اعتقادات

08/22/1395 - 23:20

در یکی از برنامه‌های شبکه نوین تی ‌وی، تلاش شد تا نتیجه‌ی نزاع‌های دینی را، حکم به تکفیر دگراندیشان معرفی و چهره‌ی بهائیت را از این جهت تطهیر کنند. این در حالی است که بهاءالله، حکم به تکفیر مخالفین، حتی برادر خویش کرده و پیش از آن، علی‌محمد باب، باقی ماندن هر عقیده‌ی مخالف خود را بر روی زمین، خطایی بزرگ می‌پندارد.

08/11/1395 - 23:42

شخصی بهائی ملقب به بدیع، با خدا خواندن رهبر بهائیت، از مقرّبان او قرار می‌گیرد، این در حالی است که سیره‌ی انبیاء الهی و جانشینان‌شان همواره بر مبارزه با غالیان در حق‌شان بوده است، اما رهبران این فرقه، نه تنها خود را خدا خوانده، بلکه حتی کسانی را که این ادعای باطل را در مورد ایشان به کار می‌بردند، نیز مورد تکریم خود قرار می‌دادند.

08/10/1395 - 21:30

بهائیان روایتی نقل کرده‌اند که حضرت علی (علیه السلام) ‌فرمود: «أنا أصغَرُ مِن رَبّی بِسِنَتَین» و گفته‌اند پس از اظهار امر باب، مقصود این روایت روشن شد؛ زیرا باب دو سال از بهاءالله کوچک‌تر است. در جواب باید گفت: این روایت در منابع شیعی وجود ندارد و کلام، کلام ابن عربی است و در عبارت از واژه «أنا» استفاده شده است که ربطی به باب ندارد.

08/10/1395 - 16:03

حسینعلی نوری خود را خدا می‌داند و بهائیان رو به قبر او نماز می‌خوانند. وی هدف از خلقت را نیز لقاء خود معرفی کرده و مردم را به خویشتن دعوت می‌نماید، به‌گونه‌ای که اگر کسی وصال او را نطلبد و او را قبول نداشته باشد، اگر چه هزار سال هم تحصیل کرده باشد، باز هم بی‌سواد و جاهل است و از فیض لقاءالله محروم.

08/07/1395 - 23:00

عبدالبهاء که به عنوان جانشین پیامبرخودخوانده‌ی فرقه‌ی بهائی مطرح است، برای معصوم جلوه دادن خود، یکی از اقسام عصمت را عصمت موهبتی، که مختص جانشینان پیامبران است، معرفی می‌کند. این در حالی است که او با عمل نکردن به احکام فرقه‌ی بهائی و مسلمان جلوه دادن خود، حتی بر اساس تعالیم فرقه‌ی بهائی نیز، معصوم به حساب نمی‌آید.

08/07/1395 - 03:34

کسی که با قواعد عربی آشنا باشد، می‌تواند اشکالات موجود در کتب مقدس بهائیان را پیدا کرده و حتی این موضوع به حدی جالب است که بهائیان بعد از بهاءالله به کتب مقدس و معجزه‌ی ایشان دست برده و غلط‌های آن را اصلاح نموده‌اند. البته میرزا حسینعلی برای فرار از این اتهام دست خود را پیش گرفته و می‌گوید: کلام من میزان برای صحت قواعد علوم است.

08/02/1395 - 14:04

بهائیان برای اثبات آیین خود مجبورند شعارهایی را عَلَم کنند که غیرت دینی را کم‌رنگ می‌کند، لذا از جمله تعالیمشان ترک تعصبات جاهلی است که شامل تعصب دینی، ملی، ناموسی و... است. بر اساس آن‌چه در کتاب اقدس آمده، هیچ پیامبری خاتم النبیین نیست و ذکر این نام از سوی مریدان او صرفاً از جنبه‌ی تعصب جاهلی است. پس هر کسی می‌تواند ادعای نبوت کند.

