بهائیت وشیخیه

11/16/1396 - 14:26

مبلّغ بهائی، در توجیه این‌که گفته‌ی پیامبرخوانده‌ی آنان، مبنی بر نهی از ملاقات با مخالفین، با عاشروا مع الادیان... در تناقض است، می‌گوید که دلیل آن، بخاطر جلوگیری از فساد بوده است. این ادعا در حالیست که نه تنها آموزه‌های به ظاهر بدیع بهائیت آن را رد می‌کند، بلکه توجیهی است که در موارد مشابه، از پذیرش آن سر باز می‌زنند.

11/16/1396 - 13:31

تشکیلات بهائیت که پیش‌تر فعالیت‌های ضدمدنی خود را با شعار آزادی‌های یواشکی و چهارشنبه‌های سفید دنبال می‌کرد، اینک با حمایت از جنبش دختران خیابان انقلاب، به دنبال تکمیل این پازل نیمه‌تمام خود است. از این‌رو در راستای حمایت از جریان انحرافی دختران خیابان انقلاب، آن را به بازگشت قرة العین تشبیه می‌کنند. اما به راستی قرة العین کیست؟!

11/14/1396 - 13:19

قدما، جهان هستی را به هفت اقلیم و هفت قسمت، تقسیم کرده بودند و آن‌ها را کشورهای زمینی محسوب می‌کردند. با توجه به ویژگی‌های برخی از عوالم همچون هورقلیا، که در این اقالیم سبعه قرار نمی‌گرفت، بعدها برخی از فلاسفه سخن از اقلیم هشتمی به میان آوردند. مشایخ شیخیه، بدون هیچ دلیل و مدرکی آن اقلیم را محل زندگی امام زمان (ع) در عصر غیبت دانستند.

11/14/1396 - 07:55

نویسنده‌ی فرقه‌ی انحرافی بابیه مدعی می‌شود که علی‌محمد شیرازی بعلاوه‌ی خود، ادعای قائمیت را برای یکی از یاران نزدیکش به نام «قدوس» نیز مطرح کرده است! این در حالیست که هیچ‌کدام از ویژگی‌های حضرت صاحب الزمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) همچون نام پدر، محل و تاریخ تولد، آثار قیام و... بر شخص باب و یا قدوس قابل انطباق نیست.

11/13/1396 - 09:38

یکی از مبلّغین فرقه‌ی بهائی، معجزه‌ی توان زنده کردن مرده را به پیامبرخوانده‌ی بهائیت نسبت داد. این در حالیست که: 1. پیشوایان بهائی معجزه را مخالف با عقل معرفی کرده‌اند 2. آنان تنها معجزه‌ی مظاهر الهی را کلمات صادره از ایشان می‌دانند 3. به راستی اگر آنان توان ارائه‌ی معجزه داشتند، چرا برای اثبات حقانیت خود از آن استفاده نکرده‌اند؟!

11/11/1396 - 15:38

شیخ احمد احسایی پیشوای مسلک شیخیه در شرح خود بر زیارت جامعه کبیره، معصومین (علیهم السلام) را علّت فاعلی خلق دانسته و مدعی شده که خداوند امور خلقت را به ایشان واگذار کرده است. اما باید دانست که این ادعای شیخ احسایی به هیچ‌وجه با آیات قرآن کریم سازگاری نداشته و شیخ احسایی با چنین ادعایی، خود را در ردیف غُلات قرار داده است.

11/11/1396 - 10:16

کریمخان کرمانی و دیگر مشایخ شیخیه‌ی کرمان، برای این‌که به بدعت رکن رابع و ناطق واحد رنگ و بوی دینی و مذهبی بدهند و مردم را به اطاعت بی‌چون و چرای از ایشان دعوت کنند، اطاعت از رکن رابع و ناطق واحد را لازم و واجب معرفی کرده و مخالفت با ایشان را شرک و ردّ بر خدا و رسول خدا (صلوات الله علیه) دانسته‌اند.

