قبر علي محمد باب

درباره ي قبر علي محمد باب گفتگوهاي مختلفي بين بابيان و بهائيان هست، بعضي از آنها گويند: جسد باب پس از اعدام، دو روز كنار خندق ماند و سپس در محلي در تبريز دفن شد، و بعد طرفدارانش قبرش را نبش كرده و جسدش را از آذربايجان خارج ساختند و...
مرحوم آيتي [1] در كشف الحيل مي نويسد: «جسد باب در همان تبريز در محل مجهولي در اطراف خندق مدفون بوده و استخوان آن هم خاك شده، و كسي راهي به آن نجسته است و اين كه بهائيان گويند استخوان او را به حيفا (واقع در اسرائيل) آورده اند و در آنجا دفن كرده اند، دور از حقيقت است كه خود من تا چندي باور داشتم و در كتاب تاريخم نوشته ام، ولي با تجديد نظر، يقين كرده ام كه استخوان باب به حيفا نرفته و در تبريز خاك شده است.»
ميرزا جاني بابي در نقطة الكاف صفحه 250 مي نويسد: «جسم همايون آن سرور را دو روز و دو شب در ميدان انداخته، بعد از آن، احباء، آن را با حرير سفيد پيچيده و نعش را در قبر نهادند، و خلاصه آن كه الحال اين امر مستور است و هر كس نيز بداند اظهار بر او حرام است آن تا زماني كه حضرت خداوند مصلحت در اظهار آن بداند.» [2] .
* * *
[1] چنان كه قبلا گفتيم مرحوم آيتي (آواره) مدتها در سلك بهائيان بود، سرانجام مسلمان شد و كتاب كشف الحيل را در رد آنها نوشت.
[2] مرحوم روضاتي در كتاب روضات الجنات، در احوالات حافظ رجب برسي به مناسبتي قصه ي باب را كه زمان ايشان اتفاق افتاده نوشته و گويد: «القيت جثته الخبيثه عندالكلاب العاوية فاكلن السمكه حتي رأسها؛ بدن ناپاك او كنار سگ هاي ولگرد افكنده شد، آنها ماهي را تا سرش خوردند.» (مناهج المعارف، فرهنگ عقائد شيعه، صفحه 702).