوچک کردن خود و ظاهر شدن در مجلس می‌گساری (یک همسر پارسی مجلس مهمانی را در هنگام شروع می‌گساری ترک می‌کرد.)[۱۲] هرچند پذیرش استر بعنوان یک حقیقت تاریخی با دشواری‌هایی روایی و تاریخی مواحه‌است. اگر مردخای از سرزمین یهود بهمراه یهویاخین Jehoiachin (سال ۵۸۹ میلادی) تبعید شده باشد. آنگونه که کتاب استر عنوان می‌کند (استر ۶:۲) سن مردخای در زمان خشایارشا باید بیش از صد سال بوده باشد. هرودوت گزارش داده‌است که همسر خشایارشا نه وشتی و نه استر بوده‌است بلکه دختر یکی از سرداران پارسی بوده‌است که آمیستریس نام داشته‌است. هرودوت همچنین گفته‌است که شاهان پارسی همسرانشان را تنها از میان هفت خانواده اشراف پارسی انتخاب می کرده‌اند. بعلاوه، کل داستان مملو از نا محتملات است. مانند آنکه مردخای بعنوان یک یهودی در دربار شناخته می‌شد و برادر زاده و دختر خوانده اش که هر روز به دیدن او می رفته‌است توانسته‌است با موفقیت ملیت و دین خود را پنهان کند. بعلاوه داستان به نحو ساختگی جدی می‌زند و بطرز مشکوکی غیر مذهبی است. دعا کنندگان هیچوقت در هنگام خطر یادی از خدا نمی‌کنند و اشاره‌ای به خدا در هنگام جشن شکرگذاری پس از نجات یهودیان نیست. بطوریکه خاخام‌های تلمود مجبور بودند که نام خدا را به کتاب استر بیافزایند و ترجمه یونانی و آرامی ان کتاب را مومنانه تر نموده‌است. اگر فرض کنیم که کتاب استر واقعیت تاریخی نیست. احتمالات متعددی برای منشا کتاب و تاریخ نوشته شدن کتاب و بستر تاریخی و معنی و مقصود آن وجود دارد.[۱۳]

شما این مطالب رو از ویکی پدیا کپی کردی استاد.بعد فکر میکنی ویکی پدیا مال کیه؟ کیا مطالبش رو مینویسن؟؟؟ یه کم فکر کنی متوجه میشی اونا نمیان مطلبی رو علیه خودشون بنویسن

داستان بانو استر واقعی ست این کتاب و روایت تاریخی از آریل شارون و نتانیاهو به رئیس جمهور آمریکا هدیه شده. این فضاحتی برای هخامنش است فکر میکنید نگارنده ویکی پدیا چه کسانی هستند.

دوست عزیزی که اینو نوشتی و از ویکی کپی کردی . عزیزم بدون از کجا کپی میکنی اینها از مطالب یهودیا هستش و اینو بگم که هیچ ماست فروشی نمیگه ماستم ترشه . تو که میگی میری خیلی جاها میخونی باید بدونی که مقبره استر که ساختن به نام همسر خشایار ساختن اگه تین مطالب بر فرض رمان بوده اخه کدوم احمقی میاد به خاطر یه شخصیت رمان میاد مقبر میسازه چرا نمیرن از رستم و سهراب بسازن اونا که اعتقاد دارن داستانی بیش نیست . اینکه فکر نکن میدنی اینجا جاییه که اون چیزی که اونا بخوان بدونی تو میدونی نه اون چیزی که خووت کشف کنی

آخرشو این باید میتایپیدی:اونا(منظور یهودیا) اونیا اون چیزیو که خودشون بخوان بدونی تو میدونی و اون چیزیو که نخوان بدونی تو نمیدونی.

اراجیف حرفای توعه.تو الان داری از ایرانیا دفاع میکنی یا یهودیا؟؟!!این طرف زیاد داستانو خلاصه کرده درست ولی دلیل نیس شما بگی اراجیفه.برو حرفای استاد رایفی پور بگوش میفهمی چی به چیه.واس همه چیزشم سند و مدرک داره.بای.

در دربار شاه اخشورش، پادشاه پارس و ماد که بر ۱۲۷ استان فرمان می راند، مهمانی برگزار شد و ملکه وشتی فراخوانده شد که زیبایی‌اش را به میهمانان بنمایاند. ملکه از این کار سر باز زد، و شاه با مشاوره با همراهانش، تصمیم گرفت که او را عزل کند و شخص دیگری را جای او بنشاند، تا نمونه‌ای برای زنان قلمرو پادشاهی‌اش برای فرمانبرداری از شوهرانشان باشد. در جستجو برای یافتن دختری بجای ملکه، دختران زیباروی باکره به قصر برای گلچین شدن آورده شدند. یکی از این دختران، هدسه، یا همان استر، دختر یتیم از نسل تبعیدشدگان یهودیه (به انگلیسی: Judea)‏ که به عنوان ملکه برگزیده شد. طبق آموزش عمویش او هیچ سخنی از تبارش نگفت.[۲] در این داستان ذکر می‌شود که مردخای توطئه‌ای را که دو تن از خواجه سرایان بر ضد شاه ترتیب داده بوده‌اند کشف می‌کند [۳] و همین موضوع بعدها باعث ترفیع وی می‌شود. [۴] یکی از بزرگان کشور به نام‌هامان بن همداتای اجاجی که از بی حرمتی مردخای و تعظیم نکردن او دل آزرده است، کینه ی یهودیان را به دل گرفته و با دلایلی مانند اینکه شرایع قوم یهود مخالف همه قومها است؛ از شاه اجازه می‌خواهد تا تمام آنان را به هلاکت رساند . [۵] ولی مردخای از جریان آگاه شده و بسیار غمگین می‌شود. مردخای از استر می‌خواهد که جلوی این کار را بگیرد. [۶] استر پادشاه راه به همراه‌هامان به دو میهانی دعوت می‌کند [۷] استر در میهمانی دوم به پادشاه می‌گوید که یهودی است وهامان قصد نابودی قوم یهود را دارد [۸] و در ادامه استر حکمی از شاه می‌گیرد که به موجب آن یهودیان از انهدام رهایی می‌یابند و دشمنان یهود به ویژه‌هامان به دار آویخته می‌شوند . [۹] اعتبار تاریخی

