امامان و مسأله سياست

يكي از شواهد عيني و دلايل خلل ناپذير در مورد پيوند محكم دين و سياست اين است كه در بيشتر زواياي زندگي امامان معصوم عليهم السلام دخالت در سياست ديده مي شود، آن ها مدعي امامت و حاكميت بر مردم بودند، و در صورت وجود شرايط به تشكيل حكومت مي پرداختند، بيشتر آن ها در راه طاغوت زدايي به شهادت رسيدند نهضت عظيم امام حسين عليه السلام نمونه ي كامل مبارزه با طاغوت است، حكومت پر رنج پنج ساله حضرت علي عليه السلام حاكي است كه آن حضرت در رأس سياست قرار داشت و آن را هدايت مي كرد، بر همين اساس، در زيارت جامعه كبيره كه از امام هادي عليه السلام نقل شده، در وصف امامان عليهم السلام مي گوييم:
«السلام عليكم يا اهل بيت النبوة... و ساسة العباد، و اركان البلاد؛
سلام بر شما اي خاندان رسالت و سياست مداران بندگان خدا، و پايه هاي شهرها.» [1] .
از همه اين ها بالاتر اين كه بيش تر ابواب احكام، و فقهي كه از امامان معصوم عليهم السلام به ما رسيده، مربوط به سياست است فقهاي ما كتب فقهي را به سه بخش تقسيم مي كنند: عبادات، معاملات، و سياسات. عبادات همان رابطه مردم با خداست، معاملات همان رابطه مردم با يكديگر است، سياسات رابطه مردم با حكومت مي باشد.
و اگر دقت بيش تر شود، همان عبادات و معاملات نيز بدون حكومت و سياست صحيح و نيرومند سامان نمي پذيرند؛ مثلا حج، نماز جمعه و نماز جماعت از عباداتي است كه جنبه هاي سياسي آن بسيار قوي است، معاملات و داد و ستدها نيز بدون محاكم و نظارت دقيق حكومت، قطعا ناقص و نابه سامان خواهند شد و سر از هرج و مرج و تورم و تبعيض درمي آورند. بنابراين، جداسازي تعليمات و برنامه هاي اسلامي از مسائل سياسي، امري غيرممكن است و شعارهايي كه در غرب در مورد اين جدايي داده مي شود، و از حلقوم غرب زدگان تراوش مي كند، كاملا بي محتوا و فاقد ارزش است، چرا كه پيوند دين صحيح با سياست صحيح، همانند پيوند روح و جسم است، زيرا دين تنها قوانين فردي نيست، بلكه مجموعه اي از قوانين فردي، اجتماعي و سياسي است، نتيجه اين كه؛ آنان كه دين و سياست را از هم جدا كرده اند يا مفهوم دين را نفهميده اند و يا مفهوم سياست را و يا هر دو را، چنان كه حضرت امام خميني قدس سره در كتاب فقهي تحرير الوسيلة در بحث نماز جمعه مي نويسد:
«فمن توهم ان الدين منفك عن السياسة، فهو جاهل لم يعرف الاسلام و لا السياسة؛ [2] آن كس كه خيال كند دين از سياست جداست، او ناآگاهي است كه نه اسلام را شناخته و نه سياست را.»
* * *
[1] مفاتيح الجنان، زيارت جامعه كبيره، ص 955.
[2] امام خميني، تحرير الوسيلة، ج 1، ص 234.