کمیل و مقبره کورش

  • 1394/01/16 - 15:34
کمیل گماردۀ حضرت علی (علیه السلام) در فیروزآباد یا دیگر نقاط فارس نبود. از سویی مقبره‌ای که امروزه به نام کورش مشهور شده، در عصر ساسانیان و پس از آن زیارتگاه مردم نبود (و ساسانیان اصولاً نامی از هخامنشیان نمی‌آوردند). همچنین تخریب معابد و مقدسات اهل‌کتاب در فقه اسلامی جایز نیست. کمیل نیز ابداً رابطه خوبی با معاویه نداشت. این نوشتار، پاسخی است به یاوه‌گویی‌های...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مدتی است که شایعه‌ای پیرامون «کمیل بن زیاد نخعی» که یکی از یاران مولا علی (علیه السلام) بود منتشر شده که متن آن از این قرار است:

کمیل کیست؟ کمیل ابن زیاد در سال ۳۶ هجری از طرف علی بن ابی‌طالب به حکومت فارس منصوب شد، اما پس از واقعه حَکَمیت و خلع علی بن ابی‌طالب از خلافت، از سوی معاویه بر حکومت ابقاء شد. کمیل حاکم فارس، وقتی متوجه شد مردم پنهانی به زیارت آرامگاه کوروش بزرگ می‌روند، تصمیم گرفت آن را خراب کند و این باعث شد مردم فیروز آباد فارس (شهر گور) که از شهرهای پر رونق آن زمان بود، علیه او قیام کردند و کمیل پس از شکست به شام گریخت... این کسی است که دعایش ما را به بهشت می‌برد؟!(دعای کمیل)

در پاسخ به این شایعه عجیب نکاتی به عرض می‌رسانیم:

فضای مجازی، علیرغم فواید بسیاری که دارد، متاسفانه جولان‌گاه افرادی مغرض شده که با انتشار شایعات عجیب در صدد ضربه زدن به اسلام و باور اسلامی مردم ایران هستند. البته رفتار این افراد، مانند کسی است که خاک به سوی آفتاب می‌پاشد تا خورشید را خاموش کند. اعتقاد راسخ ما این است که این جماعتِ دروغگو، هر چه می‌خواهند بگویند و هر کاری که می‌خواهند انجام بدهند. لیکن در آینده‌ای نزدیک، خدایی که مالک قلب‌هاست، چنان معادلات را به سود دین خود می‌گرداند که همه این افراد لجباز از حیرت، انگشت به دهان مانده و از خشم و غضب، لب و دهان خود را پاره می‌کنند. اما بعد...

- در هیچ روایت موثق تاریخی نیامده که حضرت علی (علیه السلام)، کمیل را به عنوان کارگزار خود در فارس گماشته باشد. در نتیجه تخریب مقبره کورش توسط کمیل، به طور کلی منتفی است (و این داستان از اساس یک توهّم است). در حقیقت، حضرت علی (علیه السلام) کمیل را به عنوان فرماندار هیت (شهری نزدیک بغداد امروز) گماشته بود.[1] نه منطقه فارس.

- مردم عصر ساسانیان، این بنای سنگی (که امروز به مقبره کورش مشهور است) را ابداً به عنوان مقبره کورش نمی‌شناختند. حتی جالب است بدانیم که ساسانیان در متون خود هیچ یادی از هخامنشیان (و کورش) نکرده‌اند. در عصر اسلامی هم "هیچ گاه" این بنا مقبره کورش نامیده نشد. بلکه مشهد مادر سلیمان (و مقبره مادر سلیمان) خوانده می‌شد.[2] اگر هم بالفرض مردم به زیارت آن بنا می‌رفتند، دلیلی نداشت که والی فارس بخواهد آن را تخریب کند (چه اینکه در فقه اسلامی، اهل کتاب در انجام مناسک دینی آزاد هستند).

- کمیل از یاران نزدیک حضرت علی (علیه السلام) بود [3] و در جنگ صفین در رکاب مولا علی (علیه السلام) علیه معاویه نبرد کرد.[4] چندین تن از بزرگان و علمای اهل سنت نیز به شرافت و وثاقت او رأی داده اند و او را از بزرگان شیعه خوانده اند.[5] کمیل در سال 82 هجری به دست حجّاج بن یوسف ثقفی کشته شد.[6] وی تا آخرین لحظه عمرش بر محبت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) باقی بود. هنگامی که حجاج خواست او را بکشد، کمیل گفت: «آنچه می‌خواهی انجام ده! همانا مولایم علی از پیش به من خبر داده بود که تو (حجاج) قاتل من هستی» پس حجاج دستور داد که سر از بدن کمیل جدا کنند. حتی برخی از منابع تاریخی گفته اند که او در محبت علی (علیه السلام) زیاده روی می‌کرد.[7] او در مواجهه با حجاج با اینکه تحت فشار بود، اما همچنان بر علی (علیه السلام) درود و صلوات می‌فرستاد تا اینکه در راه ولایت حضرت علی به شهادت رسید.[8] هم اکنون در حوالی کوفه مزار وی زیارتگاه شیفتگان اهل‌بیت است. جالب است بدانیم که معاویه نیز بسیار از کمیل متنفر بود.[9]

پس تا اینجا روشن شد که کمیل گماردۀ حضرت علی (علیه السلام) در فیروزآباد یا دیگر نقاط فارس نبود. از سویی مقبره‌ای که امروزه به نام کورش مشهور شده، در عصر ساسانیان و پس از آن منسوب به کورش شمرده نمی‌شد. همچنین تخریب معابد و مقدسات اهل‌کتاب در فقه اسلامی جایز نیست. کمیل نیز هیچ گاه در پی تخریب آثار باستانی فارس برنیامد. اما پیرامون دعای کمیل...