با سلام. ممنون از نقد عالی شما. مطلب شما نقدی بود بر کتاب مقدس.

دوست عزیز این چیزی که تو نوشتی خلاصه از فیلم یک شب با پادشاه که اگه ندیدی ببین و برو فیلم 300 یه بار دیگه ببین این یهودیا اومدن خشایار شاه یک ادم پست و عوضی نشون دادن توی 300 ولی زمانی که میخواد داماد یهودیان بشه اونو مرد خوش تیپو جذابی نشون دادن . اقا یکی بگه خشایار شاه ما کدومه اونی که تو 300 یا اونی که تو فیلم : یک شب با پادشاه هستش . اینایی که تو میاری همش اراجیف یهود و عربهاست که میخوان نسل ایرانی و اصالتو از بین ببرن . گول نخور چشماتو خوب باز کن ببین که چقدر دورت پر از دروغه . اینی که تو میگی از فیلم در اومده و فیلمی هم که یهودیا بسازن دروغه

بعضی از دوستان نظراتشون رو مستقیم از ویکیپدیا گرفته اند.این دوستان یا کم عقل وساده اند یا وطن فروش و رذل.کاملا مشخص است که ویکیپدیا تحت چه کسانی است

این اطلاعات کاملا درسته . (در خوصوص اون نظر اولی) این روایت تاریخی از کتاب خود یهودیان اومده کتاب تلموت خودشون به این کار اعتراف کردن

شواهد موجود و بخصوص مقبره مردخای و استر در همدان نشان از صحت این واقعه تاریخی دارد و نقل آن در تورات مهر تاییدی بر جنایات یهودیان در مورد ایرانیان میباشد.

نظر اول کپی پیست از ویکی پدیاست

قرائن و شواهد نشان می دهد داستان قتل عام ایرانیان مخالف یهود واقعی است از آثار باقی مانده آن در ایران نحس بودن عدد13 و رفتن به صحرا در سیزده بدر و از آثار باقی مانده آن در قوم یهود، پوریوم و گرفتن 3 روز روزه به شکرانه قتل عام 75000 ایرانی در روز سیزدهم ماه آذار بوده است.در کتاب مقدس عهد عتیق ثبت شده است.

نكته اي قابل توجه كساني كه مطالب فوق (كشته شدن هامان و يارانش) را تكذيب ميكنند.بايد به عرض اين دسته برسانم كه در روز سيزده فروردين هر سال تمامي يهوديان اسرائيلي بالاخص صهيونيست ها مراسمي با عنوان هامان كشي در مجالس و خيابانهاي اسرائيل بر پا ميكنند. كساني كه شكاك و دير باورند مي توانند با كمي تحقيق كاملا مطمئن شوند..... يا علي مدد.

اولا که کشتاری صورت نگرفت بلکه ، اگر صحت داشته باشد تدبیر مردخای باعث شد هامان و پسرانش کشته بشوند که این دخلی به کشتار اجداد ما ندارد اینکه کسی برای یک تعظیم نکردن حاضر است یک قوم را کشتار کند ، همان بهتر که خودش و نسلش منقرض شود و بنده ایرانی هم در چنین جشنی شرکت میکنم تا چشم فوضولمان که یک مشت ایران ستیز انسان ستیز متحجر مذهبی مثل شما باشند کور شود ! بنده شخصا معتقدم که سگ یک یهودی که منافعش با ایرانی ها در منطقه مملو از اعراب که دشمن سرزمین ما هستند یکی است شرف دارد به اون بچه بسیجی لاشی که رای یک ملت را میخورد و بعد هم با چماق تو سرشان میزند ، سگ صد تا مثل این حیوان آدم کش نتانیاهو به یکی مثل احمدی نژاد شرف دارد لااقل او برای مردم خودش میکشد و این یکی مردم خودش را میکشد

یهودیها میگن ما این کار را کردیم . یهودیها میگن ما در زمان خشایارشا 80000 ایرانی را کشتار کردیم. آن وقت این کورش پرستها سگدو می زنند تا جنایت اربابشان را ماست مالی کنند ! یهودیا خودشان اعتراف کردند که ما ایرانی ها را کشتیم ولی این کورشپرستها میگن که این کشتار اتفاق نیفتاده ! اینجا همان جا است که کورش پرستها پارس میکنند و برای اربابشان دم تکان میدهن

