تصنعی بودن ملاقات جنید و ابن خفیف

  • 28 فروردين, 1397 - 11:19
اعتبار برخی از تذکره‌های صوفیه با وارد کردن داستان‌های تصنعی و ملاقات‌سازی‌های غیر واقعی کاسته شده و بدین دلیل از اطمینان به نقل داستان‌های ذکر شده در تذکره‌های صوفیه کاسته شده است. از جمله ملاقات‌هایی که بوی ساختگی و تصنعی بودن آن مخاطب را منزجر می‌کند، ملاقات ابن خفیف شیرازی با جنید بغدادی است.

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب- گاهی سرگذشت‌ بزرگان صوفیه آنقدر با اغراق همراه است که خواننده مبالغه‌آمیز بودن آن را می‌فهمد و از این همه اغراق در عجب می‌ماند. گاهی هم سیره‌نویسان صوفی مسلک، با جابه‌جا کردن تاریخ تولد یا وفات اشخاص یا با درنظر گرفتن اقوال مختلف برای تولد و وفات بزرگان صوفیه، سعی می‌کنند ملاقات‌هایی برای مشایخ صوفیه با بزرگان و نامداران تصوف دست‌وپا کرده تا مقام شیخ را هم‌سنگ نامداران صوفیه معرفی کنند. این کار سیره‌نویسان درست است که یک نقطه قوت برای شیخی از مشایخ صوفیه به حساب می‌آید، اما در دیگر سو، اعتبار اصل ماجرا و تذکره‌نویسی در تصوف را زیر سوال می‌برد. زیرا اغراق زیاد در بیان یک مطلب موجب می‌شود مسائل غیر واقعی داخل در اصل ماجرا شده و از وجاهت یا اصالت مطلب بکاهد و گاهی شائبه دروغ‌پراکنی را به نویسنده نسبت دهد. بطور خلاصه باید عرض کرد که داستان‌سرایی‌های مبالغه‌آمیز در سیره‌نویسی صوفیانه بسیار نمایان است. از انواع داستان‌سرایی‌های صوفیانه، ملاقات‌هایی است که برای نامداران و مشایخ صوفیه گزارش شده است که با شواهد تاریخی سازگاری ندارد. یکی از این ملاقات‌ها، ملاقات "ابو عبدالله محمد بن خفیف شیرازی" (269 - 372 ه. ق) مشهور به "شیخ کبیر"، "ابن خفیف" یا "محمد بن خفیف" با جنید بغدادی (حدود 215 - 297 ه. ق) است. درباره ملاقات ابن خفیف با جنید بغدادی داستانی نقل شده است که درباره آن نوشته‌اند: «آنگاه که بیست ساله یا اندکی مسن‌تر بود، در طریق حج به بغداد وارد شد و با آنکه صوفی بود، بدون آنکه به دیدار جنید برود، از بغداد به جهت حج بیرون آمد. اما در بازگشت از حج، جنید او را دید و درباره واقعه‌ای که در بیابان برایش پیش آمده بود، به وی توضیح داد.»[1] این داستان در کتاب تذکره الاولیاء عطار نیشابوری، ذیل عنوان "ذکر ابو عبدالله محمد بن خفیف رحمه الله علیه" نیز ذکر شده است.

در حقیقت این روایت قابل قبول به نظر نمی‌رسد. زیرا اولا: شیخ در بین اشعار خود فقط از یک سفر به بغداد یاد می‌کند که در زمان کودکی او بوده است و در این دوره ملاقاتش با جنید از مقوله ملاقات بین دو شیخ یا دو صوفی نیست. ثانیا: اگر غیر از این سفر که در زمان کودکی شیخ انجام گرفته است، باز به بغداد رفته باشد، بعید به نظر می‌آید یک صوفی نوجوان تازه راه در بغداد جرئت کند با شیخ الطایفه عصر به احتجاج بپردازد. ثالثا: اینکه در سیرت دیلمی(سرگذشت نامه ابن خفیف) اشاره‌ای به چنین واقعه‌ای نیست، نشان می‌دهد که در صحت آن جای تامل هست. رابعا: در ملاقات ابن خفیف با حلاج (244 - 309 ه. ق) هم که در زندان روی می‌دهد، پیداست که بین آنها آشنایی قبلی نیست و چگونه ممکن است بدون آشنایی قبلی شیخ درباره حلاج با جنید بعنوان شیخ الطایفه احجتاج کرده باشد؟ در هر حال بنا بر شواهد ذکر شده آنچه مسلم است، ملاقات ابن خفیف با جنید قابل قبول به نظر نمی‌آید و وقتی وی به بغداد رسیده است، جنید وفات یافته بود و وی فقط صحبت خلیفه جنبد، ابو محمد جریری را دریافته است.[2]

چنین ملاقات‌تراشی‌هایی از سوی صوفیه در تذکره‌های صوفیانه به وفور یافت می‌شود که اگر به دقت به آنها نظر شود، نادرستی برخی از آنان روشن می‌شود. همانطور که گفته شد، باید توجه داشت که داستان‌سرایی‌های صوفیه و ملاقات‌تراشی ایشان، شاید در مقطعی به کمک صوفیه آمده و ایشان را در مقصود خود کمک حال باشد، اما در بیشتر موارد با اغراق‌گویی زیاد، باعث شده‌اند اصل تذکره‌نویسی ایشان زیر سوال رفته و اعتماد به چنین تذکره‌هایی از بین برود.

پی‌نوشت:
[1]. السبکی تاج‌الدین، طبقات الشافعیه الکبری، هجر للطباعه و النشر و التوزيع، بی‌جا، 1413 ه. ق، ج 3، ص 153
[2]. زرین‌کوب عبدالحسین، جستجو در تصوف ایران، امیرکبیر، تهران، چاپ دهم، 1390، صص 210 و 211

تولیدی

إضافة تعليق جديد

CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.
Fill in the blank.