کمیل در مسجد بصره محضر امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) رسید، و میان این دو سخنانی رد و بدل شد، پس حضرت دعای خضر نبی را به کمیل آموخت و به او فرمود: «ای کمیل، هر شب جمعه این چنین دعا بخوان یا حداقل در زندگی‌ات یکبار هم که شده چنین بخوان. پس بنویس...». آنگاه امام (علیه السلام) دعای خضر نبی (علیه السلام) را به کمیل املاء فرمود و او نوشت.[10] پس این دعا به دعای کمیل مشهور شد. این دعا دارای مضامینی عالی و نکات نغز عرفانی است که خواندن آن و اندیشه پیرامون عبارات آن به همه عزیزان پیشنهاد می‌شود. 

پی‌نوشت:

[1]. ابن اثیر جزری، تاريخ كامل بزرگ اسلام و ايران، ترجمه ابوالقاسم حالت و عباس خلیلی، تهران: نشر مؤسسه مطبوعات علمی، ۱۳۷۱. ج 10، ص 194-195.
ابن ابى الحديد معتزلى، شرح نهج البلاغة، قم: انتشارات كتابخانه آيت الله مرعشى، 1404 ه.ق، ج 17، ص 149-150.
[2]. لارنس لاكهارت، انقراض سلسله صفويه‏، ترجمه: اسماعيل دولتشاهى‏، تهران: انتشارات علمى و فرهنگ، 1383. ص 294.
سرپرسى سايكس، تاريخ ايران‏، ترجمه: سيد محمد تقى فخر داعى گيلانى‏، تهران: نشر افسون‏، 1380. ج 1، ص 235.
و نیز بنگرید به مقاله «پاسارگاد و مسجد مادر سلیمان».
[3]. شمس الدین الذهبى، تذكرة الحفاظ،‌بیروت: دار الكتب العلمية، 1998. ج 1، ص 14.
[4]. ابن حجر عسقلانی، لسان الميزان، بیروت: مؤسسة الأعلمي للمطبوعات، 1986. ج 7، ص 346.
ابن حجر عسقلانی، الاصابة فی تمییز الصحابة، بیروت: دارالجیل، 1412 ه.ق، ج5، ص 653.
ابن سعد، الطبقات الكبرى، بیروت: دار صادر، ج 6، ص 179.
[5]. ابن حجر عسقلانی، الاصابة فی تمییز الصحابة، بیروت: دارالجیل، 1412 ه.ق، ج5، ص 653.
ابن حجر عسقلانی، لسان الميزان، بیروت: مؤسسة الأعلمي للمطبوعات، 1986. ج 7، ص 346.
ابن ابى الحديد معتزلى، شرح نهج البلاغة، قم: انتشارات كتابخانه آيت الله مرعشى، 1404 ه.ق، ج 17، ص 149.
[6]. ابن حجر عسقلانی، الاصابة فی تمییز الصحابة، بیروت: دارالجیل، 1412 ه.ق،، ج5، ص 653.
ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، بیروت: دارالفکر، 1998.ج 50، ص 248.
ابن ابى الحديد معتزلى، شرح نهج البلاغة، قم: انتشارات كتابخانه آيت الله مرعشى، 1404 ه.ق، ج 17، ص 149.
[7]. ابن حجر عسقلانی، الاصابة فی تمییز الصحابة، بیروت: دارالجیل، 1412 ه.ق، ج5، ص 653؛ شمس الدين الذهبي، ميزان الاعتدال في نقد الرجال، بیروت: دار الكتب العلمية، 1995. ج 5، ص 502.
[8]. ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، بیروت: دارالفکر، 1998.ج 50، ص 249.
[9]. تاريخ طبری، ترجمه ابو القاسم پاينده‏، انتشارات اساطير، ۱۳۷۵، ج 6، ص 2198.
[10]. سيد بن طاووس، إقبال الأعمال، تهران: دار الكتب الإسلامية، 1367. ص 706.
همچنین دیگر منابع تاریخی نیز گویای این هستند که این دعا، دعای حضرت خضر (علیه السلام) است که مولا علی (علیه السلام) به کمیل آموخت. بنگرید به: شيخ طوسى، مصباح المتهجد، بیروت: مؤسسه فقه الشيعة، 1411 ه.ق، ص 844.

آخرین ویرایش: 29 بهمن 1397

مقالات مرتبط: 

هخامنشیان و بعل!

کورش هخامنشی و پرستش مردوک

تولیدی

دیدگاه‌ها

طرفدارای کورش عین کمپوت گلابی می مونن

در اینجا گفته شده "در هیچ روایت موثق تاریخی نیامده که حضرت علی (علیه السلام)، کمیل را به عنوان کارگزار خود در فارس گماشته باشد" خواستم ببینم چرا روایات به اصطلاح غیر موثق را نقد نکردید؟ به نظر میرسد اصلا نمیدانید در کدام روایتها چنین موضوعی عنوان شده که هیچ نامی از آنها نبردید. اگر خواستید میتوانم راهنمایی تان کنم تا از این جهل بیرون بیایید

کسی که سربزیر است، دیگران را بدون ارائه حجت، جاهل خطاب نمیکند. میگویید: «خواستم ببینم چرا روایات به اصطلاح غیر موثق را نقد نکردید؟» روایت اگر غیرموثق باشد، نیاز به نقد ندارد. خودتان میگویید «به اصطلاح غیرموثق». در هر صورت اگر روایت موثقی (که سنداً و دلالتاً معتبر باشد) در این زمینه در اختیار داربد ارائه کنید. با تشکر

غیر موثق را از زبان شما گفتم. شما اصلا این روایات را ندیده اید به اجبار نوشته اید غیر موثق. در حالی که اگر به تحقیقات خود ایمان داشتید میگفتید هیچ روایتی وجود ندارد. شاید بیش از 20 تا از مقالات شما را در این سایتتان خواندم که اغلبشان تورک گرایی و ایران ستیزی و توهین به بزرگان ایران بود و هر جایی کم می آوردید از کلماتی مثل غیر موثق استفاده میکردید و پس از راهنمایی ها حرفتان را عوض میکردید. بنابر این تصمیم گرفتم مانند خودتان رفتار کنم. برای این که از این جهالت اسلامی تورکی بیرون بیایید حاضرم راهنماییتان کنم. ولی شرطش این است که اعتراف کنید غیر موثق را جعل کرده اید. اگر جعل نیست حداقل یک مورد از این روایات را نام ببرید. اگر هم حرفتان مانند همیشه روی هوا بوده است اعتراف کنید. من هم پس از اعتراف شما دست کم دو روایت نام میبرم تا شیوه آموزش را از آریایی ها و دوست داران کورش بزرگ بیاموزید.