وقتی صدام به ایران حمله کرد همین بسیجی ها رفتند از مادر و خواهر ملت دفاع کردند. اگر همین بسیجی ها نبودند الان مادر این کورش پرستهای عاریایی زیر صدام بود. ولی کورش پرستها این چیزها را نمی بینند ! چون فقط عادت کرده اند که در مقابل ارباب خودشان (اسرائیل) پارس کنند. نمونه اش همین کسی که پیام گذاشت و اسم خودش را گذاشت (من و هیچکس). علناً برای دفاع از نتانیاهو پارس میکند. البته احمدی نژاد هم مثل کورش بود. کورش هم مردمان این سرزمین را سرکوب کرد. داریوش هم همینطور. انوشیروان هم همینطور که مردم گیلان و بلوچ را قتل عام کرد. این هیچکس میگوید که در جشن ایرانی کشی شرکت میکند تا چشم ایران ستیزان درآید! در حالیکه خودش ایران ستیز است و سگ قلاده به گردن نتانیاهو اسرائیل است. اسرائیل تلاش میکند که کورش را بزرگ کند برای اینکه او را در مقابل اسلام قرار دهد. ما این شیر سگ خورده عبری را به زیر میکشیم.

فکر کنم شما یهودی هستید یا اینکه در خوابید هم بمونید تا نتانیاهو هفت تیرش روی مخت که گرفت باز هم میگی تقصیر بسیجی‌هاست یا ناموست را که برد باز هم میگی اینا این کاره نیستند نه اصلا نتانیاهو بسیجیه چون اسرائیلیا که ادم کشی بلد نیستند این همه ادم کشته میشه توی دنیا اصلا اسرائیل بیچاره خبر از اینا نداره !!!!!!!

سلام به نظر من این واقعه ساخته تخیل صهونیسم است و با وجود شواهدی بی ربط مثل 13 بدر و جشن پوریم میخوان به ایرانی بگن که ما شمارو ی بار قتل عام کردیم و فکر نکنید شما ابر قدرت جهان بودید و یا اینکه یهود در گذشته قصد انجام چنین کاری با نفوذ در ایرانیان رو داشته اما بعید به نظر میاد ایرانیها با اون همه فراصت و تدبیری که داشتند فریب همچین نقشه ای رو بخورندو در ضمن تو دربار ایران که فقط ی وزیر نبوده که راحت سرشو زیر آب کنن. اگرم این قضیه واقعیت داشته باشه باید درس گرفت

صهیونیسم هیچ وقت خودش رو قاتل و جانی نشون نمیده ! اینها از اول تاریخشون فقط مظلوم نمایی کردن ! الان هم همینطور. نمونه بارزش هلوکاست ! که فقط میگن ما مظلوم هستیم و اینجوری از مرد دنیا طلبکار هستن !!!!! شما مطمئن باش که این واقعه درست هست. پوریم رخ داده ! یهودیا خیلی اصرار دارن که کورش رو بزرگ کنن در مقابل اسلام. اصلاً هخامنشیان رو اینها به زبون ملت انداختن.

به نام خدا من یه ایرانی موسلمونم در این که اسرائیلی ها نه یهودیان معتقد خونخوار هستند شکی نیست و باز هم شکی نیست که این اسراییلی ها از تیر طایفه مردخای هستند از بحث کردن در این باره چیزی بدست نمیاد چون نه اون 77000نفر زنده می شن نه خشک مغزهایی مثل این دوست نسبتا عزیز متوجه می شن فقط این اتفاق برای ما یه زنگ خطر با خودتون می گید چرا چون همین الان هم می خوان همین کار رو دوباره تکرار کنن گواهشم همین مجسمه آزادی که مشعلش رو رو به ما گرفته یعنی این که ما با شما کار داریم از این حرفها می خوام این نتیجه رو بگیرم که ما با عبرت گرفتن از گذشته یه لگد همراه با یه تو دهنی جانانه به اسرائیل و متحد های اسرائیل منظورم آمریکا و انگلیس و اسرائیل دوستان و.... بزنیم

اینکه این واقعه منشاء تاریخی درستی داره یا نه کار آسونی نیست و من و شما هم که اطلاعات اندکی در این مورد داریم و اطلاعاتمون در حد همین ویکی پدیا یا اعتقادهایی هست که یهودیها دارن نمیتونیم روی صحت این واقعه نظر بدیم، ولی اینکه یهودی ها با اینکه علت این جشن رو نسل کشی ایرانی ها میدونن بازهم این روز رو جشن میگیرن، بسی جای تاسف داره و رگه های تحریف و نژاد پرستی رو در این دین به سادگی میشه دید