11/11/1396 - 10:11

با توجه به مدارکی که در کتب بابی و بهائی مبنی بر تحصیل علی‌محمد شیرازی در دوران کودکی و جوانی وجود دارد، مبلّغان بهائی درصدد توجیه این مدارک برآمده و در عذری بدتر از گناه مدعی شدند که باب، مراتب علمی معمول را نگذرانده است. چرا که شخصیت‌های بسیاری به خاطر نبوغ خود، بدون گذر مراتب علمی متداول، به مدارج عالی علمی رسیده‌اند.

11/11/1396 - 09:05

بدعت ناطق واحد، برای اولین بار توسط سومین جانشین احسایی، یعنی محمدخان کرمانی، در محافل شیخی مطرح شد. وی تمام تلاش خود را برای نشر و تبلیغ این آموزه به کار بست. بعد از وی، دیگر مشایخ شیخیه‌ی کرمان، علی الخصوص ابوالقاسم خان ابراهیمی که پنجمین جانشین احسایی بود، در آثار و سخنان خود به این موضوع توجه ویژه داشتند.

11/11/1396 - 01:40

از جمله احکامی که پیشوایان فرقه‌ی بهائیت از دین مبین اسلام اقتباس کرده و با اندک تغییراتی آن را به نام خود ثبت کرده‌اند؛ حکم تیمُم است. همچنان که آنان در نحوه‌ی گرفتن تیمم، تنها به خواندن ذکری بسنده کرده‌اند! این در حالیست که گویا سرکردگان بهائیت، در هنگام اعمال تغییرات خود، از حکمت الهی در جعل این‌گونه احکام غافل بوده‌اند!

11/10/1396 - 21:34

علمای شیخیه قائل شدند امام زمان (عج) و خانواده‌ی ایشان، در عصر غیبت در عالم لطیف و فرامادی هُوَرقلیا در اقلیم هشتم زندگی می‌کنند. از آن‌جا که طبق این اعتقاد، حضرت در این عالم حضور فیزیکی ندارد، لذا برای اداره‌ی عالم هستی نیازمند یک واسطه است که از طریق ایشان با مردم در ارتباط باشد و این واسطه، همان رکن رابع و ناطق واحد است.

11/10/1396 - 21:29

مشایخ شیخیه‌ی کرمان بعد از ایجاد بدعت ناطق واحد، برای این‌که بتوانند قشر مذهبی جامعه را به اطاعت محض از ناطق واحد دعوت کنند و این‌گونه به حکومت دینی بر مردم دست یابند، به این بدعت رنگ و لعاب دینی داده و معتقد شدند هدف جمیع انبیاء الهی از همه‌ی زحمات که در طول تاریخ کشیده‌اند، وجود امثال ناطق واحد در میان مؤمنین بوده است.

11/10/1396 - 20:33

تناقض‌گویی مشایخ شیخیه‌ی کرمان در بدعت‌های اعتقادی که اختراع می‌کردند، در آثارشان به خوبی نمایان است. ایشان از یک طرف، وحدت را در ناطق شرط می‌دانند و بیان می‌کنند که ناطق باید در هر عصر، واحد باشد و دیگر علمای معاصر، عنوان صامت دارند و از طرف دیگر، کریمخان کرمانی، مؤسس شیخیه‌ی کرمانیه، قائل به تعدد در ناطق شده است.

11/10/1396 - 17:30

ناطق واحد به عنوان یکی از بدعت‌های اعتقادی علمای شیخیه‌ی کرمان، برای اولین بار توسط محمدخان کرمانی، فرزند و جانشین کریمخان کرمانی، در محافل شیخی مطرح گردید و بعدها زمینه‌ی ظهور علی محمد باب و حسینعلی بهاء را فراهم آورد. ناطق واحد در اعتقاد شیخیه، همان شیعه‌ی کامل و واسطه‌ی بین مردم و امام زمان (عج) است.

صفحه‌ها