مشخص است که در پی انحراف بحث هستد. سخن ما در این است که هیچ روایت موثق تاریخی وجود ندارد که علی (ع) کمیل را به کارگزاری فارس گماشته باشد. خوب اگر مخالف این سخن هستید، روایت موثقی ارائه کنید. که سند درست و دلالتی آشکار داشته باشد که حرف ما را نقض کند. اگر نیافتید، پس حرفی نمی‌ماند. درباره ترک‌گرایی و ایران‌ستیزی، این اتهاماتی که وارد میکنید شانتاژ و غوغاسالاری است. یعنی وقتی راه منطقی پیدا نمیکنید، سعی میکنید با تهمت زدن و دروغگویی و تخریب شخصیت دیگران، خود را ارضاء کنید. فرض کنیم همه فحش‌ها و تهمت‌هایی که زدید درست باشد. فرض کنید نویسنده این متن، ایران‌ستیز است. خوب آیا حقیقت عوض می‌شود؟ نمی‌شود. پس به جای شانتاژ و استفاده از روش‌های احساسی، منطقی برخورد کنید. در هر صورت دست شما خالی است. و چون چیزی در اختیار ندارید، ابتداء با تهمت و سپس با قیافه حق به جانب گرفتن، سعی در برون‌رفت از بحران فکری دارید.

من حرفم را زدم و راه آموزش را گفتم ولی نمیخواهید دست از غرورتان بردارید و مانند یک شاگرد خوب بنشینید و بیاموزید. این آخرین شانس است. از متن اصلی عبارت "در هیچ روایت موثق تاریخی نیامده" را با عبارت «تا جایی که در روایات تاریخی دیده ام» جایگزین کنید تا دستتان را بگیرم.

مشکل این سایت اینه که معتقده باید حتی به هر درازگوشی اجازه عرعر کردن بده ! و فکر میکنه این یعنی آزادی بیان !!!!! پایگاه عزیز ! سخت در اشتباهی !!! با انتشار مزخرفات این سربزیرها که حقیقتاً نمیخام به الاغها توهین کنم) ولی این سربزیر از کمپوت گلابی اومده بیرون ! من حاضرم قسم بخورم که این ببعی واسه حرفش یه سند هم نداره که بخاد بهش استناد کنه !!!!!!! واسه همین داره صدای زارت و زورت درمیاره !!!!!!!! گلابی جان ! برو این کلکها قدیمی شده !!!! (امضا: خیارشورشاه هخامنشی)

با سلام به همه ی دوستان 1_در مورد ازدواج با محارم در دین زرتشتی اصلا همچین چیزی صحت نداره.اولین بار کمبوجیه ی خود سر با وجود تمام مخالفت های روحانیون دینی با خواهرش آتوسا ازدواج میکنه که حتی هرودوت هم میگه به خلاف آداب دینی ایرانیان بوده و بعد از اون فقط چند مورد داریم از پادشاهان خود سر که این کار رو تکرار کردن 2_در مورد نام کورش در قرآن :در قرآن از شخصی به نام ذوالقرنین نام برده شده .این کلمه از چند بخش تشکیل شده.ذو به معنای صاحب.قرن به معنای شاخ و ین به معنی دوتا در کل به معنی صاحب دو شاخ کورش از کلاه خودی استفاده میکرده که بالای آن دو شاخ داشته در نگاره ای که از کورش به جا مانده کورش با آن کلاه خود مشخص است. مگر باید حتما دقیقا در قرآن نام شخص برده شود،مانند یا ایهالذین آمنو های قرآن که اشاره به حضرت علی دارد!

سلام خدمت شما در مورد مطلب اولی که نوشتین، علاوه بر ازدواج با محارم کمبوجیه، موارد دیگری هم در تاریخ ایران باستان و متون زرتشتی ثبت شده است و در سایت هم اگر سرچ کنید موجود هست. در مورد دوم هم، نام کوروش در قرآن نیست و مفسرین به صورت احتمال بیان کرده اند که ذوالقرنین، کوروش هست. و هیچ فردی به طور یقین و قطعی چنین مطلبی را بیان نکرده است. چون شرایطی که در قرآن برای ذوالقرنین بیان شده، با کوروش و زندگی کوروش مطابقت ندارد.

خیلی بی ناموسی بهتر از شما هستند که افتخار میکنید زنان و دختران روزی صیغه یکنفری بشن عقده ای ها عرب کفارت تخم حروم

1. بی‌ناموس بودن یا نبودن نویسنده مقاله تأثیری در حقیقت ندارد. 2. زنان و دخترانی که تحت عنوان صیغه (ازدواج موقت) درمیآیند باید عده نگه ندارند (حدود 45 روز حق ازدواج دیگری ندارند). لذا اینکه فرمودید "روزی صیغه یکنفری..." درست نیست. ازدواج موقت اتفاقا در فرهنگ ایرانی به ویژه در عصر ساسانی وجود داشت و کسی آن را نشان بی‌ناموسی نمیدانست. 3. فحش‌های شما باعث خاموش شدن حقیقت نمی‌شود. چرا اسناد و مدارک را بررسی نمیکنید؟ با این کامنت شما هر کس که دیدگاه شما را بخواند، به حال شما تأسف میخورد. 4. ادبیات شما عجیب به ادبیات پسران (آن هم نوع خاصی از پسران) شبیه است. نمیدانم چرا اسم دخترانه بر شما گذاشته اند.