به سختی میشه کسی رو بیدار کرد و چیزی رو بهش فهموند در صورتیکه برای نفهمیدنش تربیت شده و به نحوی مزد میگیره... . من از دوازده سالگی کتابهای تاریخی میخوندم و الان در سن 35 سالگی اولین باره که میشنوم استر ملکه ایران بوده باشه!!! شاهان هخامنشی اعتقاد به فر ایزدی داشتند و معتقد بودن این لطف اهورایی تنها از طریق زنان هخامنشی به شاه بعدی منتقل میشه و شاه باید مادرش از خانواده شاهی می بوده و این داستان فقط در منابع یهود بوده و حقیقتا فقط یک داستان هست نه چیز دیگه... . پشت سر پادشاه هخامنشی هفت خانواده بزرگ پارسی بودن و در زمان بردیای مادی که از حدود خودش خارج میشه این هفت خانواده فقط با چند ده نفر وارد کاخ شاهی میشن و نگهبانان با دیدن بزرگان قوم پارس مقاومتی نمی کنند و بردیای دروغین رو به قتل می رسونند پس چطور امکان داره که در برابر این اتفاق بزرگ ما اثری از این بزرگان پارسی نمی بینیم و یا اگر قوم یهود تا این حد در دربار هخامنشی حضور داشتند که ملکه بودن و صدراعظم چرا در آثار باستانی هخامنشی هیچ اثری از این قوم نمیبینیم اما از سایر ملل جهان اون روز در سنگ برجسته ها وجود دارند!؟ دوستانی که عمده استدلالشون کتاب یهودیان و حال امروز آنها هست چرا در این موضوع خاص کتاب یهود و اعتقادات امروز آنها سند موثقی از درستی و راستی براشون تلقی میشه اما در سایر موارد که پیش میاد عنوان می کنن این کتاب نوشته انسان هست و تحریف شده است و انشاء خداوند نیست و اعمال یهودیان امروز شیطانی و کابالایی و هر چیز ناپاکی که شما فکر کنید هست و اثری از آن دین حقیقی در او نیست!؟ به قول معروف اگه حساب غش کردنه یه بار هم این سمت غش کنین! اولین بار از این دست نظرات مالیخولیایی رو در گفته های آدمی به نام ناصر پورپیرار دیدم که مثل اینکه هیچ تحصیلات رسمی نداره و حتی بیان و ادبیات سعدی رو جایی دیدم زیر سوال برده بود و وقتی اشعار منتسب به خود این اقا رو دیدم فقط از ته دل خندیدم!!! به نظر میرسه این جوی که الان درست شده از سوی عده خاصی! نه به خاطر ایران و ایرانی باشه بلکه برای تشدید حس یهود ستیزی باشه و الا پیشتر از این رفتار و بیان این عزیزان جان رو درباره تاریخ و پیشینه این سرزمین دیدیم!!! در ضمن عزیزان ایرانی که در بعضی پاسخها برای تحقیر تعمدا و مکررا از کلمه پارس کردن استفاده می کنند، بعد از حمله اعراب کلمه پارس جای واق واق سگ رو گرفت، بله نازنین!

این نوشته ها دور از عقله هر بچه ای متوجه میشه اینا مزخرفه. با چه هدفی اینارو مینویسید اخه؟؟

هر بچه ای میدونه که اعتراف هر کی علیه خودش قابل قبول هست.

درسته همونطور که گفتین این بچه هست که اعتراف هر کسی رو قبول میکنه!

خیلی جالبه ! یهودیا میگن ما این جنایتو کردیم اون وقت یه مشت [...] اومدن میگن یهودیا این [...] رو انجام ندادن. جنایتهای حاخام‌منشیان خونخوار هم یکی دو تا که نیست

[...]! هر کسی محصول فرهنگی هست که در اون زندگی کرده و اندیشیده و آموخته؛ برای محصولات امروز ایران تعجبی نداره! یهودیان از این موضوع به عنوان جنایت یاد نمی کنند بلکه به عنوان حماسه و دلیری یاد می کنند... (البته به دورغ). راستی کسانی که اینقدر از یهودی ها بد می نویسند آیا تا حالا یه نفر یهودی از نزدیک دیدن؟ (غیر از تی وی)

عبارات توهین امیز منتشر نمی‌شود. به جای واژگان نامناسب علامت [...] قرار داده می‌شود. سپاس

مطلب شما صحت داره دوستی که به اسراییل مراجعه می کنه برای فهمیدن حقیقت به کاهدون زده چیزی جز دروغ نصیبش نمیشه

