ايضا گفتاري از گلپايگاني و جواب آن

گلپايگاني مي گويد: علي فرض المحال كه آن حضرت به شريعت اسلاميه حكم فرمايد آيا وصف نبي الله و روح الله هم و كلمة الله از آن حضرت محو گردد قاتلهم الله اني يؤفكون.»
مقصود گلپايگاني اين است كه اگر حضرت عيسي عليه السلام پس از نزول، تنها عنوان و وصف چون نبي الله را داشته باشد اگرچه مأمور به اقامه ي شرع جديدي هم
نباشد اين عنوان با معنائي كه مسلمين از كلمه ي لا نبي بعدي معتقدند منافات و مناقصه دارد.
مي گويم: حضرت عيسي عليه السلام پس از نزول به زمين با اينكه به شريعت اسلام حكم فرمايد پيدا است كه داراي وصف نبي الله به اعتبار اينكه شارع دين جديدي غير اسلام باشد نخواهد بود و اگر كسي در آن هنگام آن حضرت را نبي الله بنامد و او را به اين وصف توصيف كند بايد به اعتبار ديگري باشد مانند اينكه چون در سابق از جانب خدا شارع دين خود بوده است، و توصيف به چنين معني با كلمه ي مقدسه (لا نبي بعدي) هرگز منافات ندارد.
زيرا مراد از (لا نبي بعدي) چنانكه گذشت همين است كه بعد از خاتم انبياء احدي از جانب حق متعال به تشريع شرع جديدي غير اسلام و آوردن كتابي غير از قرآن مجيد مأمور و مبعوث نخواهد شد نه اينكه بعد آن حضرت هيچ يك از انبياء سابق هم بدون اقامه ي شريعتي غير از شريعت اسلام نزول و رجوعي ندارد.
و اما وصف روح الله و كلمة الله كه بسيار واضح است با لا نبي بعدي هيچ مخالفتي ندارد.