از امام صادق در مورد نوشیدن ادرار گاو پرسیده شد، فرمودند: اگر به عنوان دارو به آن نیاز داشته باشد پس بنوشد و همچنین ادرار شتر و گوسفند. (تهذیب الاحکام / شیخ طوسی / جلد 1 / صفحه 284 - وسائل الشیعه (آل بیت) / حر عاملی / جلد 3 / صفحه 410)(1) امام موسی کاظم علیه السلام فرمود: ادرار شتران از شیر آنها بهتر است با آنکه الله عزوجل درمان را در شیرشان (نیز) قرار داده است.(الکافی / جلد 6 / صفحه 338) (2) شیر شتر جوان برای هر دردی درمان است و درمان چاقی ادرارشان است. (الکافی / جلد 6 / صفحه 338) (3) اینکه امامان خوردن ادرار این حیوانات را در جهت درمان جایز می‌دانند، منظور چیست؟ به این احادیث توجه فرمائید: حر عاملی در زمنیه فواید خوردن ادرار شتر، گاو و گوسفند و خوردن آب دهن آنان برای درمان و همچنین شیر آنان بابی مفصل دارد. (وسائل الشیعه (ال بیت) / حر عاملی / جلد 25 / صفحه 113) (4): حدیث شماره 31362: از امام صادق (ع) در مورد خوردن ادرار گاو پرسیده شد، فرمود: اگر برای درمان به آن نیاز باشد پس آن را بنوشد و همچنین ادرار شتر و گوسفند. (وسائل الشیعه (ال بیت) / حر عاملی / جلد 25 / صفحه 114) حدیث شماره 31364: ادرار شتر از شیر آن مفیدتر است..(وسائل الشیعه (آل بیت) / حر عاملی / جلد 25 / صفحه114- وسائل الشیعه (الاسلامیه) / حر عاملی / جلد 17 / صفحه 87)

کوروش ساخته شده انگلیسه شما بهتر ب ابن سینا ذکریا رازى سلمان فارسی و. غیره افتخارکنید ن ب کورش ۶۰ساله ساخته گی اکه منشور متعلغ ب کورشه کورش بت پرسته تو منشورش گفته بود من باکمک خدایان بابل بابل رافتح کردم خدایان بابل بت بود پس ذولقرنین یکی دیگه اس

سلام من هم مسلمانم و شیعه اما بخودم اجازه توهین و تهمت به انسان بزرگی چون کوروش را طبق ایات قرآن و احادیث ائمه اطهار را بخودم نمی دهم که حق الناس بر گردنم میشود.

با سلام خدمت دوستان، فقط یه سوال دارم . اگر شما میگویید کوروش بزرگ بود و مقدس و او را در حد یه امام میدانید و حتی او را از امام حسین (ع) هم بزرگتر میدانید و میگویید اسمش در قرآن آمده چرا خدا برای هدایتش پیامبر زردتشت فرستاد و چرا او را به عنوان ولی و پیامبر انتخاب نکرد ؟ برید این تعصبات را کنار بزارید و اگر راست میگویید برید از مقبره کوروش شفا بگیرید در حالی که معلوم نیست کوروش در کدام جنگ و کشور گشایی کشته شده است ؟؟؟؟؟

دوستان عزیز من به عنوان یک ایرانی دارم به جهان نگاه میکنم که اینچنین رو به جلو و در حال از بین بردن مرزهای قومی و قبیله ایست و ما رو به عقب دنبال زیر بغل مار و قاتل بروس لی هستیم. باور کنید انسان بودن کوروش در اون زمان و اون مقام به درد ما میخوره و معرفت کمیل که تمام عمرشو در مخالفت با ظلم در زندان بود تا جائیکه یزید حکم کرد تا زمانیکه کمیل را به زندان نبردید با حسین جنگ شروع نکنید آخرشم سر از بدنش جدا شد. این انسان بودن اونهاست که برای ما نجاتبخشه. توروخدا به من بگید آدمیکه توهین میکنه فحش میده یا دنبال ضایع کردن طرف مقابله آیا بویی از کوروش بزرگ یا اسلام عزیزش برده؟؟!!جالب اینه که طرفدارای اسلام و ایران زیر پرجم ظلم دارن سینه کوروش میزنن و نوحه حسین میخونن.

اینکه کوروش و کمیل را در کنار هم و برابر می دانید، درست نیست. تفکر و راه کوروش و کمیل خیلی فرق داشته است. بیشترین خدمات کوروش طبق تاریخ برای یهودیان بصورت خاص و بت مردوک بوده است.

پس از واقعه حکمیت و خلع علی بن ابی‌طالب از خلافت، دوباره بر حکومت فارس ابقاء شد. تاان زمان اعرب گمان می‌کردند مقبره کورش مقبر مادر سلیمان نبی است و به این ترتیب از تخریب آن امتناء کردند ولی وقتی کمیل متوجه شد مردم پنهانی به زیارت آرامگاه کوروش می‌روند، تصمیم گرفت آن را خراب کند. این باعث شد مردم فیروز آباد فارس که از شهرهای پر رونق آن زمان بود، علیه او قیام کردند و کمیل پس از شکست به شام گریخت. وی در ۹۰ سالگی توسط حجاج بن یوسف ثقفی دستگیر و کشته شد و در سرزمین ثویّه منطقه‌ای در اطراف کوفه دفن کردند. این یک تاریخ متقن هست. بالا بروید پایین بیایید همین است.