میشه لطفا یه مقدار شفاف تر بنویسین!؟

سلام چرا منابع تون رو ذکر نکردید

کشتار 77810 نفر ایرانی وطن پرست توسط یهودیان به فرمان پادشاه ایرانی که همسری یهودی به نام استر داشت. در صورتی که یهودیان بومی ایران زمین نبوده اند بلکه ایرانیان آنها را از اسرات بابلیان نجات داده بودند، و آنها در ایرن زمین یعنی خانه ایرانیان مهمان بودند و در حین مهمان بودن چنین عملی را مرتکب شدند. یهودیان دست خود را با توطئه به قتل صاحب خانه مهمان نواز برافراشتند. صاحبخانه ای که به آنها پناه داده بود. پس يهوديان جميع دشمنان خود را به دم شمشير زده، كشتند و هلاك كردند و با ايشان هرچه خواستند،‌ به عمل آوردند. و يهوديان در دارالسّطنه شُوشَن پانصد نفر را به قتل رسانيده، هلاك كردند. و فَرْشَنْد اطا و دَلْفُون و اَسْفاتا، و فُوراتا و اَدَلْيا و اَريداتا، و فَرْمَشْتا و اَريساي و اَرِيداي و يَزاتا، يعني ده پسر هامان بن همداتاي، دشمن يهود را كشتند، ليكن دست خود را به تاراج نگشادند. در آن روز، عدد آناني را كه در دارالسّطنه شُوشَن كشته شدند به حضور پادشاه عرضه داشتند. و پادشاه به اِسْتَر ملكه گفت كه « يهوديان در دارالسّطنة شُوشَن پانصد نفر و ده پسر هامان را كشته و هلاك كرده اند. پس در ساير ولايتهاي پادشاه چه كرده اند؟ حال مسؤول تو چيست كه به تو داده خواهد شد و ديگر چه درخواست داري كه برآورده خواهد گرديد؟» اِسْتَر گفت: « اگر پادشاه را پسند آيد،‌ به يهودياني كه در شُوشَن مي باشند، اجازت داده شود كه فردا نيز مثل فرمان امروز عمل نمايند و ده پسر هامان را بردار بياويزند.» و پادشاه فرمود كه چنين بشود و حكم در شُوشَن نافذ گرديد و ده پسر هامان را به دار آويختند. و يهودياني كه در شُوشَن بودند، در روز چهاردهم ماه آذار نيز جمع شده، سيصد نفر را در شُوشَن كشتند، ليكن دست خود را به تاراج نگشادند. و ساير يهودياني كه در ولايتهاي پادشاه بودند جمع شده، براي جانهاي خود مقاومت نمودند و چون هفتاد و هفت هزار نفر از مُبْغِضان خويش را كشته بودند، از دشمنان خود آرامي يافتد. امّا دست خود را به تاراج نگشادند. اين، در روز سيزدهم ماه آذار (واقع شد) و در روز چهاردهم ماه، آرامي يافتند و آن را روز بزم و شادماني نگاه داشتند. و يهودياني كه در شُوشَن بودند، در سيزدهم و چهاردهم آن ماه جمع شدند و در روز پانزدهم ماه آرامي يافتند و آن را روز بزم و شادماني نگاه داشتند. بنابراين، يهوديان دهاتي كه در دهات بي حصار ساكنند، روز چهاردهم ماه آذار را روز شادماني و بزم و روز خوش نگاه مي دارند و هدايا براي يكديگر مي فرستند. و مردخاي اين مطالب را نوشته، مكتوبات را نزد تمامي يهودياني كه در همه ولايتهاي اَخْشُورُش پادشاه بودند،‌ از نزديك و دور فرستاد، تا برايشان فريضه اي بگذارد كه روز چهاردهم و روز پانزدهم ماه آذار را سال به سال عيد نگاه مي دارند. چونكه در آن روزها، يهوديان از دشمنان خود آرامي يافتند و در آن ماه غم از ايشان به شادي مبّدل گرديد. لهذا آنها را روزهاي بزم و شادي نگاه بدارند و هدايا براي يكديگر و بخششها براي فقيران بفرستند. پس يهوديان آنچه را كه خود به عمل نمودن آن شروع كرده بودند و آنچه را كه مُرْدخاي به ايشان نوشته بود، بر خود فريضه ساختند. کتاب مقدس یهودیان و مسیحیان کتاب استر باب 9 آیات 5 تا 23 ======================================= پادشاه زن پرست ایرانی کشور را دو دستی به یهودیان تقدیم می کند تا یهودیان هفتادو هفت هزار و هشتصد و ده نفر ایرانی وطن پرست را برای ارضاء هوس و قدرت خود قربانی کنند آنها در این کشتار حتی به زنان و کودکان ایرانی هم رحم نکردند. یهودیان بر اساس گواه خود کتاب مقدس ید طولانی ای در نسل کشی مردمان و اقوام دارند. یهودیان در فروردین ماه 13 و 14 و 15 هر سال این کشتار عظیم از ایرانیان را جشن می گیرند. ویدئو زیر را مشاهده نمایید. https://www.facebook.com/Inquisition.reign/videos/610456792391247/

با سلام بعضی از اداب و رسوم ملل سینه به سینه از هر نسل به نسل دیگر منتقل میشود و هیچگاه از بین نمی رود زیرا موضوعی ملی به شمار رفته و با تغییر پادشاهان یا سلسله ها از بین نمی رود حتی اگر تمام کتب تاریخی یک کشور در زمان حمله اسکندر و اعراب از بین رفته باشد، این آیین از زمان هخامنشیان شروع شده و در زمان ساسانیان و بعد از آن نیز تابحال ادامه داشته است مانند رسم عمر کشان که به بدلیل آزار ظالمانه اعراب در زمام عمربن خطاب بر ایرانیان بوجود آمد و کینه و نفرت نسبت به عمر ملعون همچنان در سینه ایرانیان وجود دارد اما یودیان بدلیل مظلوم نمایی همانند حادثه هولوکاست دست به تحریف تاریخ زده اند و در سایت ها و مراکز علمی مربوط به خود این موضوع را بصورت یک رمان غیر تاریخی بیان می کنند.

خواهشا کمی از خرد بهره بگیرید.خشایار با آنهمه غروری که نسبت به نژاد خود داشت چطور حاضر میشد به حرف یک نوکر یهودی،هم نژادان و هم آئین های خود را قتل عام کند.این هامان عمالقی ایرانی نبود بلکه عربی بود که در دستگاه خشایار خدمت میکرد.هامان عمالیقی همانست که هنگام مراجعت بنی اسرائیل از مصر به سرزمین موعود به رهبری موسی(ع)،به دلیل کینه ای که از بنی اسرائیل داشت از سپاه ایران نیرو برمیدارد و در صحرای سینا با موسی(ع) مبارزه میکند.از طرفی هامان بدلیل سجده نکردن مردخای که مقام پائینتری نسبت به او داشت در برابرش قصد داشته در یک روز همه ی یهودیهای دربار خشایار را بکشد و حتی چوبه ی دار مردخای را آماده کرده بود.در این زمان استر که همسر خشایار شده بود موضوع را به اطلاع او میرساند،خشایار عصبی میشود و دستور میدهد همه ی دوستان هامان کشته شوند و هامان را از همان چوبه ی داری که برای مردخای آماده کرده بود اعدام کنند.

