عكس برداري كنسول روس از جسد باب

سرانجام اميركبير، صدر اعظم (نخست وزير ناصرالدين شاه) كه مردي بيدار و شجاع و استعمار شكن بود، و از همه جا اطلاع داشت، ناصرالدين شاه را واداشت تا باب را در تبريز با محمدعلي زنوري اعدام كردند.
اما استعمار به تلاش خود ادامه داد، و براي آن كه اسلحه ي برنده و تيزي به دست هواخواهان باب بدهد و آنها را براي آشوب، تحريك نمايد، قنسول روس را با عكاس چيره دستي فرستاد تا از جسد به ظاهر تأثرانگيز و مهيج (البته به نظر بابيان) علي محمد باب و دستيارش محمدعلي زنوري كه در كنار خندق پس از اعدام افتاده بود، عكس برداشتند، چنان كه عباس افندي در مقاله ي سياح، صفحه 63 مي نويسد: «روز ثاني قنسول روس با نقاش حاضر شد و نقش آن دو جسد را به وضعي كه در خندق افتاده بود، برداشت».
و نبيل زرندي در كتاب تلخيص تاريخ نبيل در صفحه 549 به اين مطلب تصريح نموده است!
در اينجا اين سؤال مطرح مي شود كه عكس برداري از جسد باب، آن هم از ناحيه ي مأموران دولت خارجي براي چه بود؟ جز اين كه اين مطلب نشان مي دهد كه استعمار روس با اين كار مي خواست نغمه ي استعماري ديگري را ساز كند....
مدرك زنده ي ديگر در مورد ارتباط روس با بابيان، اين كه روس تماس هاي مرموز با سيد حسين يزدي منشي مخصوص باب داشته است، سيد حسين كسي است كه وقتي او را با باب به طرف اعدام روانه مي كردند، از باب بيزاري جست و حتي آب دهان به روي باب انداخت، و در نتيجه آزاد شد و بعدا به حزب بهائي پيوست، يكي از دلايل روابط مرموز اين شخص با سفارت روسيه نوشته ميرزا جاني در كتاب نقطة الكاف صفحه 267 است. وي مي نويسد:
«ايلچي [1] دولت تزاري روسيه مخصوصا براي ملاقات سيد حسين به تبريز آمد و با او ملاقات هاي متعدد كرده است» [2] .
* * *
[1] ايلچي: سفير.
[2] شرح بيشتر اين ماجرا را در كتاب مزدوران استعمار، ص 163 - 134 بخوانيد.