1. در متن مقاله ادعای بی‌سند شما مورد نقد قرار گرفت. لطفاً بر پایه اسناد و اندیشه نظر بدهید. نه بر مبنای کینه و تعصب و غیض. 2. اینکه میگویید: «بالا بروید پایین بیایید همین است» نشان میدهد غرق در تعصب هستید و در پی یافتن حقیقت نیستید. افرادی که در کینه و عقده گرفتارند همین گونه هستند.

شما هم همان ادبیات و شیوه سخن گفتن را دارید که باستان گرایان افراطی، کوروشی که شما کوبیده اید به تایید علمای بزرگی چون علامه طباطبایی و مطهری همان ذوالقرنین قرآن است. «دفاع بد» از حمله بدتر است. زیاده روی و خارج شدن از انصاف و عدل برای هر انسان حق جویی درست نیست. متاسفانه تعصب کور در هر نوعش در مقابل دانش و آگاهی است.

مقاله «کمیل و مقبره کورش؟!» با سند و دلیل به پاسخگویی پرداخته است. اگر شما خوشتان نیامد، دلیل بر این نمی‌شود که مقاله و نویسنده و روشِ نگارش مطلب بد بوده باشد. اگر دلیل یا سندی را نادرست یافتید بیان کنید، در غیر این صورت سخن شما مصداق جَوسازی خواهد بود. اگر هم نوع دفاع ما را قبول ندارید، ایرادی ندارد، لطفا به شُبهه باستانگرایان افراطی پاسخ دهید تا پاسخ شما را در همین سایت درج کنیم. یا خودتان در سایت یا وبلاک یا کانال تلگرامی خود قرار دهید. چون بسیاری هستند که خودشان توان بحث و پاسخگویی با سؤالات و شبهات را ندارند، بلکه شب و روز جلو پای مدافعین سنگ اندازی می‌کنند. روش و شخصیت چنین افرادی کاملا برای ما روشن است. اکثرا اعتقادی هم به مبانی اسلام ندارند، بلکه خود، باستانگرا هستند و با این ترفند می‌کوشند که وقت‌کشی کنند. جناب م.ف به شبهه ای که در ابتدای مقاله درباره میل (رضی الله عنه) آمده پاسخ دهید. و اگر پاسخی ندارید، پس بهتر است سکوت کنید و راه را برای دیگران باز کنید و جلوی پای دیگران سنگ اندازی نکنید. (با این فرض که شما باستانگرا نیستید و قصد جوسازی ندارید.)

يا ايها الذين آمنوا اطيعواالله و اطيعوا الرسول و اولي الامر اگر این بحثها شما را به این آیه هدایت می کند ادامه دهید و به کتاب قانون بشر که همان قران است مراجعه کنید وقانون را بیاموزید واز کسانی که به این آیه منتسب می شوند پیروی کنید تا رستکار شوید حالا دیگر خود قضاوت کنید که اولی الا مر چه کسانی هستند

با سلام، دین برنامه زندگیست، همچنان که یک کامپیوتر و یا یک موبایل برای درست کار کردن به یک برنامه نیاز دارد، روی اسامی زیاد تعصب نشان ندهید، مطالعه بفرمائید و ببینید کدام برنامه با عقل انطباق دارد، قرآن یا ....، وقتی که به اصالت برنامه ایمان آوردید ببینید که کدام گروه به آن برنامه مقید ترند، و اگر دیدید که هرکدام قسمتی از آنرا رعایت می کنند و قسمتی از آنرا نه، شما بزرگوار به جای انتساب دین به اشخاص و گروهها سعی کن کاملتر و بهتر آنرا انجام بدهی، حتما دیده اید که چگونه دو برادر به خاطر رنگ یا دو تیم فوتبال رگ گردنشان بلند می شود و گاهی به هم فحاشی می کنند، از تعصب دست بردارید که محل جولان شیطان(دشمن قسم خورده انسان است) عاقلانه بیاندیشید و عمل کنید. ایرانی و عرب و ترک و ..... نشان دهنده انسانیت نیست به نقل از رسول اکرم(ص) بهترین شما با تقواترین شماست. در پناه حق باشید در ضمن من شاید دیگه به این سایت سر نزنم اگه کسی حرفی داشت به ایمیل من ارسال کنه a.abraham21@gmail.com

شماهای که ادعای اسلام میکنید یه مقدار کتاب بخونید و تعصب بیجا نداشته باشید.بروید و تاریخ رو شخم بزنید تا ببینید چی ازش بیرون میاد.یه نمونش رو واستون میگم.وقتی اعراب وحشی و چرک خونخوار به کشورم یورش میبرن و خانه ها و زنان این مرز وبوم رو غارت میکنن و چون نمیدانستن حمام و پاکیزگی چیه.وقتی به زنان و دختران ایرانی تجاوز میکردن.این رو میگفتن که اینان همان حوریان بهشتی هستن که خداوند به ما وعده داده.حالا ببینید از کیا دارید حمایت جاهلانه میکنید.

جناب آریا، متأسفانه شما دربند تعصب، غضب و کینه اسیر هستید و این اسارت شما در قضاوت‌های شما تأثیر گذاشته است. عزیز دل، حمّام یک کلمه عربی هست. آن وقت شما می‌گویید عرب‌ها نمی‌دانستند حّمام چیست؟! گذشته از این، در منابع عصر ساسانی و متون زرتشتی (پیش از اسلام) آمده است که در آیین زرتشتی، حمام رفتن (اصطلاحاً شستشوی بدن با آب) ممنوع بود. چون باعث آلوده شدن آب می‌شد! باور نمیکنید اسناد زرتشتی پیش از اسلام را در این باره ببینید: http://www.adyannet.com/fa/news/14110

شما اگر کتاب در این زمینه مطالعه کرده بودید، نام کتاب و منبع خودتون رو هم می گفتید، و اگر کمی در موورد اسلام شناخت داشتید، متوجه می شدید این کارها و حرفها در اسلام هیچ جایگاهی ندارد...