خداوند این سرزمین رو از 3 چیز حفظ کند توجه کنید توجه کنید بادقت فکر کنید 1 دروغ 2 خشکسالی 3 دشمن کمی فکر کنین که چقدر این گفته وصف حال امروز ماست در کتب یهود در زمانی که یهودیان اسیر بابلیان بودند از بین انان پیامبرانی برخاستند دانیال از جمله انان بود همیشه به ین این پیامبران سرکوفت میزدندبه اسیران یهودی که در معادن سنگ بابل کار میکردند نمونه اش بصورت کامل با سند معتبر در کتاب ویل دورانت امده است پیامبران یهود وعده هایی از ازادی این قوم بدست جگجوی برگزیده یهوه خبر میدادند که از شمال می اید و بابل را ویران خواهد کرد و مردوک را مانند ابراهیم خواهد شکست بت شکن میشود و یهود را ازاد میکند وبابل و مردوک را نابود میسازد این در صورتی بود که کوروش از شرق وارد بابل شد و قصدش فتح بود و بعد که وارد بابل شد خودش اولین نفری بود یه احترام به مردوک گذاشت طبق سند معتبر منشور کورش از اینجا میتوانیم بفهمیم که یهودیان در مقابل قوم قدرتمند پارس چیزی جز اهل زمه نبودند این ایرانی ها بودند که در رکاب کوروش و خشایار یونان بابل و مصر را نابود فتح کردن اگر ماجرای تخمی استر درست بود سرباز و مرد جنگی برای فتح وادراه مماکت باقی نمیماند قوم یهود ضعیفتر از این بود که بتواند فاتح باشد اگر یهودیان قوی بودند چرا رامسس مصری انان را مثل ابخورد اسیر کرد چرا اشوریان معابد انان را ویران میکردند چرا اسیر بابلیان شدند پس قوم ضعیف و تخییلی هستند چرا در کتاب مقدس یهود اسم پیامبران جنگجویی می اید که عملا در پاپیروس بدست امده که مدر معتبر و شرح حال مصر عهد فراعنه است هیچ چیزی راجع به یوسف یا بقول شما یوزارسیف نیامده یا موسی پس اینان همگی تخیل یهودیان است این کتاب نیز به همین منوال است چگونه خشایار میتوانسته جنگجویان ایرانی را که بهمراه کوروش فاتح بابل شدند را بکشد این جنگجویان که از مریخ نیامده بودند که از فرزندان همین مردم بودند اگر خشایار شاه به کمک استر ایرانیان را میکشت پس چه کسانی بهمراهش بسمت یونان حمله بردند مطمانا یهودی نبودند چون جمعیتی نداشتند پس اگر خشایار ایرانیان را میکشت من دراین مانده ام چه کسانی همرا ه او شروع به فتح سرزمین های اطراف کرده اند این کار را حتی ابلح ترین پادشاهان نیز انجام نمیدهند ان هم پادشاهی فاتح بسان خشیار شاه که اول از هم چیز برای یک پادشه سرباز مهم است