07/30/1395 - 15:03

بهائیت سن تکلیف دختران و پسران را 15 سالگی می‌داند. هر ادعایی زمانی پذیرفته است که دقیق‌تر از آن‌چه باشد که قبلاً عنوان شده و این امر در این ادعای دروغین مراعات نشده؛ چرا که در اسلام سن بلوغ دختران، کم‌تر از پسران عنوان شده؛ چون دختران از نظر جسمی و عقلی رشد سریع‌تری دارند، لذا قابلیت تکلیف‌پذیری ایشان است که اسلام چنین فرموده است.

07/28/1395 - 14:24

حسینعلی نوری علیرغم اینکه در کتابهایش به مسأله‌ی خاتمیت اعتراف می‌کند، اما در ایقان ضمن آوردن لقب «خاتم الانبیاء» برای پیامبر اسلام، برای اثبات ادعای باب و بعدها ادعای خودش، دست به توجبه و تأویل دو کلمه «اول و آخر» می‌زند و بر این اساس ادعای نبوت هرکسی بعد از پیامبر اسلام را ادعایی حق و درست می‌داند.

07/27/1395 - 15:48

علی‌ محمد شیرازی، بر ختم نبوت و رسالت توسط پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) و همچنین عدم نسخ اسلام الی یوم القیامه تأکید کرده است و ادعای هر کسی را که پس از نبی مکرم اسلام دعوی پیامبری کرده باشد، باطل و بی‌اساس خوانده است، لذا هم خودش را و هم افراد پس از خود را کذاب و دروغگو می‌داند از جمله بهاءالله.

07/05/1395 - 22:53

از جمله آیاتی که بهائیت برای اثبات حقانیت خود و استمرار فیض در ارسال پیامبران به استناد می‌کنند، آیه‌ی 34 سوره‌ی مبارکه‌ی غافر است. در پاسخ می‌گوییم: علاوه بر این‌که این آیه نفیاً و اثباتاً بر مدعای ایشان اشاره‌ای ندارد، این آیه اشاره به آمدن پیامبرانی با معجزات دارد، که بهائیان اساساً برای اثبات پیامبری رهبرانشان، منکر معجزه‌اند.

07/03/1395 - 16:30

هر آیینی برای عبادت، روش خاصی معرفی کرده‌ است. در دین اسلام بعضی از مسائل، مشروط به قبله شده‌اند: قبله‌ی مسلمانان، کعبه، توسط حضرت آدم (ع) بنا و پس از ویرانی در طوفان نوح (ع)، مجدداً به وسیله‌ی حضرت ابراهیم (ع) تجدید بنا شد، اما دستور حسینعلی نوری بر این بوده که بهائیت در حال حیات و مرگ برای اعمال، متوجه او باشند و او را قبله‌ی خود قرار دهند.

07/02/1395 - 15:32

گلپایگانی از مبلّغان بهائی، آیاتی از قرآن که خداوند خطاب به پیامبر اسلام می‌گوید: اگر به ما افترا می‌بستی، تو را هلاک می‌کردیم، دلیل بر صداقت باب و بهاء معرفی می‌کند. در پاسخ می‌گوییم: اولاً: خطاب آیه به پیامبر است. ثانیاً: در مورد غیر پیامبران، سنت خداوند، مهلت دادن است، تا از روی اختیار تصمیم بگیرند و منظور، هلاکت دنیوی نیست.

06/31/1395 - 23:34

بهائیان ادعا دارند که مسأله‌ی خاتمیت پیامبر گرامی اسلام با سیر تکاملی بشر و نیاز او به پیامبران، سازگاری ندارد. در پاسخ می‌گوییم: با دادن نقشه‌ی جامع هدایت و بیان اصول کلّی که از جانب پیامبر خاتم به مردم ارائه شده، این مسأله را ممکن ساخته؛ به علاوه این‌که، آیات قرآن، روایات و اجماع، همگی بر ضرورت خاتمیت پیامبر اسلام، تأکید دارند.

صفحه‌ها