ببینید بنده نه توجیه میکنم نه توهین، فقط پیشنهاد میکنم در مورد این گفته ام کمی تفکر و تعمق کنید: زمانیکه اعراب ایران را تصرف کردند تمام کتابهای تاریخی و مذهبی ایرانیان را در میدانهای هر شهری به آتش کشیدند و بعدش خود اعراب اقدام به چاپ آن کتابها البته با تحریف و دروغ هایی که بنفع خودشان بود و کارشان را توجیه میکرد پرداختند. بنظر شما آنها واقعیت و حقیقت هایی که قبلا در آن کتابها بوده را باز می نویسند یا همین اراجیفی که در دین زرتشت برادر با خواهر میتواند ازدواج کرده و همبستر شود و... ایکاش کمی می اندیشیدیم بعد زبان به سخن گفتن میگشودیم و...

جناب ایرانی؛ قبل از اینکه ما را به تفکر دعوت کنید، من پیشنهاد میکنم خودتان درباره حرف‌هایی که به خورد شما داده اند تفکر کنید. اینکه بدون تحقیق و اندیشه، صرفاً حرف‌های کانال‌ها و پیج‌‌های باستانگرای صهیونیست را اینجا بنویسید فایده ندارد. 1. فرمودید اعراب تمام کتاب‌های تاریخی و مذهبی ایران را به آتش کشیدند. این سخن دروغ است. حتی استاد زرینکوب و موبد خورشیدیان این ادعا را رد کردند. لطفا تحقیق کنید. این نوشته را بخوانید تا دریابید که ادعای کتابسوزی دروغ است: [http://www.adyannet.com/fa/news/23455] و [http://www.adyannet.com/fa/news/21606] ادامه... 2. اعراب که زبان اوستایی بلد نبودند که بتوانند دوباره به کتاب مقدس ایرانیان آسیبی برسانند. حتی موبدان هم زبان اوستایی را کامل بلد نبودند. چون این زبان سال‌ها پیش از بین رفته بود. پس امکان ندارد که عرب‌ها چیزی به کتاب زرتشتیان اضافه کرده باشند. با تشکر از شما

اگر شما اندکی تفکر و تحقیق داشتید، ابتدا برای مطلب خود منبع و رفرنسی بیان می کردید، و در مرحله بعد متوجه می شدید که موبدان در زمان های بعد از فتح ایران، کتابهای بسیاری به قلم خود حتی بر رد اسلام نگاشته اند.

دين اسلام با زور به ما عرضه شده.اقايي كه از كميل دفاع مي كني خوده علي كه امام شماست زندگينامه قابل قبولي نداره اونوقت شما از يارش دفاع ميكني.علي اگه امام بود اسمش تو قران مي اومد مثل سگ اصحاب كهف در ثاني خوده قران يك حرفي رو در يك ايه مي زنه 2 ايه بعد اونو رد ميكنه.اقاي متوهم علي وحسن و حسين و... منبع درامد رهبر تريست هاي جهان خامنه اي هستش.احمق نباش برو مطالعه كن

آقا یا خانم م م! خواستم وضعیت مادرت رو اینجا تشریح کنم. چون هیچ حلال زاده ای نمیتونه اینجور به مولاعلی (ع) جسارت کنه. ولی این کار رو نمیکنم ترجیح میدم با استدلال و منطق بهت جواب بدم. اولاً منظورت از "ما" کیه؟ که میگی اسلام به زور به "ما" عرضه شد؟ مگه تو مسلمونی؟!!! که خودت رو جزو اسلام به حساب میاری؟ ثانیاً هر انسان با سوادی که اندکی اهل مطالعه و تحقیق و تفکر باشه متوجه میشه که اسلام اکثر ایرانیان، اختیاری بوده. این حرف من نیست. حرف بزرگترین پژوهشگران تاریخ حتی از غیرمسلمون‌ها هست. این اسناد رو ببین: (http://www.adyannet.com/fa/tags/%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%AE%D8%AA%DB%8C%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%86) ثالثاً قرار نیست کارنامه حضرت علی (ع) مورد قبول ابن ملجم و پیروانش باشه. همینکه انسان‌ها حتی غیرمسلون‌‌هایی مثل آنه مرای شیمل و جرج جرداق و... اقرار کنن که علی (ع) فراتر از ذهن عادی بشر هست کافیه. رابعاً واژه علی بارها در قرآن اومده. نشانه های حضرت علی هم به قول حاکم حسکانی سنّی مذهب در 300 آیه قرآن اومده. همین برای اهل تفکر و کسانی که میخان "آدم" باشن کافیه. خامساً الحمدلله بعد از حمله موشکی سپاه به مواضع داعش (که نوچه صهیونیست هست) موج عجیبی در ابراز محبت و افزایش محبوبیت رهبر عزیزمون راه افتاده که میدونیم همین باعث عصبانیت تو شده! پس مُوتُوا بِغَيْظِكُمْ ! سادساً چه جایگزینی برای اسلام داری؟! میگی اسلام نه؟! پس چی ؟!!! دعوتت میکنم به عقلانیت و مطالعه و دست برداشتن از تعصب. قبل از اینکه دیر بشه. وقتی دیر بشه به هیچ کس رحم نمیشه.

اگر این گفته ها و فحاشی ها نتیجه مطالعه هست، بهتر است که انسان از مطالعه دست بردارد!!! کدام مطالعه به تو یاد داده که به دیگران توهین کنید؟

متني سرشار از بي ادبي و توهين. با اين ادبيات نمي توان از حضرت علي و يارانش دفاع كرد بلكه هر كس اين دفاعيه را بخواند با اين توهين ها ناخواسته مجددا به اين فكر خواهد كرد كه لااقل در آن متن جعلي از ادبيات سخيف و توهين استفاده نشده است.