به شجره نامه هخامنیان نگاه کنید کورش 2 نسل قبل از خشایارشاه هست

سرزمین کوروش تمام و کمال دست شماست خواهشا و لطفا پشتش دروری نگویید با تشکر

آخه تورات کدوم حرفش راسته که این یکیش؟!اصلا تا بحال فکرکردید تورات چطور از قصه ای سخن رانده که راجع به دو یهودی متعصبه،درحالیکه تازه داره کتاب دینی یهود نوشته میشه!مثل اینکه قرآن از جور مامون بر علی بن موسی الرضا سخن بگه اون هم با فعل گذشته نه از برای پیشگویی با افعال آینده!! امیدوارم منظورمو رسونده باشم.مگه نه که هر کیش و آیینی اول با وحی سمایی،کتابش نوشته میشه،و بعد تازه منکرینش می ان و درگیری و فلان و بهمان رخ میده،آخر اگر مومنینی قابل و کافی برای اون دین موند،نوبت به تعصب و غیر کشی(اینجا ایرانی کشی) میرسه. مگه خود همین تورات از کورش به عنوان دورگه،منجی و رهاننده ی قوم یهود از چنگ ظلم و بیداد بخت النصر نام نبرده؟حال خداوند یهویی چطوری تصمیم به ذوق و شعف گستری از بابت خرکردن یا خرشدن نواده ی همون ناجی،بدست استر یهودی،و متعاقبا قتل عام ملتی بیگناه از مخلوقات خودش، میگیره؟!! مگه نه اینکه همین یهودیها بودن که در بلبشوی هولوکاست هیتلری،از پهندشت آباد گیتی،یک کاره رو به همین ایرانی کردند،که خداشون،از قتل عام ایشان با ذوق و شور یاد کرده؟!!خوب اگر در کتاب دینی شون و در بطن آیینشون کینه و نفرتی در دل بود،نه اونا به ایران و خانه ایرانی بچشم خونه امید نگاه میکردند،نه ما با راه دادن به دشمن،بر گوسپندان ستم میکردیم،نه؟ اینا یه مشت خاخم یهودی بودن که خودشون(خاخام های کنونی) معترفند 700 سال پس از میلاد مجهول یا مجعول موسی به قول شما(ع)! توراتو نوشتند. از این افسانه ها در تاریخ بسیار است،شنونده را کمکی نه بسیار،عقل باید. رگ غیرت ایران پرستی مونو بهتره برای حال حال ملت بزرگ ایران ،به جهانیان نشون بدیم نه بابت داستانی مربوط به هزاره های گذشته. اخیرا مقاله ای خوندم از بانویی فاضل،که درتلاش بود به دست کم عوام و میانمایگان ولگرد در خرابات اینترنت،بفهماند که اسکندر مقدونی یا همون گجستک،اسکندر مغانی بوده ،که سرداری فاتح و سپهسالاری ظفر نصرت از دشت مغان آذربایگان بوده است!!و تمامی تاریخ آن دوره را افسانه دانسته.24ساعت نکشید،همون ولگرد های کذایی که نامشون رفت،در اینترنت و بویژه در فضای مجازی شروع به بیانو پراکندن این سخن ها کردند.همینطور راجع به تیمور،آن ترک خونخوار جرار که فاضلی دیگر هم اورا افسانه خوانده و از عشاق تمدن ایرانزمین دانسته است. عقل بباید در سر شنونده،بی سوادی گویا بچشم گوینده عار نبوده و نیست، باشد که باشاد‌... ضمنا این آخر کاری با عذر خواهی از پرگویی،یه کامنتی از یه بسیجی دیدم که با ادب بسیار نوشته بود،الان خوارمادر این کورش پرستا فلان و فلان بود اگر همون بسیجیها(منظورش برا بچ خودشون)نبودند!در پاسخ گذشته از لفظ ایشون که بهترین پاسخ است،باید بگم،بسیج اگر متشکل از نیروهای ملی و مفید بود،نه اراذل الناس و چاقوکشان و حرامیان،الان در دل مردم جا داشت نه رو زبون مردم مث نقل و نبات،بابت فحش دادن و لیچار گفتن.هرجابری نفرین و فغان از عیان و نهان،بسمت این بزرگزادگان! سرازیره. معتقدم صدام هم می اومد از اینها که آمدند و هستند و نمیروند،بهتر بود،چون در این دریای بیکران فرهنگ اهورایی،دیر یازود،چون مغولان و تازیان حل میشد،تنها موجوداتی که از این ملت خوردند و بظاهر شهروند این خاکند،ولی بجز خیانت و دزدی فساد نکردند و نکنند،همین ها هستند.دریا که سهل است اسید سولفوریک هم این ماده ناشناخته را سرسوزنی حل نمیکند... بازهم بابت اطناب ببخشید نوروز بر دلدادگانش پیروز.

سلام، این مطلب واقعیت داشته یا نداشته، نباید باعث اختلاف ما ایرانیها با هم و توهین به اعتقادات همدیگه بشه. برا جنایت صهیونیستها لازم نیست سند تاریخی بیاریم. اینها همین الان اگه نگاهی به اخبار داشته باشی جنایاتشون مشخصه. بزرگترین جنایتشون کودک کشی و غصب زمین هست. غصبی که نه فقط در فلسطین بلکه در لبنان و سوریه هم صورت گرفته. البته حزب الله از لبنان با ذلت بیرونشون کرد

لطفا جهت دروغ بودن مطلب بالا به لینک زیر مراجعه کنید و هر اراجیفی رو از هر سایتی بی صاحبی قبول نکنید .... صحت تاریخی داستان استر و مردخای - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

عصبانيت فايده اي ندارد. يهوديان در كتاب مقدسشان به اين عمل اقرار كرده اند و هزاران سال است كه هر ساله اين روز را جشن ميگيرند (پوريم). عجيب است كه آنان با داد و فرياد بر اين عمل اعتراف دارند، ولي شما به ضرب زور ميخواهيد آنان را از اين جنايت تبرئه كنيد.

اون دوستی که از کتاب تاریخی هرودت صحبت کرده و میگه که داستان استر واقعیت نداره باید بدونی که توی همین کتاب از نسل کشی ایرانی های هم مطلب وجود دارد و ماجرای استر و موردخای یک واقعیت تاریخی بود و به نوعی هولاکاست ایرانی است.

