ادعاي پيغمبري ميرزا علي محمد باب

از ادعاهاي ميرزا علي محمد باب اين كه: خود را پيغمبر مستقل، صاحب كتاب و شريعت مانند پيامبران اولوالعزم مي شمارد، و گاهي مي گويد من همان رسول الله هستم كه رجعت نموده ام.
او در كتاب بيان، واحد اول، باب 2 و 15 و واحد دوم باب 7، و واحد سوم باب 14 خود را به عنوان رجعت رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم و حجت (امام زمان) معرفي كرده (يعني خودش همان رسول خدا و امام زمان است كه رجعت كرده) و پيروان اوليه اش 18 نفر (از حروف حي) را به عنوان رجعت دوازده امام و فاطمه زهرا و چهار نواب خاص امام زمان وانمود كرده است، با اين كه هر طور حساب كنيم 17 نفر و با خودش 18 نفر مي شوند. ولي حروف حي با خودش 19 نفرند!!
او با آوردن احكام نو و جديد، خود را ناسخ اسلام و احكام اسلام دانسته و كتاب خود «بيان» را، ناسخ قرآن قلمداد كرده است. در واحد دوم باب هفتم «بيان» گويد: و از حين ظهور شجره ي بيان الي ما يغرب، قيامت (آخر دين) رسول الله
(محمد صلي الله عليه و آله و سلم) است كه در قرآن خداوند وعده فرموده بود، كه اول آن بعد از دو ساعت و يازده دقيقه از شب پنجم جمادي الاولي سنه 1260 بعثت مي شود، اول قيامت (آخر) قرآن بوده... چنانكه ظهور قائم آل محمد (عج) بعينه همان ظهور رسول الله است...
او حتي در كتاب احسن القصص خود در سنه ي 52 خود را به جاي پيامبر قلمداد كرده و تحدي به مثل نموده، مي گويد:
«و ان كنتم في ريب مما قد انزل الله علي عبدنا هذا فأتوا حرف من مثله؛ و اگر در آنچه كه خداوند بر بنده ي ما اين (باب) نازل كرده شك داريد، چند حرف مانند آن را بياوريد.» [1] .
او چون خود را در مقام بحث و معارضه با دانشمندان عاجز مي ديد، خواندن كتاب هاي علمي و فلسفي را حرام كرده تا بهتر چشم و گوش اغنام الله را ببندد، چنان كه در سوره 27 احسن القصص گويد:
«يا معشر العلماء ان الله قد حرم عليكم بعد هذا الكتاب التدريس في غيره؛ اي گروه علما و دانشمندان، خداوند بعد از اين كتاب (احسن القصص) تدريس در غير اين كتاب را بر شما حرام كرد!»
در كتاب بيان فارسي، صفحه 20 و 130، نيز همين مطلب را در مورد تدريس غير كتاب بيان گفته است.
آري اين است برنامه ي پيغمبر قرن 19، تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل
* * *
[1] از اين عبارت استفاده مي شود كه علي محمد باب در همان ابتداء داعيه ي پيغمبري در سر مي پرورانده است.