سلفیت و وهابیت
اهلسنت در عقیده پیرو ماتریدی و اشعری هستند و این مطلبی است که بزرگان حنفی به آن اشاره کردهاند؛ خلیل احمد سهارنفوری یکی از علمای دیوبندیه در اینباره میگوید: «ما در عقیده از ابوالحسن اشعری و ابومنصور ماتریدی پیروی میکنیم.» ولی وهابیان شدیدا با عقاید ابومنصور ماتریدی و ابوالحسن اشعری مخالفند.
اهلسنت در عقیده پیرو ماتریدی و اشعری هستند و این مطلبی است که بزرگان حنفی به آن اشاره کردهاند؛ خلیل احمد سهارنفوری یکی از علمای دیوبندیه در اینباره میگوید: «ما در عقیده از ابوالحسن اشعری و ابومنصور ماتریدی پیروی میکنیم.» ولی وهابیان شدیدا با عقاید ابومنصور ماتریدی و ابوالحسن اشعری مخالفند.
شیوخ صحوه، امروز گروهی از مبلغین وهابی هستند که با شیوخ سنتی وهابی اختلاف سلیقه دارند. این گروه با تأثیر پذیری از سید قطب و محمد قطب در مسائل سیاسی و اجتماعی رویکردی متفاوت دارند.
سلفیه جهادی معتقدند مسلمانان باید از دارالکفر به دارالاسلام هجرت کرد تا دینشان در امان باشد. مراد آنان از دارالکفر، کشورهای اسلامی و منظورشان از مسلمانان، داعشیان و سلفیه تکفیری هستند.
اهلسنت در عقیده پیرو ماتریدی و اشعری هستند و این مطلبی است که بزرگان حنفی به آن اشاره کردهاند؛ خلیل احمد سهارنفوری یکی از علمای دیوبندیه در اینباره میگوید: «ما در عقیده از ابوالحسن اشعری و ابومنصور ماتریدی پیروی میکنیم.» ولی وهابیان شدیدا با عقاید ابومنصور ماتریدی و ابوالحسن اشعری مخالفند.
یکی از شیوخ وهابی به نام عائض القرنی که در جهان عرب طرفداران زیادی دارد در رابطه با امام حسین (علیهالسلام) میگوید: من سنی حسینی هستم.
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) نسبت به امر توحید اهتمام ویژهای داشت و این امر را در رأس امور تبلیغی خود قرار داده بود و از آن هیچگونه کوتاهی نکرد، اما در مورد یکی از صحابه که به پیامبر سجده کرد (که این کار در نظر سلفیها عبادت غیر خدا و شرک است)، چون از روی جهل و عدم اطلاع بود، مورد تکفیر ایشان قرار نگرفت.
سید جمال الدین اسدآبادی در درجه اول یک مسلمان بود و بعد پیرو یک مذهب. وی با نگاهی که به اسلام داشت از بیان مذهبش و اینکه پیرو چه مذهبی است، خودداری میکرد.
عبدالله بن بریده میگوید: «روزی با پدرم نزد معاویه رفتیم. معاویه ما را بر روی فرش نهاد، سپس غذا برایمان آوردند. پس از آن به دستور معاویه شراب آوردند. معاویه از آن خورد و به پدرم نیز تعارف کرد. پدرم از خوردن آن امتناع کرد و گفت: بعد از تحریم شراب توسط پیامبر، از آن نخوردم.»
ابنتیمیه با ابراز خوشحالی و استقبال از تفکرات امویان و مروانیان، مینویسد: «برخی از فقها معتقدند اگر شیعیان به مستحبی عمل کنند، به گونهای که از شعارهای آنان گردد، ما آن مستحب را کنار میگذاریم و به آن عمل نمیکنیم.»
عقل انسان میتواند به خوبی درک کند، هر شخصی در برابر گناه انجام داده اگر جاهل باشد، و در جهلش مقصر نباشد، نباید مورد مؤاخذه قرار گیرد، البته شاید اثر وضعی گناه خود را به ناچار متحمل شود، ولی عذاب برای جاهل، خلاف فطرت انسانی است. این قانون فطری و الهی در عرف و ادبیات تکفیری فهمیده نمیشود.
جریان اخوانیه یا اخوان التوحید یکی از جریانهای درونی وهابیت است که بسیار خشن و متعصب هستند و همه مسلمانان غیر وهابی را کافر میپندارند.
یکی از جریانهای درون وهابی، جریانی است به نام جریان درباری یا جامیه که در حقیقت پشتوانهای است برای مشروعیت بخشی به سیاستهای آل سعود. این جریان توسط محمد امان جامی به صورت یک جریان معرفی شد و اکنون ربیع هادی مدخلی، ریاست این جریان را برعهده دارد. در حقیقت آل سعود و جریان جامی دو روی یک سکه هستند که همدیگر را کامل میکنند. آل سعود به جریان جامی قدرت معنوی میدهد و جامیه به آل سعود قدرت سیاسی میدهد.
از زمان ورود محمد بن عبدالوهاب به درعیه در سال 1157 هجری قمری و منعقد شدن پیمان همکاری بین وی و محمد بن سعود، حکومت وهابی- سعودی پیریزی شد.