عجیبه ملت ما تا یه چیز خوب از دین یهود میگیم سریع میگن تحریف شدس و تورات رو خدا ننوشته ... پس چجوری قبول میکنید این داستان واقعیه؟ شماهایی که میگین ویکی پدیا معتبر نیس لابد سایتای چرت و پرت که اصلا ادمینشون مشخص نیس کی هست معتبره؟ ویکی پدیا از کتابای هرودت و گزنفون و کتزیاس مطلب میاره اونوقت این سایتا از رمان استر و تورات و تلموت و هزار کوفت دیگه؟ این یهودیا همین نسلی که ازشون مونده مدیون کوروش هستن که توی بابل نجاتشون داد نمیدونم با چه رویی این کارارو انجام میدن و جشن میگیرن ولی شما یکم فکر کنید و مختونو به کار بندازید خشایارشا که پسر داریوش بزرگ بوده و دشمنان ایران وقتی اسمشو میشنون لرزه به تنشون میفته چطور ممکنه 80000 نفر از مردم کشورشو قتل عام کنه؟ حتی چنگیز خان هم با کشورش اینکارو نمیکنه اونوقت خشایارشا؟ خشایارشا که بیشتر از همه شاه های هخامنشی تعصب به دین زرتشت داشته و حتی بت بزرگ بابلیان یعنی مردوک رو ویران کرد حالا چطور میتونه به حرف چندتا یهودی که از ایران هم نبودن گوش کنه و مردمشو قتل عام کنه؟ هرچی این یهودیا میگن که نباید باور کرد یه مشت تخیل که ساختن و بهش افتخار میکنن... اصلا به فرض مردم ایران زمان خشایارشا قتل عام شدن پس اونوقت شاه های بعدی ایران برای چه مردمی حکومت کردن؟ این جنایت هارو اعراب کردن وگرنه یهودیا که قدرتی نداشتن ... امیدوارم یکم عقلتونو بکار بندازید

لطفاً كمی تفكر كنيد. انديشه نجات بخش انسان است. شما فرموديد «این جنایت هارو اعراب کردن وگرنه یهودیا که قدرتی نداشتن». برادر عزيز، اين چه تحليلی است؟ در آن زمان عربها در ايران نبودند. چرا اين گونه نژادپرستانه و متعصبانه تحليل ميكنيد؟ برای من سؤال هست كه وقتی يهوديان اين جنايت را قبول كرده اند و اعتراف كرده اند، شما چرا ميخواهيد اين لكه ننگ را از دامان آنان پاك كنيد؟

اولا این همه روایت از منابع مختلف در مورد این واقعه نمیتواند همگی زائیده تخیلات باشد؛ حتی افسانه ها بسیارشان اغلب منشا تاریخی واقعی داشته اند چه برسد به روایات تاریخی. اینکه تورات الان کتاب اسمانی نیست و بیشتر یک گرد آوری است که در طول تاریخ انجام شده بدیهی و عیان است و هیچ کس در آن شک نمیکند اما اگر درست بررسی شود میتواند به عنوان منبع تاریخی باشد. درسته که در طول زمان روایات چه شفاهی و چه کتبی دستخوش تصرف میشوند و شاید اعداد و ارقام و کمیات آنها تغییر یابد اما اصل قضیه نمیتواند کلا دگرگون شود. در ضمن هر انسانی چه خشایار شاه باشد یا کس دیگری هیچ وقت مبرا از چنین خطایی نیست و این چنین انحرافاتی در طول تاریخ در مورد پادشاهان بسیاری هست و کسی نمی تواند به عنوان حمایت از ایرانی بودن یه پاشاه او را مبرا کند. در مورد یهود هم این چیز جدیدی نیست در طول تاریخ هزاران مورد را میتوان پیدا کرد که یهود با مظلوم نمایی و فریبکاری بسیاری از افراد را تشویق یا مجبور به جنایات بزرگ کرده اند تا به هدفشان برسند و اصولا هر انسان ضعیف و فرومایه تلاش میکند از قدرت دیگران با فریبکاری سوء استفاده کند و این هم شامل همه یهودیان نمیشود شاید 1000 نفر یهودی شرافت مند باشد و یک نفر انسان فرومایه اما همیشه جنایت و فریب را انسان های فرومایه انجام میدهند از هر قومی که باشند و این بدین معنی نیست که ما وجود انسانهای شرافتمند را نادیده بگیریم. نتیجه نهایی اینکه به جای برچسب زدن و تعصب باید از تاریخ عبرت گرفت چون همیشه در حال تکرار است و ما هر روز شاهد هستیم و همین تعصبات باعث میشود که زمان تشخیص و عمل نسبت به حقیقت کور و کر شویم. افراد فریبکار همیشه از تعصبات بیجا و خود بزرگ بینی افرادی که برای خودشان احتمال خطا نمیدهند، برای فریبکاری و جنایت استفاده میکنند.

یه عده احمق غرب زده مستعمره بی سواد تجمل گرایی که به جای خرج از زیبایی ذهن(که ندارند) از ظواهرشون خرج می کنن همیشه باید مدافع صهیونیست و غرب باشن و از یهود دفاع کنند. البته اینها هم تاثیرات فقر اندیشه، شبکه های مخرب اجتماعی (یا افتضاحی) و ماهواره هاست.

سلام.محل دفن استر هرزه و عموی نجس دون تو همدان زیارتگاه یهودیاست.نکنه اینم یه قبر خیالییه.خودتون رو گول نزنید این یهودیای نامرد فقط تو خدعه و نیرنگن و به هیچ چیز پایبند نیستن.فقط خودشون رو میبینن و بس.اگه اون وطنپرستایی که 7آبان پاسارگاد برای ستایش پدر کوروش رفتن بدونن این استر و مردخای چکار با ایرانی کرده اون گور رو با خاک یکسان میکردن.تو همون 13 بدر که باشون بی حساب بشن.

جنایات یهودی ها در دوران خاتم انیا پوشیده نیست لطف کنید طرفدار اعمال ددمنشانه دولت یهود و صهیونیسم نباشید .در حال حاضر دست نشانده های اینها در همه جا رخنه کرده است.مسلمان بیدار شو

صفحه‌ها