حالا از کجامعلوم حرفای شمادرست باشه ؟!

چه ایران نباشد تن من مبادا

اگه تو مغول بودی الان میومدی میگفتی چون مغولستان نباشد، تن من مباد ! به همین بی‌منطقی ! ملیت کاملا محصول جبر هست. جبر تاریخ و جبر جغرافیا. کمترین اختیاری نداشتی

سلام دوستان لطفا كتاب دو قرن سكوت دكتر زرين كوب رو بخونيد تا با اعراب صدر اسلام و كشت و كشتاري كه در ايران براي بشارت دين مبين اسلام به راه انداختن بيشتر آشنا شيد، دكتر عبدالحسين زرين كوب از نويسندگان برجسته ايران هستن و كتاباشون هم شايعه نيست، حتما بخونيد.

مهرداد گرامی؛ برایم واقعاً جای سؤال است که آیا شما خودتان این کتاب را خواندید؟ یا مانند دیگر دوستان و همراهانتان فقط نام این کتاب را شنیده اید؟ آن هم با اطلاعات نادرست... از قضا دکتر زرینکوب در این کتاب و دیگر آثارشان با قاطعیت از اسلام دفاع کردند و حتی گاهی ساسانیان را بدتر و پایین‌تر از عرب‌ها معرفی کردند. علی الحساب این را بخوانید: http://www.adyannet.com/fa/news/13351

سلام برهمه ایرانیهای وطن پرست .یک ایرانی همیشه کردار.رفتار وپندارش نیک است.وبه هیچ دین ومذهبی ایرادنمیگیرد.وفقط توکلش به خدا است.وبایدبپذیریم که درطول تاریخ نژادهای مختلفی..عرب مغول ووووتکثیرشده .البته باجنگ اکنون جلوافغان شدن اریاییهارابگیریم.تانسل بعد به ماناسزانگویند.پس کسانی که نظرشان رامیدهنداریایی اصیل نیست.چون اریایی خصوصیاتش راگفتم.درودبروطن پرستانی که ازایران وایرانی درهرزمان ومکان دفاع میکند.درودبرجانبازان ودلاوران دوران جنگ.خصوصاانان که جانشان رادادند.وخوانواده گرامیشان.

اگه سلمان فارسی نبودپای هیچ عربی به ایران باز نمیشد

به جای اینکه به زمین و زمان خرده گیری کنید، لحظاتی در آینه به خود نگاه کنید. به راستی اگر موبدان زرتشتی و شاهان و شاهزادگان ساسانی و فرماندهان نظامی به جان هم نمی‌افتادند و در ایران جنگ داخلی به راه نمی‌انداختند، چه بسا پای عرب به ایران باز نمی‌شد. اما سلمان... سلمان در یک دوراهی افتاده بود. یک راه، دین حق بود و تلاش برای گسترش و انتشار دین خدا. راه دوم، تعصبات و احساسات کور قومیتی و دفاع از باطل زرتشتی و سکوت دربرابر حماقت ساسانی بود. سلمان راه اول را انتخاب کرد. اگر شما راه دوم را انتخاب می‌کنید دلیل نمی‌شود ه سلمان هم در باطل شما شریک باشد. کلامی از رستم فرخزاد را گوش کنید: «اى مردم پارس! به خدا سوگند آن اسير عرب راست می‌گفت! آنچه باعث تباهى ما شده كارهاى زشت ماست. به خدا سوگند، اعراب با اينكه با اين مردم در حال جنگ هستند، رفتار بهترى با آنان دارند. سيره‌ی آنها بهتر از كردار شماست» (سند: تاريخ طبری، ترجمه ابو القاسم پاينده‏، انتشارات اساطير، تهران‏ ۱۳۷۵، ج‏ 5، ص 1677 ؛ ابن‌ اثير جزرى‏، الكامل في التاريخ، ناشر: دار الصادر، بيروت‏ 1965، ج ‏2، ص 459-460 ؛ ابن اثير جزرى، تاريخ كامل بزرگ اسلام و ايران، ترجمه: عباس خليلى و ابو القاسم حالت‏، ناشر: مؤسسه مطبوعات علمى،‏ تهران‏ 1371، ج ‏8، ص 229-228)

همه مورخین و حتی نویسندگان زرتشتی هم اقرار بر ضعف دولت ساسانی در آن زمان دارند و علت اصلی شکست را ضعف دولت ساسانی می دانند، ولی شما هنوز هم در تفکرات پوچ عده ای گیر افتاده اید و قصد درک واقعیت ندارید.

من از پیامی که از واتساپ برام اومد خواستم تحقیق کنم که آیا این موضوع در مورد کمیل حقیقت دارد یانه وبه اینجا رسیدم که متاسفانه اکثر ماها اول خودم را میگم کمتر مطالعه میکنیم و بیشتر نظر میدیم والبته هنوز قانع نشدم و باید بیشتر مطالعه کنم چیزی که تا الان بهش شک ندارم اینه که بعضی از قوانین تابع زمان و مکان هستند و حتی قوانین اسلام (بجز در اصول و فروع دین) اگر حاکمی مسلمان بود تنهادلیل قاطعی نیست که ایشان بتواند قوانین اسلام را مو به مو انجام دهد واز آن تخطی نکنداصلا از اسلام که بگذریم کیست که بتواند قوانین حاکمه را بدون نقص انجام دهد و لغزش نداشته باشد در رابطه با کسانی که از آیین پیشینیان انتقاد میکنن بالاخره تابع قوانین زمان و مکان خودشون بودن نیازی نیست به زمانهای دور برویم همین چند ده سال پیش نگهداری و داشتن ویدئو، ماهواره ،ورق بازی ،شطرنج، مسابقه بوکس و...جرم محسوب میشد واما شما که میفرمائید در دین اسلام توهین به مردگان و تخریب قبور اهل کتاب جایز نیست آیا واقعا کسانی که به قدرت رسیدند در طول تاریخ به این مهم عمل کردند مگر نه حاکم شرع اوایل انقلاب تعدادی از مقابر را ویران کردند و حتی در صدد تخریب مقبره کوروش بر آمدند که با مقاومت مردم و فرماندار وقت شیراز روبرو شدند که البته اینجا هم جای سوال دارد که اگر این بنا مقبره کوروش نیست ومشهد مادر سلیمان بوده حاکم وقت (آقای خلخالی)بیش از من و شما به این موضوع آگاهی داشته اند التماس تفکر.

گرامی آقای خلخالی اطلاعات تاریخی چندانی نداشتند. یهتر است بگوییم که اطلاعات ضعیفی داشتند. اما تخریب مقبره و و جلوگیری از آن، اینگونه که گفتید نبوده. اگر آقای خلخالی می‌خواست آنجا را خراب کند، کسی جلودارش نبود. مردم و فرماتدار وقت تأثیری در جلوگیری از تخریب مقبره نداشتند. اصلاً آقای خلخالی قصد تخریب مقبره را نداشت. تنها برخی از ملزومات موجود در پاسارگاد و تخت جمشید را مصادره کرد. کسانی که قصد تخریب مقبره را داشتند، برخی از جوانان مجاهدیتن خلق (منافقین) بودند که به اسم حماعت حزب اللهی قصد این کار را داشتند و آقای حجت‌الاسلام سيد محمود موسوی نژاد مانع این کار شدند.

استاد شما اومدی جواب بی دینها رو بدی یه مشت حرف و چرت و پرت نوشتی و من فکر کردم عقل و منطق رو در شما میبینم و تقریبا همشو خوندم . یک مشت توهمات ذهنی خوتو به خورد مرپم دادی انگار که آیه است..

واقعا برا نویسنده این داستان متأسفم من به جریان کمیل کار ندارم که کی بوده و چیکار کرده تو دنیا عده اندکی این کمیل رو میشناسند ولی اصلا ایران رو به اسم کوروش و داریوش میشناسن اون وقت شما آمدی باستان شناسان رو مسخره میکنی خب محض اطلاع خیلی از تمدن نداشته اعراب رو که الان شما بهش افتخار میکنی همین باستان شناسان برات کشف کردن من خودم مسلمان و شیعه هستم اما این باعث نشده چشمم رو روی حقیقت ببندم و هر چرت و پرتی رو باور کنم چه اینطرفی چه اونطرفی اگه داستان ازدواج خواهر و برادری در زمان داریوش و کوروش رو میگی همون زمان عربها به قول خودتان دختران رو زنده به گور میکردن برده داری میکردن و خیلی وحشی گریهایی که در زمان حمله به ایران هم انجام دادند الان هم اگه واقعا راست میگی یک کشور عربی درست و حسابی نام ببر باز همین فرهنگ ایرانی باعث شده یک مقدار برا اسلام ابرو باقی بماند حالا شما بیا بشین تا صبح داستان تعریف کن به قول معروف عاقلان دانند.

سلام به همه ی عزیزان، صحبتهایی که در مورد کوروش شد که مردوک را می پرستیده، به خاطر اینکه در استوانه اومده، اشتباهه، و کوروش جایی را هم قتل عام نکرد، و اوپیس هم که اسم آوردید، اسم گاو مقدس مصری ها است، نه اسم یک مکان یا شهر و این که کوروش اصلا به مصر نرفت، که بخواد با اونجا بجنگه، ساسانیان هم برای اینکه بتونن حکومت خودشونا ایجاد کنن که شدیدا طبقاتی بود، تاریخ هخامنشیان را از بین بردند و کارهای دیگری هم انجام دادن. ضمنا اگهر که شما نمی دونید، پس بدونید که این فقط یکی از ۴۰ استوانه ی کوروشه، و به نظر من این استوانه یه بخشاییش توش دست برده شده. بین اشخاص کاندید ذوالقرنین، تا الان بزرگان دین و فرهنگ روی شخصیت کوروش نظر دارند، البته بحث اصلا این نیست که ما یک شخصیت را بهتر یا بدتر از چیزی که بوده معرفی کنیم، ایران چه قبلاز اسلام وچه بعد از اسلام، همیشه یک کشور غنی از نظر فرهنگ بوده، پس از شما عزیزان می خواهم که سعی کنیم تا ما هم مانند اجدادمون در این سالیان دراز، به بشریت خدمت کنیم، و سعی کنیم برای آیندگان میراث نیکی به جا بگذاریم، یا حق

سلام گرامی؛ لطفا تحقیق کنید. مطالعه کنید. این چه حرف‌هایی است که می‌زنید؟ منشورش کورش را تا بحال خوانده اید؟ در این منشور به صزاحت هر چه تمام‌تر کورش از بت مردوک به عنوان خدای آسمان‌ها و زمین نام می‌برد. اسناد دقیق و روشن را در این لینک ببینید: [http://www.adyannet.com/fa/news/1183]

شما این اکتشافاتتون را در جایی هم ثبت کردین؟ آخه ای کاش سخنی بیان می کردید که یک رفرنس هم از آن داشتید، و الا سخن گفتن به سبک شما خیلی راحت هست. مطلبی که ارائه شده دارای رفرنس هست و نه از روی جوگیری و یکجانبه نگری.

درباره اوپیس هم، تحقیق کنید لطفا. اوپیس نام شهری در بین النهرین بود. آن که در مصر بود، آپیس بود. قتل عام مردم اوپیس به دست کورش کبیر: [http://www.adyannet.com/fa/tags/%D9%83%D9%88%D8%B1%D8%B4-%D9%83%D8%A8%D9%8A%D8%B1-%D9%88-%D8%A7%D9%88%D9%BE%D9%8A%D8%B3]

صفحه‌ها

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.